به گزارش مجله خبری نگار، پرسپولیس و سپاهان، دو تیم پرستاره و متمول فوتبال ایران، این فصل برخلاف انتظار هواداران نتوانستند جایگاهی درخور نامشان کسب کنند. سپاهان با هدایت محرم نویدکیا، کاپیتان سابق و چهره محبوب هواداران اصفهانی، روزهای پرنوسانی را تجربه کرده و هرچند خوب بازی میکند، اما بد نتیجه میگیرد، البته نویدکیا صریح گفته که اگر تیمش روی ریل موفقیت نیاید استعفا خواهد داد. در سوی دیگر، پرسپولیس با سرمربیگری وحید هاشمیان، لژیونر سابق با تجربه حضور در بوندسلیگا که همیشه چهرهای آرام در رسانهها بوده، نتایج امیدوارکنندهای نداشته، اما وحید معتقد است تیمش خوب بازی میکند و نیازی به استعفا هم نیست. این دو دیدگاه کاملاً متفاوت، یکی با رویکرد مسئولانه و پذیرش ناکامی و دیگری با انکار مشکل و پافشاری بر شرایط موجود، چیزی شبیه بسیاری از تصمیمها و واکنشهای ما در زندگی هستند، اما سؤال این جاست: در نهایت، کدام رویکرد میتواند یک شخص، یک سازمان و در این مورد یک تیم را در مسیر موفقیت قرار دهد؟
محرم نویدکیا را شاید بتوان یکی از معدود چهرههای فوتبال ایران دانست که هم در دوران بازی و هم درکسوت مربیگری، صداقت و فروتنی را به عنوان بخش جداییناپذیر از هویت حرفهایاش حفظ کرده است. او برخلاف بسیاری از مربیان که در روزهای سخت دنبال توجیه یا مقصر بیرونی میگردند، دراولین قدم، سهم خود از ناکامی را میپذیرد. همین نگاه باعث میشود حتی در شکست، چهرهای محترم و باورپذیر باقی بماند. نویدکیا میداند که جایگاه مربیگری ماندگار نیست، اما اعتبار انسانی میتواند تا همیشه باقی بماند. او با اعلام آمادگی برای کنارهگیری در صورت تداوم نتایج ضعیف، پیامی روشن به بازیکنان و هواداران میدهد: «مسئولیت یعنی شجاعت پذیرش». این شفافیت رفتاری، در تیم اثر زنجیرهای دارد؛ بازیکن وقتی ببیند مربیاش از خطا نمیترسد، خودش هم از اشتباه فرار نمیکند و تلاش میکند اصلاح شود. چنین روحیهای به سکوها هم سرایت میکند. هواداری که میبیند مربی تیمش صادق است و خود را بالاتر از نقد نمیداند، حتی در ناکامیها هم حمایتش را ادامه میدهد. شاید سپاهان این فصل قهرمان نشود، اما تیمی که با صداقت اداره میشود، دیر یا زود مسیر رشد را پیدا میکند؛ چون مسئولیتپذیری همیشه نقطه شروعِ بازسازی است.
