به گزارش مجله خبری نگار/ایران ورزشی: نفت مسجد سلیمان عصر روز دوشنبه 28 آذر در بازگشایی لیگ برتر فوتبال کشور متحمل یک شکست سنگین دیگر شد تا هواداران این تیم بخت برگشته یک بار دیگر از خود بپرسند این تیم باید چند شکست دیگر را تحمل کند و چند گل دیگر بخورد تا مدیران سهلانگار این باشگاه حکم به برکناری مربیان ضعیف و ناکام این تیم بدهند.
نفت مسجد سلیمان در این روز با وجود بازی کردن در خانهاش با نتیجه 1-4 به تیمی باخت که خودش از «بد»ها و ناکامان لیگ بیست و دوم بوده است (فولاد خوزستان). کارنامهای که پس از این نمایش مشعشع تازه برای تیم مسجد سلیمان رقم خورده، گویای همه چیزها است؛ این تیم در 12 بازیاش 7 بار شکست خورده و اغلب هم با نتایج سنگین و یکطرفهای مثل 1-5 و 1-4 و 0-3 و فقط دوبار به پیروزی رسیده است. این تیم بعد از شکست تازهاش به قعر جدول سقوط کرد و حالا صنعت نفت آبادان هم که مدتی به تهجدول چسبیده بود، یک پله بالاتر از آنها ایستاده است. نفت مسجدسلیمان در این 12 مسابقه 29 بار دروازهاش فرو ریخته و فقط 12 مرتبه دروازه رقبایش را گشوده و با تفاضل گل «منهای 17» که برای این مقطع از فصل همچون یک فاجعه است، رقیبی را برای خود در این زمینه نمییابد و ضعیفترین تفاضل گل پس از تیم مسجد سلیمانی با «منهای هفت» در اختیار تیم آبادانی است.
بنابراین میتوان و باید پرسید که نفت مسجدسلیمان باید چند شکست دیگر را متحمل شود و چند گل دیگر در دروازهاش بروید تا سران این باشگاه دست به انجام بدیهیترین کاری بزنند که در این موارد رایج به شمار میآید و آن هم کنار گذاشتن مربیان فعلی و روی کار آوردن مربیانی است که برخلاف مربیان کنونی توانا و واجد شرایط باشند. رضا مهاجری سرمربی فعلی نفت مسجد سلیمان و دستیارانش مظاهر ضعف و ناتوانی در فصل جاری بوده و از هر جهت نشان دادهاند که برای احراز این سمتها فاقد صلاحیت هستند و اعتبار این باشگاه خوزستانی بر اثر عملکرد مخدوش آنها ویران شده است.
رسیدن به چنین نتیجهای و لزوم برکناری مهاجری در پایان هفته یازدهم لیگ و در آستانه تعطیلی 50 روزه این مسابقات مشخص و محرز شده بود و حالا پس از شروع مجدد رقابتها و افتادن نفتیها به چاه تازهای که ضعف محسوس مربیان و برخی مسائل و کاستیهای دیگر برای آنها ایجاد کرده است، الزام انجام این کار از نو حس میشود. با این حال تفاوتی عظیم در این زمینه نسبت به مرتبه قبلی که مدیران نفت آن را به هدر دادند، وجود دارد. اگر این مدیران در همان تاریخ اولیه (6 آبان که لیگ برتر به خاطر تدارکات تیم ملی تعطیل شد) دست به تغییر مربیان خود میزدند و کادر فنی تیم را به افرادی صالحتر و تواناتر میسپردند، مربیان جدید 50 روز وقت داشتند که با تیم کار کنند و ضعفهای آن را کمتر و برای زمان بازگشایی لیگ (28 آذر) مهیاتر و قویتر سازند. اینک چنین وقت و امکانی وجود ندارد و چون باید بازیهایی که به سبب برگزاری جام جهانی به تعویق افتاده و روی هم «تلنبار» شده، پی در پی و با کمترین استراحت و هر چهار پنج روز یک بار برگزار گردد، مربیان تازه عملاً هیچ وقتی برای کاری ریشهای و تلاشی تأثیرگذار در راه نجات تیم خود ندارند. آنها بواقع به درون چاه ویل رها خواهند شد و بعید است که در وضعیت اسفبار تیم مسجد سلیمانی در صورت انجام تغییرات در سطح کادر فنی هم تحول مهم و قابل ذکری روی بدهد.
انداختن تقصیرات این نزول شگرف به گردن دیگران و مرتبط دانستن آن با عواملی جنبی همچون بیپولی و کم بودن دستمزدها در این باشگاه و دیرکرد در پرداخت آن به بازیکنان هم فقط بهانهجویی به قصد فرار از واقعیتها خواهد بود. بیپولی و تأخیر در پرداختها مشکل مبتلا به تقریباً تمامی تیمهای لیگ است و کمتر تیمی از این روند منفی مصون مانده و اگر قرار بود همگان از این قضیه تأثیری تا این حد بپذیرند، الان صدرنشینها هم باید به ته جدول چسبیده باشند. شاید قصور در پرداختها کم و زیاد و شدت و ضعف داشته و به برخی تیمها منجمله باشگاههای مرتبط با وزارت نفت لطمات بیشتری وارد شده باشد اما هر تیمی که در لیگ به میدان میآید برای کسب بهترین نتیجه سنگ تمام میگذارد و زمانی که بازی در جریان است، نه پول و مسائل جنبی بلکه نحوه طراحی مسابقات توسط مربیان و چگونگی اجرای آن است که نتایج دیدارها را رقم میزند. چیزی که نفت مسجدسلیمان در آن از هر جهت رفوزه شده و نمرهای زیرصفر گرفته است.