کد مطلب: ۵۸۱۱۴۳
۰۱ اسفند ۱۴۰۲ - ۲۱:۵۴
بخش‌های وسیعی از دشت مرکزی به‌ویژه در استان اصفهان با تراز منفی گسترده آب‌های زیرزمینی، در آستانه کوچ جمعیت قرار دارند

به گزارش مجله خبری نگار/رسالت: مدت‌هاست که تب خبر‌های مربوط به تغییر اقلیم و گرمایش جهانی داغ است؛ از آتش‌سوزی‌های ویرانگر جنگل‌ها، وقوع طوفان و سیل‌های سهمگین تا کمبود آب آشامیدنی، خشکسالی‌های بلند‌مدت، ذوب شدن یخ‌های قطبی و بالا آمدن سطح آب دریا‌ها و اقیانوس‌ها. همه این پدیده‌ها برای بشر حاوی یک هشدار مهم و جدی است و شاید این هشدار برای کشور ما، جدی‌تر هم باشد.

در ایران، بارز‌ترین نشانه‌های تغییرات اقلیمی در سال‌های اخیر، افزایش دمای متوسط، کاهش بارش، بارش‌های ناگهانی و سیل‌آسا، خشکسالی، خالی شدن زودهنگام سد‌ها، افزایش طوفان و بروز پدیده‌های گرد‌و‌غبار بوده است. ظرف یک دهه گذشته بحران اقلیمی در ایران سرعت گرفته و کارشناسان محیط‌زیست بر این باورند که در برخی مناطق مرکزی مسئله کمبود آب و فرونشست زمین آنچنان نگران‌کننده است که احتمالا در آینده نزدیک امکان زیستن در بعضی شهر‌های بزرگ مانند اصفهان وجود نخواهد داشت.

به گواه پژوهش‌های انجام‌گرفته، مهاجرت‌های ناشی از تغییر اقلیم پدیده‌ای واقعی است و گزارش‌های بسیاری نشان می‌دهد این تغییرات تأثیر غیرقابل‌انکاری بر قابل سکونت بودن بسیاری از نقاط جهان داشته است. مثلا بیابان‌زایی افزایش‌یافته و کشت زمین‌های کشاورزی را در بسیاری نقاط غیرممکن کرده و مشکلات دسترسی به آب به خاطر افزایش دما و تغییر نوع بارش دشوارتر شده است؛ وقایع آب‌وهوایی شدیدتری مانند طوفان یا سیل را به‌دنبال داشته و می‌توان گفت به یک بحران ترکیبی از مسائل علمی و اجتماعی و سیاسی بسیار مهم بدل شده است.

مهاجرت‌های ناشی از تغییرات اقلیمی اغلب داخل کشور و یا قاره اتفاق می‌افتد. مطابق اطلاعات بانک جهانی، همه‌کسانی که به علت مسائل اقلیمی مجبور به جابه‌جایی بیش از ۱۴ کیلومتر شوند، مهاجران اقلیمی به‌حساب می‌آیند. چند تفاوت عمده میان مهاجران اقلیمی و افرادی که برای ادامه تحصیل و یا یافتن شغل مناسب و دلایلی ازاین‌دست مهاجرت می‌کنند، وجود دارد. در اکثر موارد این افراد می‌دانند که امکان بازگشت به سرزمینشان دیگر برایشان فراهم نخواهد بود و حتی ممکن است بخش‌هایی و یا تمام روستا و یا شهرشان را هم برای همیشه از دست بدهند.

نقشه افزایش دمای سطح زمین در یک قرن گذشته، نشان‌دهنده آسیب‌پذیری ایران از تغییرات اقلیمی بیش از متوسط جهان است که اصفهان نیز متأثر از آن است و برمبنای آماری که داریوش گل‌علیزاده، رئیس مرکز ملی هوا و تغییر اقلیم سازمان حفاظت محیط‌زیست ارائه کرده، در ۲ سال اخیر، ۸۰۰ هزار نفر از استان‌های مرکزی و جنوبی کشور به دلیل تغییرات اقلیمی به استان‌های شمالی مهاجرت کردند که این پیامد جدی تغییرات اقلیمی در کشور است و می‌تواند در آینده ابعاد امنیتی نیز داشته باشد.

