به گزارش مجله خبری نگار،فروکش کردن احساساتی که در ابتدای رابطه بسیار شدید بود مانند هیجان و اشتیاق، کاهش اعتماد متقابل زن و شوهر به یکدیگر، بی توجهی به یکدیگر، کاهش زمانی که همسران به با هم بودن اختصاص میدهند، کاهش بسیار زیاد حس نیاز و وابستگی به همسر، کاهش میزان تفریحات و فعالیتهای مشترک، ترجیح دادن دیگران به همسران خود (از سوی یک یا هردوی آنها)، تبدیل شدن خانه گرم و پرنشاط گذشته به فضایی سرد و خشک، کاسته شدن حس وابستگی، امنیت و اعتماد فرزندان نسبت به والدین از جمله مهمترین نشانههای طلاق عاطفی زوجین است.
عوامل متعددی مانند نارضایتی جنسی (یک طرفه یا دو طرفه)، برآورده نشدن انتظارهای طرفین در یک رابطه، تامین نشدن نیازهای عاطفی، بی توجهی به نیازهای جنسی و عاطفی همسر، انتخاب همسر اشتباه، مشکلات روانی هر یک از طرفین، دخالت دیگران در فرایند زندگی زناشویی و نداشتن شناخت کافی از شریک زندگی میتوانند به روی روابط زن و شوهر تاثیر بگذارند و باعث ایجاد طلاق عاطفی شوند.
همچنین دلایل مختلفی مانند منع طلاق از طرف جوامع سنتی (مانند جامعه ایران)، ناتوانایی شوهر در پرداخت مهریه، توانایی مالی نداشتن در نگهداری فرزند (در صورتی که فرد بخواهد حضانت فرزندش را برعهده بگیرند)، دوری از فرزند (در صورتی که فرد حضانت بچه اش را برعهده ندارد) و آسیب نزدن به روحیه فرزندان نیز باعث میشود همسران طلاق رسمی نگیرند و به طلاق عاطفی روی بیاورند.
*دکتر پروانه صفایی مقدم، متخصص روانشناسی بالینی، عضو سازمان نظام روانشناسی و عضو سازمان علوم شناختی