کد مطلب: ۲۶۶۶۶۴
۱۰ فروردين ۱۴۰۱ - ۱۱:۲۱

بیماری شغلی زنان چیست؟

آندومتریوز یکی از مسایل بهداشتی مربوط به زنان است که اغلب نادیده گرفته می‌شود و پیامد‌های بدی در ارتباط با سلامتی و رفاه زنان نه تنها از نظر شغلی بلکه از بسیاری جهات دیگر به همراه دارد.

به گزارش مجله خبری نگار، آندرومتریوزیس کارم را مختل کرد، اما با کمک همکارانم توانستم با این بیماری کنار بیایم.

برای مدت زیادی، اندومتریوزیس به عنوان «بیماری شغلی زنان» شناخته می‌شد، اعتقاد بر این بود که زنانی که ازدواج و بارداری را به تعویق می‌اندازند تا شغل خود را دنبال کنند، ممکن است گریبان گیر این بیماری شوند.

در آغاز سال دوم دوره دکترا، ساعت‌های زیادی بر روی تخت افتاده بودم و قادر به ترک خانه نبودم، چه برسد به کارکردن، فکر می‌کردم درد شدید لگن و از دست دادن این حجم از خون فقط به خاطر عادت ماهیانه است که با مسکن‌ها ویک دوره قاعدگی به احتمال زیاد به پایان می‌رسد.

با گذشت ماه‌ها، درد و گرفتگی‌ها دائمی شد و در زندگی عادی و تحصیلی من اختلال ایجاد کرد، دکتر می‌گفت این فقط در اثر استرس است، اما من از نظر جسمی و روحی بسیار آشفته بودم، زمانی که مریض شدم، احساس کردم که به عنوان دانشجوی دکترا در حال شکست خوردن هستم و سعی کردم با کار بیشتر در عصر‌ها و روز‌های آخر هفته این کاستی را جبران کنم، ولی از آنجا که این مساله بهداشتی شخصی بود و مربوط به زنان می‌شد، خجالت می‌کشیدم که موضوع را با همکارانم درمیان بگذارم.

وقتی دیگران حالم را جویا می‌شدند، با لبخند به آن‌ها می‌گفتم خوبم، فقط کمی خسته‌ام. نگران بودم که اگر شکایت کنم، ممکن است مرا خیلی نازک نارنجی ببینندو به همین دلیل نمی‌توانستم واقعیت را بگویم.

بعد از مراجعه به سه پزشک در عرض ۲ ماه، به مطب یک متخصص رفتم، تحقیقات طولانی در مورد رحممنتوسطسونوگرافی۳بعدی، ضایعاتی کشف‌شده و همچنین علایم پلی کیستیک تخمدانی را نشان داد، نشانه‌ها مربوط به اندومتریوزیس، یک اختلال مزمن که در آن بافتی که معمولاً رحم را می‌پوشاند در خارج از رحم رشد می‌کند بود.

این بیماری که از هر ۱۰ نفر قاعدگی یک نفر را مبتلا می‌کند، باعث درد شدید و اغلب منجر به ناباروری می‌شود، بالاخره اسم این بیماری را بعد از یک سال که از شروع نشانه‌ها می‌گذشت پیدا کردم، اما این بیماری هیچ درمانی ندارد و ریشه آن ناشناخته است.

اندومتریوزیس حالتی است که در آن بافتی که رحم را می‌پوشاند، در جا‌های مختلف بدن خصوصا در ناحیه لگن رشد می‌کند. این بیماری در زنان ۵۰-۳۰ سال شیوع بیشتری دارد، این درد بیشتر در پایین شکم و لگن می‌باشد واغلب در دوره پریودی تشدید می‌شود. ازجمله عوارض این بیماری می‌توان به افسردگی در زنان و اختلال در بارداری اشاره کرد.

من فکر می‌کردم که درد مزمن لگنی و از دست دادن خون، فقط بخشی از دوران قاعدگی است، نمی‌توانستم آنچه را که در بدنم می‌گذرد کنترل کنم، بنابراین شروع کردم به تمرکز روی چیز‌هایی که می‌توانم کنترل کنم، پس تصمیم گرفتم علی رغم میل باطنی همکارانم را در جریان این موضوع قراردهم.