میزان تراز منفی آب اصفهان به ۱۳ میلیارد مترمکعب رسیده است

هرچند آمار رسمی از مهاجرت مردم اصفهان به سایر استان‌ها در دست نیست، اما سال ۱۳۹۵ بود که رئیس شورای شهر اصفهان از کوچ و مهاجرت مردم اصفهان به استان‌های شمالی برای فرار از تبعات ناشی از خشکی زاینده‌رود خبر داد. او تشریح کرد: «اخباری وجود دارد که نشان می‌دهد تعدادی از مردم اصفهان در شهر‌های شمالی سرمایه‌گذاری می‌کنند تا به‌تدریج به آن نقاط مهاجرت کنند.»

رئیس شورای شهر اصفهان این امر را به علت وجود فضای نا‌سالمی دانست که در شهر اصفهان وجود دارد و گفت: مهاجرت «به دلیل مشکلات زیست‌محیطی ناشی از خشکی زاینده‌رود، تالاب گاوخونی، وجود ریزگرد‌ها و حرکت کویر به سمت اصفهان، اتفاق افتاده است و برای حل این مشکلات باید هر چه سریع‌تر تدبیری اتخاذ شود، در غیر این صورت شاهد اتفاقات تلخی هستیم که برای دولت هزینه‌های زیانباری خواهد داشت.»

تازه‌ترین بررسی‌های سازمان زمین‌شناسی و اداره مدیریت منابع آب نشان می‌دهد بخش‌های عظیمی از دشت مرکزی ایران به‌ویژه در استان اصفهان با تراز منفی گسترده آب‌های زیرزمینی، در آستانه کوچ جمعیت قرار دارند. وب‌سایت انتخاب به نقل از گزارش سازمان‌های دولتی اعلام کرده، میزان تراز منفی آب اصفهان به ۱۳ میلیارد مترمکعب رسیده که چیزی حدود ۲۰ رودخانه به‌اندازه زاینده‌رود است.

اصفهان، علاوه بر بحران آب و خشک شدن زاینده‌رود و تالاب گاوخونی و پیامد‌های آن، در چندین سال گذشته، به‌ویژه پس از ساخت سد‌ها و اجرای طرح‌های انتقال بین‌حوضه‌ای، با بحران شدید «فرونشست» هم مواجه است. برداشت بی‌رویه از منابع آب زیرزمینی به دلیل بروز پدیده رو به رشد تغییرات اقلیمی و جوانب مخرب مرتبط به آن از یک‌سو و رشد روزافزون جمعیت و کمبود منابع آب سطحی از سوی دیگر، منجر به تغییرات زیادی در چرخه هیدرولوژی و ایجاد مخاطرات زیست‌محیطی متعددی گردیده‌است.

محمدرضا فلاح، نماینده اصفهان در شورای عالی استان‌ها «عامل اصلی پدیده فرونشست زمین» را «کاهش آب‌های زیرزمینی» دانسته و گفته است: «پدیده فرونشست زمین در ایران تقریبا به میزان ۹۰ برابر میانگین کشور‌های توسعه‌یافته است که متأسفانه شامل بسیاری از شهر‌ها و به‌ویژه کلانشهر اصفهان، تهران، گیلان، مازندران و ... شده که عامل اصلی این فرونشست، افت آب‌های زیرزمینی و کسری مخازن آبخوان‌ها است.»
به گفته محمدرضا فلاح، هم‌اکنون «محدوده منطقه ۱۱ و ۱۵ شهر اصفهان و مناطق مرکزی شهر اصفهان با پدیده فرونشست زمین مواجه است و در اطراف اصفهان ازجمله شاهین‌شهر، فلاورجان و نجف‌آباد و اطراف فرودگاه بهشتی اصفهان نیز فرونشست زمین به‌وفور مشاهده می‌شود.» همچنین در اطراف شهر خورزوق در نزدیکی اصفهان نیز این اتفاق رخ‌داده است.

تغییر زمانی و مکانی بارش‌ها، تغییر نوع بارش‌ها، تغییر جریان‌های سطحی و زیرزمینی، گسترش پدیده گردوغبار و گسترش وسیع فرونشست زمین ازجمله اثرات تغییر اقلیم بر منابع آبی است که مبتنی بر آمارها، فرونشست در اصفهان ۴۰ برابر متوسط نرخ جهانی است که به‌خوبی می‌تواند نمایانگر فاجعه‌ای باشد که یکی از تاریخی‌ترین شهر‌های ایران را تهدید می‌کند. روندی که با سرعتی باورنکردنی در حال افزایش است.

