به گزارش مجله خبری نگار،شهروز آقاییپور اظهار داشت: «اعترافها و دروغها» اولین بار در قالب کتابی از سوی پیمان محسنی، کارگردان برای من فرستاده شد و در ادامه پس از خواندن نمایشنامه بدون درنگ بازی در این نمایش را قبول کردم، زیرا نمایشنامه و کاراکتر پیشنهادی دارای ویژگیهای جذابی برای من به عنوان بازیگر بود.
وی ادامه داد: چهار کاراکتر مجزا در موقعیت خاصی منتظر اعدام هستند و تماشاگری که قاضی است از جذابیتهای این نمایش است. چهار مونولوگ برای چهار شخصیت مجزا میتوانست به خستهکننده بودن نمایش بیانجامد، اما با ارتباط کاراکترها در نمایشنامه، تعلیقی ایجاد شد که تماشاگر تا انتها با نمایش همراه شود.
این بازیگر تئاتر تاکید کرد: نمایش از چهار مونولوگ به یک قصه تعلیقی جذاب تبدیل شده که هر شخصیت این نمایش از یک طبقه اجتماعی است.
آقاییپور توضیح داد: طراحی اجرا از قبل برای پیمان محسنی محرز و مشخص بود و وقتی با ایده اجرایی جذاب پیمان مواجه شدم خیالم راحت شد، چون با توجه به مونولوگهای کاراکترها، این خطر برای «اعترافها و دروغها» وجود داشت که تبدیل به نمایشنامهخوانی صرف شود، اما ایده اجرایی و تعلیق مونود در قصه، مانع از این اتفاق شد و ۸۰ تا ۹۰ درصد ذهنیت کارگردان در این نمایش به اجرا رسید.
وی گفت: اگر امکانات اجرایی بیشتری داشتیم، اثر میتوانست از آنچه امروز دیده میشود جذابتر باشد، اما دست ما کوتاه بود و دست کارگردان از نظر مالی بسته بود.
آقاییپور درباره شخصیت سعید و اتفاق تلخ زندگی وی یادآور شد: شبیه این شخصیت را بازی نکرده بودم و اگر راهنمایی کارگردان نبود شاید من بازی دیگری را اجرا میکردم. تلاشم این بود به نظر کارگردان نزدیک شوم و حالا که نتیجه را میبینم، باید اعتراف کنم که پیمان محسنی، میدانست که چه میخواد. قصه رخ داده برای دکتر سعید، یک اتفاق نادر است. من در اجرای این نقش حرکت کم داشتم و دست و بالم برای بازی با بدن بسته بود، اما در دیالوگ گویی و بروز خشم درونی این شخصیت، پیمان راهکارهای زیادی درنظر گرفت که نتیجه مطلوب حاصل شد.
این بازیگر تئاتر عنوان کرد: دکتر سعید دنبال اختراع و اکتشاف ویژهای در زندگی نبوده، عاشق خانواده است و یک مسئله تمام زندگیاش را تحت تاثیر قرار داده و از هم میپاشد و پیچیدگی شخصیت از این نقطه آغاز میشود و این فروپاشی را باید در نوع بازی میدیدیم. این نمایش یکی از سختترین کارهایی است که انجام دادم؛ گاهی نمایش که تمام میشود در اتاق لباس و گریم گریههای من ادامه دارد، زیرا موقعیت این شخصیت عجیب و پیچیده است.
آقاییپور تصریح کرد: با اعتماد به نفس و بدون تواضع کاذب میگویم تماشاگر از سالن نمایش «اعترافها و دروغها» راضی بیرون میرود، زیرا با بازیهای خوب و ایده اجرایی جدیدی مواجه میشود و احساس خسارت نمیکند. عقیده شخصی گن این است که تماشاگری که در این اوضاع اقتصادی برای تئاتر هزینه میکند نباید احساس خسارت کند و نظر منفی درباره این اثر ندیدم. به پیمان محسنی برای اولین کارگردانیاش تبریک میگویم.
این بازیگر گفت: تجربه قضاوت تماشاگر را سالهای قبل دیده بودم که تماشاگر پس زده بود، اما کارگردان در اینباره پیش بینی درستی داشت. ما دائم درحال قضاوت کردن هستیم چه یک مسابقه فوتبال را ببینیم یا یک اتفاق اجتماعی یا حتی تصمیم یک دوست برای زندگیاش را قضاوت میکنیم. جالب است در عین اینکه همیشه در حال قضاوت هستیم در فضای مجازی میگوییم همدیگر را قضاوت نکنیم. تجربه قضاوت توسط مخاطب هوشمندانه بود و تماشاگر تا لحظه آخر موقعیت شخصیتها را تحلیل میکند تا به زعم خود به قضاوت درستی برسد.