می‌خواستم آن‌ها بدانند که چرا من در طول این مدت به اطرافم بی‌توجه بوده‌ام، و امیدوار بودم که با در میان گذاشتن تجربه‌ام در شرایط مشابه بتوانم به آن‌ها کمکی کرده باشم، بنابراین، در زمان استراحت که برای صرف قهوه رفتیم، عزمم را جزم کردم و با شجاعت تمام با همکارانم در مورد این درد و اینکه چگونه بیماری در کارم تداخل ایجاد کرده است، صحبت کردم.

این موضوع باعث بازشدن صحبت شد و به یک گفتگوی مفصل در مورد مشکلات دوره‌ای همه افراد حاضر و بحث و خنده درباره تجربیات خوب وبدی که داشتیم تبدیل شد، از اینکه درکم می‌کردند احساس خوبی داشتم.

احساس کردم که باید سرپرستم را هم در جریان بگذارم، می‌ترسیدم از من ناامید شود یا حتی بگوید که می‌توانم به عنوان دانشجوی دکترا به درسم ادامه دهم یا خیر، شب‌های زیادی را برای فکر کردن به این که چگونه موضوع را با او در میان بگذارم بیدار ماندم.

بالاخره وقتی همدیگر را ملاقات کردیم، متوجه شدم که آدم بسیار فهمیده‌ای است، در مورد سلامتی و تأثیر آن بر کیفیت زندگی و کارم صحبت کردیم، باهم برنامه‌ای تنظیم کردیم، و به من گفت که می‌توانم از تکنسین آزمایشگاهمان بخواهم در آزمایش‌هایم به من کمک کنند و برخی از تجزیه و تحلیل‌ها را به دانشجویان دستیار و کارورز واگذار کنم.

با گفتن این مساله برای همکارانم، و حمایتی که در ازای آن دریافت کردم، توانستم انگیزه‌ام را دوباره به دست بیاورم. احساس می‌کردم برای غلبه بر درد آماده‌ام، چهار ماه پس از تشخیص، یک عمل جراحی کوچک برای برداشتن کیست انجام دادم.

بعد از آن رژیم غذایی خود را تغییر دادم و هورمون درمانی را برای متوقف کردن رشد بیماری شروع کردم، اگرچه این درمان هم عوارض جانبی خود را دارد، همچنین یاد گرفتم که چگونه دردم را با فیزیوتراپی لگن، استفاده از دارو‌های گیاهی به جای مصرف دارو‌های مسکن و طب سوزنی کنترل کنم.

من هنوز هر ماه یک یا دوروز درد را تجربه می‌کنم هرچند که به شدت قبل نیست، اما به اندازه‌ای است که باید از مرخصی استعلاجی استفاده کنم و این بیماری را نمی‌توانم نادیده بگیرم.

برای مدت زیادی، اندومتریوزیس به عنوان «بیماری شغلی زنان» شناخته می‌شد. اعتقاد بر این بود که زنانی که ازدواج و بارداری را به تعویق می‌اندازند تا شغل خود را دنبال کنند، ممکن است گریبان گیر این بیماری شوند، اما باوجود اینکه مسیر شغلی ما این بیماری را شکل نمی‌دهد اماباید بدانیم که این بیماری، شغل ما را مختل می‌کند.

آندومتریوز یکی از مسایل بهداشتی مربوط به زنان است که اغلب نادیده گرفته می‌شود و پیامد‌های بدی در ارتباط با سلامتی و رفاه زنان نه تنها از نظر شغلی بلکه از بسیاری جهات دیگر به همراه دارد چه بسا با پرداختن به آن و کمک گرفتن از دیگران تا حد زیادی می‌توانیم این پیامد‌ها را کنترل کنیم.

***************

مترجم: مهنوش سیفی

***************

ارسال نظرات
قوانین ارسال نظر