بر اساس گزارش‌های سازمان زمین‌شناسی در سال ۱۳۹۵، دو هزار و ۳۰۰ کیلومترمربع از دشت‌های استان اصفهان درخطر فرونشست زمین بودند که این میزان تا سال ۱۳۹۹ به نزدیک ۱۰ هزار کیلومترمربع رسیده است. تنها در یک مورد، فرودگاه شهید بهشتی اصفهان در سال بین ۸ تا ۱۲ سانتی‌متر فرونشست دارد.

در سال‌های اخیر اخبار متعددی از پیامد‌های مخرب فرونشست برای مناطق مسکونی و بنا‌های تاریخی استان اصفهان منتشرشده است که نشان می‌دهند به‌دلیل مدیریت مخرب و ضدمحیط‌زیستی و اقلیمی، شرایط اصفهان اضطراری و در آستانه موج جدید مهاجرتی است.

منصور شیشه‌فروش، مدیرکل مدیریت بحران استانداری اصفهان دراین‌باره عنوان می‌کند: تغییرات اقلیمی که یکی از اثرات آن کم شدن منابع آبی است سبب شده که اصفهان با کم‌آبی شدید درگیر فرونشست زمین بین چهارتا ۱۸ سانتیمتر و فعال شدن کانون‌های گردوغبار شود به‌طوری‌که در ۶‌ماهه اول سال جاری ۵۳ روز ناسالم به دلیل ریزگرد‌ها داشتیم.

در همین زمینه، کارشناسان مسائل آب می‌گویند: «خشکسالی‌های گسترده که بیشتر آن در ایران با دخالت انسانی صورت گرفته است، باعث مهاجرت‌های بزرگ از استان‌های فلات مرکزی به سمت استان‌های شمالی شده که شرایط آبی بهتری نسبت به سایر بخش‌های کشور دارند. در حال حاضر کمبود منابع آبی مهم‌ترین دلیل مهاجرت‌های درون‌سرزمینی و برون‌سرزمینی ایران است و اگر شرایط فعلی ادامه پیدا کند بخش‌های وسیعی غیرقابل‌سکونت خواهد شد.»

این کارشناسان، سیاست‌های ناکارآمد مدیریت منابع آب، طرح‌های انتقال آب بین حوضه‌ای و تشدید تغییرات اقلیمی را زمینه‌ساز مهاجرت دانسته و می‌گویند «در سال‌های پیش رو به علت تحلیل رفتن بیشتر منابع آبی ایران، روند مهاجرت داخلی نیز سرعت بیشتری خواهد گرفت.»

مطابق قوانین بین‌الملل برای مهاجران اقلیمی اصطلاح دقیقی وجود ندارد. حتی هنوز بر سر استفاده از اصطلاح مهاجرت اجباری یا کوچندگان اقلیمی هم توافق نظر وجود ندارد. برای اولین بار در سال ۱۹۷۰ در یک مجله معتبر علمی، «لستر براون» برای اولین بار اصطلاح پناهندگان محیط‌زیست را استفاده کرد. در دهه ۸۰ دیگر پناهندگان زیست‌محیطی را افرادی تعریف می‌کردند که به‌دلایل زیست‌محیطی مجبور به مهاجرت شده بودند، چه به شکل دائم چه موقت.

پیامد مهاجرت اقلیمی

این افراد اغلب بدون آموزش و آمادگی کافی برای شروع یک فعالیت تازه وزندگی در محل جدید مجبور به مهاجرت می‌شوند و در اغلب موارد (خصوصا در مورد کشور‌های کمتر توسعه‌یافته) حاشیه‌نشین شهر‌ها می‌شوند و بدون توانمندسازی به بازار کار‌های اغلب موقت و غیر ایمن وارد می‌شوند.

مورد مهم دیگر در مورد این گروه از مهاجران بحران هویت است. از دست دادن کار و خانه و دوری از دوستان و اعضای خانواده و مهاجرت به محلی ناشناخته یک گسست فرهنگی و اجتماعی به‌حساب می‌آید.

