به گزارش مجله خبری نگار/خراسان: هفدهمین جشنواره شعر فجر، جمعه شب گذشته، ۱۴ بهمن ماه در سالن همایشهای بینالمللی صدا و سیما به ایستگاه پایانی رسید. جشنواره هفدهم شعر فجر برخلاف دورههای پیشین این جشنواره که در بیشتر بخشها یک یا چند برگزیده معرفی میشدند، تنها یک برگزیده در بخش «درباره شعر» داشت. نکته مهم اینکه بخش شعر محاوره (ترانه) جشنواره هفدهم حتی اثر شایسته تقدیر هم نداشت و در سه بخش شعر نو، شعر بزرگ سال و شعر کودک و نوجوان، ۵ اثر شایسته تقدیر شناخته شدند.
رضا اسماعیلی، دبیر علمی هفدهمین جشنواره شعر فجر با خواندن بیانیه هیئت داوران به ضعف اشعار این دوره در حوزه اندیشه و باقی ماندن آنها در حد توصیفی اشاره کرد.
در این بیانیه آمدهاست: «برخی از شعرها دارای تزلزل است و با آموزش میتوان آنها را رفع کرد؛ در شعر سنتی تلاش برای مضمونهای جدید قابل ستایش است، اما لحن غالب اشعار توصیفی باقی مانده است. شعر کودک و نوجوان به رغم بلوغ، از نظر کمی وضعیت مطلوبی ندارد و نیازمند توجه جدی است». به نظر میرسد بخش «درباره شعر» که شامل آثاری در حوزه پژوهش و نقد ادبی است، همچنان در کشورمان پویاست و رنگ کهنگی و ضعف به خود نگرفتهاست. کتاب «قرنهای بیزمان»، نوشته دکتر مهدی محبتی، استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه زنجان تنها برگزیده هفدهمین جشنواره شعر فجر در بخش «درباره شعر» و کتاب «هشترود» محمدکاظم کاظمی هم اثر شایسته تقدیر این بخش بود. با دکتر مهدی محبتی درباره روند برگزاری هفدهمین جشنواره شعر فجر و کتاب «قرنهای بیزمان» که با محوریت «منطقالطیر» عطار نیشابوری نوشته شدهاست، گفتگو کردهایم.
از روند برگزاری هفدهمین جشنواره شعر فجر بفرمایید.
به نظر من جشنواره سالمی بود که خودش کتاب مرا تا مرحله آخر دنبال کرده بود و با توجه به این که بعضیها میگویند پای لابی و رابط در میان است، عجیب بود که من با یک نفر در این زمینه حتی صحبت هم نکردم و کتابم برگزیده شد. ۹۵۰ صفحه نوشتن درباره منطقالطیر عطار کار سختی بود. کتابهای رقیب هم کتابهای مهمی درباره شعر و از استادان بزرگی از دانشگاههای تهران و شیراز و... بودند؛ استادانی مانند دکتر کاووس حسنلی، دکتر آذر، دکتر قیصری و دکتر غلامرضایی. به نظرم اگر جشنواره به همین روال پیش برود و داوران فقط کتاب را مدنظر قرار دهند، به نفع همه است. این حرف را به دلیل برگزیده شدن کتابم نمیگویم. اگر کتاب من هم به شکل سالم رد میشد، باز همین حرف را میزدم.
برای خودم هم جالب بود که در جشنواره خیلیها جذب این کتاب شده بودند و میگفتند درباره عطار خیلی نکتهها را نمیدانستیم و یاد گرفتیم.
با توجه به اینکه زمینه تخصصی فعالیت شما ادبیات عرفانی است، درباره نگارش کتاب «قرنهای بیزمان» بفرمایید.
