به گزارش مجله خبری نگار، این روزها در فضای مجازی و حتی در صفحات برخی رسانههای رسمی و غیررسمی، خبر از صدور مجوز شهرداری تهران برای تخریب ساختمان تاریخی شرکت «سینگر» به میان آمده؛ ساختمانی که یکی از آثار برجسته معماری تهران است و از زمان پهلوی اول در خیابان سعدی تهران جا خوش کرده است. در پی انتشار این خبر و به نقل از روابطعمومی معاونت شهرسازی و معماری شهرداری تهران، این روزها شهرداری بهخاطر اهمیت حفظ بافت فرهنگی و هنری تهران، به ماجرا ورود کرده و کارشناسان این حوزه بعد از بازدیدهای میدانی و طبق بررسیهای دقیق، اعلام کردند که این ساختمان، شاخصههای معماری و مقاومت را دارد و بخش تجاری آن همچنان فعال است.
حمیدرضا صارمی، معاون شهرسازی و معماری شهر تهران نیز گفته که مالک این ساختمان در سال ۱۳۹۲ برای تخریب ساختمان درخواست داده و آن را در دفتر خدمات الکترونیک به ثبت رسانده، اما با توجه به ثبت ملی اثر، نداشتن پایان کار و تخلفات صورتگرفته، شهرداری اجازه تخریب این اثر تاریخی را نداده است. اما ساختمان سینگر مگر چه خاطرههایی در دل دارد که تماشایش در میان شلوغیهای خیابان سعدی، این همه خاطرهانگیز است؟
البته که اکنون معاون شهرسازی و معماری شهر تهران به صراحت اعلام کرده که هیچگونه پروانهای از سوی شهرداری تهران برای تخریب ساختمان تاریخی سینگر صادر نشده، اما بد نیست بدانید اگر این ساختمان به هر دلیلی از فهرست آثار ملی خارج شود، شهرداری از نظر قانونی و بعد از رفع تخلفات، نمیتواند جلوی تخریب این ساختمان را بگیرد. یکی از پیشنهادها برای حفظ این بنا و ارتقای نقش آن، تغییر کاربری این ساختمان از حالت تجاری به حالت فرهنگی است که در این صورت، پس از بازسازی، ساختمان سینگر میتواند نقش مؤثرتری در تهران امروز و فردا ایفا کند.
سفر شاهان قجری به اروپا، معمولا خیروبرکتی برای مملکت نداشت؛ بهغیر از بریز و بپاشها و خرجهای کلان و البته فرنگزدگی و خودباختگی دربار! میگویند در زمان مظفرالدینشاه و پس از یکی از سفرهای فرنگ او، سوغاتی در میان چمدانهایش، اهالی حرمسرا و دربار را انگشت به دهان کرد؛ چرخی که پارچه را میجوید و با دندان سوزنیاش، پارچهها را به سرعت به هم میدوخت. البته مثل بسیاری از نوگراییها، این دستگاه که نامش چرخ خیاطی بود، ابتدا میان درباریان مقبول نیفتاد، اما بعد از گذشت اندک زمانی، باعث فخر و مباهات دختران ایرانی شد.
چرخ خیاطی به سرعت جایش را در دل و جان ایرانیان باز کرد و حتی شد باعث فخرفروشی و مباهات! چون در روزگاری که دختران این سرزمین، چندان اجازه تحصیل نداشتند، اگر میتوانستند در دوختودوز و آشپزی، سری میان سرها داشته باشند، شوهرهایی با اسبانی سپید، بهسویشان روانه میشدند و صف در صف در انتظارشان میماندند، اما خانواده پسر از کجا بفهمد که این دختر، خیاطی بلد است؟ یکی از راهکارهایش خرید چرخخیاطی بهعنوان جهیزیه بود که وقتی در کنار آینههای آنچنانی و شمعدانهای اینچنینی، یک چرخخیاطی نونوار هم روی طبقها چیده میشد، دیگر هوش از سر خانواده شوهر میرفت و کلی پز میدادند که عروس خانم، خیاطی بلد است؛ آن هم با چرخ! تازه دختران برای استفاده از این وسیله پدالی یا برقی، باید آموزشهای لازم را هم میدیدند که، چون مقام این آموزش، کمتر از آموزشهای رایج درس و مدرسه نبود، بعد از گذراندن دورهها در اصطلاح دختران دیپلم خیاطی دریافت میکردند.
میگویند نخستین کسی که تعدادی چرخ خیاطی را وارد ایران کرد تا آنها را بفروشد، یک عتیقهفروش ارمنی بود که از قضا، کسبوکارش هم رونق گرفت، اما نخستین کارخانه تولید چرخخیاطی که تلاش کرد در ایران، نمایندگی بزند، کارخانهای آمریکایی به نام سینگر بود؛ کارخانهای با شهرت جهانی و چرخهایی باکیفیت! دوخت و دوز آسان و سرعت بالا، بسیاری را وسوسه کرد تا از این غریبه آشنا، استقبال کنند و خلاصه کار نمایندگی شرکت سینگر آنقدر گرفت که ساختمانش را در خیابان سعدی، کمی بالاتر از چهارراه مخبرالدوله، بنا کرد؛ ساختمانی با بنایی باشکوه که در دوره اول پهلوی بنا شد و روی سردرش نوشته شده بود سینگر!
تهران در زمان پهلوی اول، بهسوی مدرن شدن رفت و در خیابانهایش، پاساژها و بناهای چند طبقه و ساختمانهایی با الگوبرداری از نمونههای اروپایی متولد شد. یکی از نخستین ساختمانهای مدرن در خیابان لختی آن روزگار یا سعدی کنونی، ساختمان کارخانه سینگر بود. این ساختمان را معمار چیرهدست گرجی روستبار به نام نیکلای مارکوف در مساحتی بیش از ۲۸۲ هزار مترمربع طراحی کرد. دیدن این ساختمان علاقهمندان به معماری را به یاد کلیسای سنتاستپانوس در جلفای آذربایجان شرقی میاندازد. در این بنا که گنبد کوچک آبیرنگی هم بر سر دارد، از خشت و آجر هم استفاده شده و نمای آن را سنگ تراورتن پوشانده است. از دیگر آثار این معمار شهیر، دبیرستان البرز، مدرسه ژاندارک و عمارت شهرداری واقع در میدان توپخانه سابق یا امامخمینی (ره) کنونی است.
منبع: همشهری