حاشیه‌نشینی در کنار شهر‌ها نیز اغلب به معنای دسترسی‌نداشتن به زیرساخت‌های مناسب و اولیه زندگی اعم از دسترسی به مدرسه و بیمارستان و وسایل حمل‌و‌نقل عمومی و ... است؛ و همین مسئله به آسیب‌های اجتماعی و فردی گوناگونی راه می‌برد. درصورتی‌که مهاجران به تهران کوچ کنند، هرچه بیشتر در محدوده حاشیه کمتر برخوردار (ازنظر اقتصادی) متمرکز خواهند بود. این محدوده‌ها همان‌جا‌هایی است که هم در معرض گسیختگی مستقیم از گسلش و جنبش شدید زمین در زلزله‌های بعدی و اثرات تشدید امواج لرزه‌ای (به دلیل وجود خاک نرم و سطح آب زیر‌زمینی بالا) هستند، و هم فرونشست زمین (در اثر مصرف شدید آب، خشکسالی، وجود و بهره‌برداری از چاه‌های مجاز و غیرمجاز) به میزان حدود ۳۵ سانتی‌متر در سال در همین نواحی رخ می‌دهد؛ بنابراین گسترش مهاجرت‌های داخلی؛ امنیت سرزمین، امنیت غذایی، پراکندگی جمعیت و پدید آمدن لشکری از بیکاران حاشیه‌نشین را به‌دنبال دارد که به‌سرعت به بمبی مخرب در حوزه اقتصاد و تولید تبدیل خواهد شد.

در شهر‌های مقصد گسترش حاشیه‌نشینی می‌تواند منجر به کاهش تأمین منابع آب و انرژی شود. از طرف دیگر زیرساخت‌های حاشیه شهر‌ها اغلب نامناسب و توسعه‌نیافته است. گسترش سکونت در حاشیه شهر‌ها باعث اختلاط فضا‌های مسکونی و فضا‌های خرد صنعتی می‌شود. تحمل مساحت زیست در مجاورت مساحت زیادی از زمین‌های مختص رهاسازی زباله و آلودگی هوا اغلب شرایط زندگی این مهاجران حاشیه‌نشین را بسیار دشوارتر می‌کند و آن‌ها را به پایین‌ترین دهک‌های درآمدی هل می‌دهد.

رفتار الگو‌های جو مانند گذشته نیست

«بی‌نظمی الگو‌های جوی و افزایش غیرطبیعی دما نشان از شدت یافتن پدیده تغییر اقلیم و محسوس شدن تأثیرات آن است. علاوه بر این الگو‌های جوی مختل شده و بارش‌ها در زمان موعد خود ظاهر نمی‌شوند.» این را نوید حاجی بابایی، معاون توسعه و پیش‌بینی اداره کل هواشناسی استان اصفهان به خبرگزاری مهر می‌گوید.
او بابیان اینکه کاهش بارندگی امسال شامل کشورمان نیست و کل خاورمیانه درگیر کم‌بارشی است، می‌افزاید: میانگین بارندگی‌ها در خاورمیانه اکثرا کمتر از نرمال است.

معاون توسعه و پیش‌بینی اداره کل هواشناسی استان اصفهان با اشاره به اینکه امسال انتظاری که از پدیده جوی النینو انتظار می‌رفت برآورده نشد، اضافه می‌کند: النینو دو مؤلفه اقیانوسی و جوی دارد که متأسفانه برای منطقه ما مؤلفه جوی آن فعال نشد و باعث شد معادلات در کل خاورمیانه برهم بخورد که در ۴۵ سال اخیر بی‌سابقه بود.

وی بابیان اینکه براثر تغییرات اقلیمی، رفتار الگو‌های جو مانند گذشته نیست و بی‌نظمی کاملا مشهود است، خاطرنشان می‌کند: بارش‌های بهمن‌ماه اگرچه نسبت به سه‌ماهه پاییز بهتر بوده، اما جبران‌کننده کمبود بارش‌ها و خشکسالی شدیدی که گریبان اصفهان را گرفته، نیست. تنها می‌تواند کمی از تنش شدید آبی و وضعیت بغرنجی که در پیش داریم، بکاهد، اما خشکسالی را رفع نمی‌کند. رسانه‌های محلی گزارش داده‌اند که در سال‌های گذشته بیش از ۲۲۰ حلقه چاه در سطح استان برای کمک به تأمین آب شرب حفرشده بود، اما به‌مرور نیمی از آن‌ها به دلیل کاهش آبدهی از مدار خارج شدند و حتی چهار چاه فلمن که از زاینده‌رود تغذیه می‌شدند خشکیدند و این در حالی است که استان اصفهان به دلیل کاهش شدید ذخایر آب زیرزمینی نیز به‌شدت درگیر فرونشست زمین است.