وحید هاشمیان از معدود فوتبالیستهای ایرانی است که سابقه بازی در بوندسلیگا را دارد؛ شخصیتی آرام، مؤدب و بهدور از حاشیه که همیشه در رسانهها با متانت ظاهر شده است. اما آرامش بیرونی، الزاماً نشانه طمانینه درونی نیست. در روزهایی که پرسپولیس نتیجه نمیگیرد، هاشمیان نهتنها مسئولیت ناکامی را نمیپذیرد، بلکه با تأکید بر اینکه تیمش «خوب بازی میکند» در عمل چشم خود را بر ضعفهای فنی بسته است. این نوع واکنش، مصداق رفتاری است که از آن به عنوان «انکار مسئولیت» یاد میشود؛ مکانیسمی دفاعی که فرد با آن از روبهرو شدن با اشتباه خود فرار میکند. اما انکار، اگرچه در کوتاهمدت آرامش کاذب ایجاد میکند، در بلندمدت باعث فرسایش اعتماد میشود. وقتی سرمربی حاضر نیست اشتباه را بپذیرد، بازیکن هم انگیزهای برای تغییر ندارد. نتیجه، تیمی است بیانگیزه و بیهدف که به «حداقل رضایت» قانع میشود. هاشمیان شاید با نیت حفظ جایگاه خود سکوت میکند، اما در واقع با این رفتار، هم اعتبار شخصیاش و هم پیوندش با هواداران را به خطر میاندازد. مربیای که اشتباه را نمیبیند، نمیتواند مسیر را اصلاح کند؛ و در فوتبال، درست مثل زندگی، اصرار بیدلیل بر بینقص بودن همیشه گرانتر از پذیرش خطاست.
تیم فقط مجموعهای از بازیکنان نیست؛ بازتابی از شخصیت و باورهای مربی هم هست. زبان بدن، نحوه واکنش به شکست، نوع گفتوگو با رسانهها و حتی واژههایی که مربی در رختکن بهکار میبرد، همه به تدریج فرهنگ تیم را میسازد. بازیکنان از مربی یاد میگیرند که در موقعیت بحران چطور رفتار کنند: «آیا باید مسئولیت را پذیرفت یا دنبال مقصر گشت»؟ در سپاهانِ نویدکیا، صداقت و احترام متقابل میان مربی و بازیکن به الگویی رفتاری تبدیل شده است؛ بازیکن خطایش را میپذیرد، چون میداند مربیاش هم خود را فراتر از نقد نمیداند. در مقابل، پرسپولیسِ هاشمیان به تدریج نشانههای بیاعتمادی و بیتفاوتی را تجربه میکند؛ وقتی نفر اول سازمان اشتباه را انکار میکند، بازیکن داخل زمین هم سهمش را با ندویدن، خنثی بازی کردن و... ادا میکند. فرهنگ هر تیم، درست مثل هر سازمان، از بالای هرم آغاز میشود.
فوتبال فقط ورزش نیست؛ شبیهترین میدان تمرین برای زندگی واقعی است. آنچه در رفتار مربی دیده میشود، در مقیاسی کوچکتر در هر خانه، محل کار یا رابطه انسانی هم تکرار میشود. از دل این روزهای فوتبال میشود چند درس روشن گرفت:
۱. پذیرش خطا، آغاز اصلاح است کسی که اشتباه را میبیند، هنوز امید به تغییر دارد. انکار، مثل درد بیحسی قبل از جراحت است؛ آرام میکند، اما درمان نمیآورد.
۲. اعتبار، از صداقت میآید نه از ماندن به هر قیمت نویدکیا نشان داد گاهی آمادگی برای رفتن محترمانه، ارزشمندتر از ماندنِ لجوجانه است. در محیط کار یا زندگی، گاهی رها کردن موقعیت غلط، بهترین تصمیم است.
۳. فرهنگ، از بالا ساخته میشود اگر مدیر، پدر، یا معلم مسئولیتپذیر باشد، دیگران هم بهطور ناخودآگاه همان مسیر را تکرار میکنند. برعکس، فرافکنی از بالا به پایین سرایت میکند.
۴. ارتباط شفاف، سپر بحران است وقتی فردی مسئول با صداقت حرف میزند، حتی در شکست اعتماد میسازد. همانطور که هوادارِ سپاهان رفتار صادقانه محرم را میپذیرد، در زندگی هم شفافیت، مهمترین عامل حفظ رابطه است.
در نهایت، فوتبال یادمان میدهد که نتیجه همیشه در جدول نیست؛ گاهی برد واقعی، در آموختنِ شجاعتِ پذیرفتنِ اشتباه است.
منبع: خراسان-سید مصطفی صابری