به گزارش مجله خبری نگار، بسیاری از افراد بدون آگاهی قبلی از مراقبت از فرزندان و روشهای تربیت آنها، مسئولیت پدری یا مادری را بر عهده میگیرند، به غیر از آنچه که والدین خود انجام میدهند، بنابراین فکر میکنند که این کار یک امر غریزی است و میتوان به راحتی با آن کنار آمد در حالی که در یک چرخه بی پایان از مشکلات قرار میگیرند.
کارشناسان بر این باورند که فرزندپروری موفق یک موهبت ذاتی نیست، بلکه مهارتی است که میتوان با ثبت نام در دورههای آموزشی که توصیه میشود در دوران آمادگی برای مرحله فرزندآوری گذرانده شود و بعداً آن را در یک دوره آموزشی پیگیری کنند. روشی که متناسب با مراحل رشد کودک باشد نه در نتیجه بروز مشکلات تربیتی خاصی که کودک با آن مواجه است. کارشناسان آموزش معتقدند که برنامههای فرزندپروری به یک نیاز اصلی در زندگی هر مادر و پدری تبدیل شده است.
در گزارشی که توسط وبسایت آمریکایی «آتلانتیک» منتشر شده است، «فیت هیل» میگوید: «هیچکس نمیداند چگونه فرزندان را تنها از طریق غریزه بزرگ کند. تا اواسط قرن بیستم روشهای فرزندپروری تا حدودی شهودی به نظر میرسید، زیرا نه فقط در ذهن والدین، بلکه در تصور دیگران نیز بسیاری از افراد با این تصور رشد کردهاند. در خانوادههای گسترده (با اعضایی همچون مادر بزرگ و پدر بزرگ و عمه و خاله و...) که با هم زندگی میکنند، عمه ها، عموها و مادربزرگها ممکن است به تربیت کودک کمک کرده باشند و بسیاری از کودکان بزرگتر نیز برای کمک به بچههای کوچکتر فرصتهای زیادی داشتند..»
در زمانی که بسیاری از والدین در تلاش هستند تا بدانند چگونه خود را به درستی تربیت کنند، روشهایی که مردم قبلاً از طریق آنها تربیت فرزند را یاد میگرفتند تغییرات عمدهای کرده است و یافتن جایگزینهایی برای پر کردن شکافهای بین نسلی و تربیت این نسل دشوار شده است. در عصر مدرن، بسیاری از آنها لزوم شرکت در دورههای «والدگری» را به راحتی نمیپذیرند مگر زمانی که با مشکلات و چالشهایی روبرو شوند که تا قبل از این به آنها فکر نکرده باشند.
استاد آموزش والدین دانشگاه ایالتی اورگان «شاونا تومینی» میگوید زمانی که او به کودکان خردسال آموزش میداد، رشد کودک را مطالعه میکرد و قبل از مادر شدن به برگزاری چند دورهه تربیتی کمک کرده بود. با وجود این همه تجربه، او هنوز لحظاتی را در خود میبینید که بعد از بچه دار شدنش عمیقا احساس درماندگی میکند. او میگوید که مهم نیست چند کتاب خواندهاید. فرزندپروری فرآیندی پویا و اغلب وابسته به تجربیات فردی است که دورهها و کلاسها نمیتوانند آنها را پوشش دهند، اما میتوانند با والدین در این فرایند کمک کنند. خانوادهها همچنین میتوانند به جای جستجو و صرف زمان برای مشاوره آنلاین، تجربیات خود را با یکدیگر تبادل کنند.
الجزیره نوشت: «برنامههای فرزندپروری از دهه ۱۹۶۰ میلادی گسترش یافته است و با توسعه اجتماعی در حال وقوع در جهان، این برنامهها در زمان کنونی جایگاه مهم تری پیدا کرده اند. مشاور خانواده و مددکار اجتماعی «حمسا یونس» معتقد است که برنامههای والدگری به یک نیاز اساسی در زندگی هر مادر و پدری تبدیل شده است، او در مصاحبه خود با الجزیره نت اضافه کرد: «من معتقدم که گذراندن این دورهها برای همه آنها که در شرف ازدواج هم هستند، یک نیاز اساسی است.»
دورههای والدگری - که قبل از زایمان برگزار میشود - مداخلهای زودهنگام است که جنبه پیشگیرانه را در روند تربیت خانوادگی و اجتماعی تقویت میکند و در مراحل مختلف زندگی به روند پیشگیری از مشکلات رفتاری، اجتماعی و روانشناختی که ممکن است والدین با فرزندانشان با آنها مواجه شوند کمک زیادی میکند. به گفته یونس، آموزش والدگری علاوه بر حمایت و درمان به موقع، نتایج مثبت شناختی، رفتاری و روانی را در کودکان و نوجوانان افزایش میدهد.