بنابر آمار اداره کل هواشناسی استان اصفهان از ابتدای سال آبی (یکم مهرماه) تا نیمه بهمن‌ماه سال جاری میانگین بارشی این استان ۴۷ میلی‌متر بوده که نسبت به مدت مشابه سال قبل ۶۲ میلی‌متر معادل ۵۷ درصد کاهش‌یافته است. میزان بارش‌های امسال استان اصفهان در مقایسه با دوره بلندمدت ۵۱ درصد کاهش نشان می‌دهد این در حالی است که میانگین بارش‌ها در سرچشمه‌های آبی حوضه زاینده‌رود نیز در مقایسه با مدت مشابه سال گذشته بیش از ۵۰ درصد کمتر شده به‌طوری‌که میزان بارش در کوهرنگ تا ۲۴ بهمن‌ماه به ۴۴۷ میلی‌متر رسیده و کاهش پوشش برف در این سرشاخه اصلی دو رودخانه بزرگ زاینده‌رود و کارون به نگرانی‌ها دامن می‌زند.

تازه‌ترین آمار سازمان هواشناسی کشور که در خبرگزاری مهر منتشرشده، نشان می‌دهد در یک دوره ۱۰ ساله منتهی به دی‌ماه سال جاری، ۹۸/۷۸ درصد از مساحت استان اصفهان درگیر خشکسالی متوسط تا بسیار شدید است. این آمار در بازه یکساله حتی به ۹۹ درصد می‌رسد.

۹۴درصد از مساحت کشور گرفتار سطحی از خشکسالی است. اما در برخی مناطق خشکسالی و کاهش بارش ثبت‌شده در طولانی‌مدت بیش از باقی مناطق است. این مسئله منجر به اثرات فاجعه‌بار، سریع و گسترده بر محیط‌زیست و انسان‌ها در تمام جنبه‌های زندگی می‌شود، اکوسیستم‌ها را تغییر می‌دهد، معیشت، سلامت و بقا و زیست افراد را به‌شدت تحت تأثیر قرار می‌دهد. اتفاقی که تنها در ایران رخ نداده است و مبتنی بر آمار‌ها بالغ‌بر۴۰ درصد از جمعیت جهان در شرایط آسیب‌پذیری شدید در برابر تغییرات اقلیمی زندگی می‌کنند. تا سال ۲۰۵۰ حدود ۲۱۶میلیون نفر تنها در ۶ منطقه از جهان مجبورند در داخل کشور‌های خود جابه‌جا شوند. برای ایران این تغییر اقلیمی با امتداد خشکسالی (خشکیدگی) اینک اوج گرفته است و موج‌های گرما گسترده‌تر و متعددتر از پیش شده‌اند.

انستیتو خاورمیانه با بررسی آمار‌های ایران می‌گوید که «در سال ۲۰۲۱ میلادی، دستکم ۴۱ هزار نفر به‌خاطر امتداد خشکسالی، همچنین طوفان ریزگرد، شن و نمک مجبور به مهاجرت شده‌اند. انستیتو خاورمیانه دراین‌باره نوشته است: خوزستان، لرستان، اصفهان، همدان، کرمان، یزد و سیستان و بلوچستان بیشترین مقدار مهاجرت‌های اقلیمی را نشان می‌دهند. در برخی نقاط ایران، مسیر‌های مهاجرت باسابقه‌ای شکل‌گرفته‌اند. به‌عنوان‌مثال یک مسیر از استان کهگیلویه و بویراحمد در جنوب غربی ایران شروع می‌شود و به شمال خوزستان و همچنین شرق و جنوب شرق ایران امتداد می‌یابد.»

مهاجران اغلب به مناطقی با شرایط اقلیمی بهتری می‌روند، با‌این‌حال همچنان افت محیط‌زیستی را تجربه می‌کنند. در شهرستان چابهار در استان سیستان و بلوچستان، همچنین در حاشیه سواحل خلیج‌فارس تا جنوب شرقی ایران، تعداد فزاینده‌ای از مردم مجبور شده‌اند به‌خاطر تغییرات اقلیمی مهاجرت کنند و حالا در حاشیه شهر‌ها زندگی می‌کنند. البته با موج‌های خشکسالی در مناطق جنوبی ایران، مهاجرت به بخش‌های شمالی کشور نیز رایج‌تر شده است.

ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر:
قوانین ارسال نظر