به گزارش مجله خبری نگار،پیرزنی که در جنگل علاقهی زیادی به گرگانش را دارد آشنا میشویم با ما همراه باشید.
از گرگها معمولا با نام حیوانات درندهای یاد میشود که اگر انسانها در جنگلها ببینند بدون معطلی میخورند، اما این زن با گرگها زندگی میکند. این زن با تعدادی زیادی گرگ چندین سال است که زندگی مینماید این گرگها یا زخمی بودند یا بی خانمان این گرگها با این زن بسیار دوست و مهربان میباشند و وقتی این زن را میبینند به استقبالش میروند این گرگها خیلی با این زن مهربان هستند و از دست این زن غذا میخورند ولی افراد دیگری را اگر ببیند به وی حمله مینمایند.
تونیا کارلونی پناهگاهی را برای نگهداری از گرگرهای نجات یافته راه اندازی کرده است. این مرکز از معدود مکانهایی بر روی زمین است که میتوان گرگها را در آن از نزدیک دید. ادم پاپسکو گزارش میدهد.
وقتی به چشمهایشان خیره میشود، حس میکنم نگاه نافذِ چشمان زرد و خاکستری رنگشان در عمق گوشت و استخوانم رخنه کرده است. آنها فقط چند متری با من فاصله دارند.
با پاهای کشیدهشان قدم میزنند و سرهایشان را از سر کنجکاوی مدام بالا و پایین میکنند.
صدای آواز به گوش میرسد. زنی با موهای مشکی براق به سمتم میآید. او دستهای از مریم گلیهای خشک شده را روشن میکند و سپس دودش را با حرکات دست به سمتم هدایت میکند.
حواسم از گوشتخواران وحشی اطرافم پرت میشود و به کاهنه مقابلم توجه میکنم. صدای زمزمه آواز بلندتر میشود.
آن زن یک کیسه ساخته شده از پوست آهو را دور گردنم میاندازد و با زبانی قدیمی و فراموش شده زمزمه میکند.
دود سراسر بدنم را فرا گرفت. سرعت گام برداشتن گرگها آهستهتر شد. یکی از آنها زوزهای آرام کشید: شاید هیجان زده شده و یا نگران است! داشت برای من مجوز ورود به حلقهای خاص صادر میشد؛ هر کسی چنین امکانی را ندارد.
منبع: تالاب