حیطه کار من نقد ادبی و عرفان است که در حقیقت اغلب تلفیق اینهاست؛ یعنی نقد ادبی در عرفان یا برعکس. کتاب «قرنهای بیزمان» نگاهی است به منطقالطیر عطار از این منظر که آیا با کانونی کردن یک اثر میتوان بقیه آثار یک نویسنده یا شاعر را هم تحلیل کرد که در این اثر نشان دادیم آثار عطار را نمیشود به طور مجزا فهمید. باید یک اثر را در مرکز قرار داد مانند یک دایره و از قلب آن دیگر آثار را تحلیل کرد. حالا، چون منطقالطیر از نظر مفهومی مهمترین اثر عطار است، با یک نگاه دایرهوار و حلقه در حلقه، هفت اثر عطار را تحلیل کردیم. این موضوع خیلی برای داوران و آنان که کتاب را خوانده بودند، مورد توجه واقع شده بود. اولین بار بود که به آثار عطار اینطور نگاه شده بود. شیخ محمود شبستری در «گلشن راز» میگوید: «مرا از شاعری خود عار ناید/ که در صد قرن، چون عطار ناید» شبستری درباره هیچ شاعری این حرف را نزده. استاد فروزانفر هم میفرماید: «عطار از شاعرانی است که بشریت باید ۴۰۰ سال جلو برود تا او را بشناسد.» او این سخن را برای مولانا و سنایی نگفته و تنها برای عطار چنین حرفی را زدهاست. من حدود ۵، ۶ سال زمان گذاشتم تا ببینم این عطار چه دارد که بقیه ندارند و به شبکه متداخل مفهومی در آثار عطار رسیدم و فهمیدم سخن شیخ محمود شبستری این است که آثار عطار را باید به شکل شبکههای متداخل فهمید. اساس ۹۵۰ صفحه کتاب همین مطلب است.
از ابتدا قصد داشتید در اینباره یک کتاب بنویسید یا طرح نگارش کتاب از یک مقاله شکل گرفت؟
ایده نگارش این کتاب از زمان انتشار کتاب «از معنا تا صورت» که برنده جایزه جلال شد، در ذهن من بود تا اینکه طرحش آرام آرام جمع شد و با استادان مختلف گفتگو کردم و سرانجام خداوند لطف کرد و نوشته شد. این کتاب حرف تازهای است درباره عطار. امیدوارم اهل ادب به ویژه اهل خراسان و نیشابور بخوانند و با عطار از منظر جدید آشنا شوند.
برنامهای برای معرفی کتاب «قرنهای بیزمان» در خراسان دارید؟
متأسفانه خراسانیها در این زمینه کمکاری کردهاند. یونسکو در تهران برای کتاب جلسه گذاشت و همینطور در دانشگاههای تهران برنامههایی برای نقد و معرفی کتاب برگزار شد، ولی فعلاً در مشهد و خراسان که مهد زبان فارسی است، برنامهای برگزار نشده. امیدوارم در روز بزرگداشت عطار در ۲۵ فروردین این کتاب معرفی شود.
مخاطب عام میتواند با این کتاب ارتباط برقرار کند؟
بله. خوشبختانه زبان کتاب را بر خلاف کتابهای دیگر خیلی سخت نگرفتم. در جشنواره هم بر زبان رسا و در عین حال ادبی آن تأکید شد. ضمن اینکه پشتوانه این کتاب، قصههای عطار است که ناشر (هرمس) به زودی منتشر میکند و برای مخاطب عام مناسب است.
در کتاب «قرنهای بیزمان» به عطار چطور نگاه شدهاست؟
ما در کتاب گفتهایم عطار شاعری نیست که به گزارههای مشهور تسلیم شده باشد و جهان را نظام احسن بداند و بگوید همه چیز عالی است. او با جامعه، وجود و انسان درگیر است و تفکرش در مقایسه با مولانا و سنایی نوین است. او میگوید که من در این جهان بیشتر شر میبینم. عطار گزارههایی را که فلسفه اروپا مطرح کرده، به زبان عرفانی خودش بیان کردهاست؛ نه تنها از زبان دیوانهها، بلکه از زبان خودش. او مطرح میکند که نه میتوانم مثل مسجدنشینها باشم و نه مانند میخانهنشینها: «نه در مسجد گذارندم که رند است/ نه در میخانه کین خمّار خام است/ میان مسجد و میخانه راهی است/ بجوییدای عزیزان کین کدام است». نه میخواهد بیدین و ایمان باشد و نه مایل است مانند متحجران باشد که هیچ دیدگاهی را جز حرف خودشان قبول نمیکنند. عطار منادی این نوع نگاه است و تا حد جنون هم پیش میرود.