این مشاور خانواده اضافه میکند که «مطالعات بسیاری نشان میدهد که هر چه سبک فرزندپروری به طور مثبت رشد کند، سطح مشکلات عاطفی، اجتماعی و رفتاری در کودکان کمتر میشود و بنابراین ما پایههای نوجوانی مثبتتری را در آینده نوجوان خواهیم ساخت.»
فقدان مهارتهای فرزندپروری مؤثر مانعی واقعی بر سر راه رشد و تکامل سالم کودک است که مهمترین دلیل آن تمرکز والدین بر رفتار منفی کودک است که رفتار منفی کودک را تقویت میکند. رفتار مثبت در جهت خاموش کردن تدریجی این رفتارها تلاش میکند. یونس خاطرنشان میکند: «محیط خانوادگی سرشار از محبت و پذیرش و اشتیاق به تربیت کودک و ارائه مهارتهای فردی، زندگی، اجتماعی و روانی، محیطی مناسب برای تربیت کودکی با سطح بالایی از سلامت روانی و مهارتهای اجتماعی است. توسعه سریع روابط اجتماعی و باز بودن مسائل فرهنگی آن هم به صورت غیرقانونی حال حاضر در جوامع، منبع اصلی بسیاری از چالشهای پیش روی والدین در برخورد با فرزندانشان اعم از کودک یا نوجوان تلقی میشود. اینجاست که اهمیت برنامههای والدگری که به والدین امکان تربیت مؤثر را میدهد، مشهود میشود. مهارتهایی که به آنها کمک میکند این چالشها را با انعطافپذیری زیاد مدیریت کنند.
این سوال باقی میماند: «والدین چه زمانی باید به روانشناس یا مشاور آموزشی مراجعه کنند؟ میزان نیاز به شرکت در دورههای والدگری چقدر است؟»
پاسخ: «مطمئناً نیاز هر خانواده به این برنامههای پیشگیرانه و درمانی بسته به محیطی که کودکان در آن رشد میکنند متفاوت است. علاوه بر این باید سطوح مختلف هر خانواده، از نظر آموزش، فرهنگ، سطح مالی و نوع مشکلاتی که والدین با فرزندان خود با آن روبرو هستند را نیز در نظر داشت. نیاز به مراکز خانواده که والدین را آموزش میدهد و مهارتهای فرزندپروری مثبت به آنها یاد میدهد، ضروری و حیاتی است و نمیتوان آنها را چه در سطح مشاوره پیشگیرانه و چه در سطح مشاوره درمانی برای ایجاد این مراکز و ارائه برنامههای مورد نیاز و متخصصان مسئول آن دست کم گرفت.»
در یک موضوع مرتبط، والدین به زمانی برای گذراندن با فرزندان خود نیاز دارند، اما بسیاری از آنها به خدماتی که مهارتهای فرزندپروری و والدگری را به آن واسطه بیاموزند یا از سلامت روان خود مراقبت کنند، دسترسی ندارند. بسیاری از خانوادهها چارهای جز کار کردن در ساعتهای طولانی برای حمایت از فرزندان و خانواده خود ندارند. از این رو، صندوق کودکان سازمان ملل متحد (یونیسف) بر این باور است که اکنون بیش از هر زمان دیگری نیاز داریم تا حمایتی را که از والدین ارائه میکنیم بازبینی کنیم تا آنها زمان، منابع و خدماتی را داشته باشند که بهترین شروع و بهترین زندگی را برای کودکان داشته باشند.
یونیسف در بیانیهای که در وبسایت رسمی خود منتشر کرده است، از دولتها، شرکتها و جوامع محلی میخواهد تا بر اساس پیشنهادات زیر، در گسترش دامنه برنامههای فرزندپروری و سیاستهای دوستدار خانواده، به ویژه در سالهای اول زندگی کودک، سرمایهگذاری کنند:
سیاستهای دوستدار خانواده: از جمله مرخصی با حقوق والدین، زیرا روابط مثبت والدین و فرزند در سالهای اولیه برای ارتقای رشد مغز و رفاه و سلامت روان کودکان در طول زندگی حیاتی است.
دورههای فرزندپروری: گروههای حمایتی جامعه میتوانند به والدین حمایت لازم را برای یادگیری مهارت ها، دریافت توصیههای عملی و راهنمایی در مورد فرزندپروری و حمایت از رفاه و سلامت روانی آنها ارائه دهند.