مجله خبری-سبک زندگی نگار: تاریخ فعال خط میخی به سه هزاره پیش از میلاد باز میگردد. توسعه طولانی و گسترش جغرافیایی آن شامل فرهنگها و زبانهای متوالی متعددی بود و اهمیت کلی آن به عنوان یک رسانه گرافیکی بین المللی تمدن، بعد از الفبای فنیقی-یونانی-لاتین، دوم است.
ریشه خط میخی را میتوان تقریباً در پایان هزاره چهارم پیش از میلاد جستجو کرد. در آن زمان سومریها، قومی که دارای خویشاوندی قومی و زبانی ناشناخته بودند، در بین النهرین جنوبی و منطقهای در غرب دهانه فرات موسوم به کلدیه ساکن بودند. در حقیقت ما نمیدانیم که آنها اولین ساکنان منطقه بوده اند یا مبتکران اصلی سیستم نگارش خود بوده اند، اما اولین آثار تألیفی خط میخی به طور قاطع به آنها اختصاص داده شده است.
اولین نوشتههای مکتوب در زبان سومری، لوحهای تصویری از اوروک (Erech) است، که ظاهرا فهرست یا سرفصل کالاهایی است که با ترسیم اشیاء و همراه با اعداد و نام شخصی مشخص شده است. چنین واژه نویسی قادر به بیان تنها ایدههای اساسی اشیاء ملموس بود.
مفاهیم عددی به راحتی با استفاده مکرر از ضربهها یا دایرهها ارائه میشوند. با این حال، بازنمایی نامهای مناسب، برای مثال، مستلزم توسل زودهنگام به اصل rebus بود - یعنی استفاده از اشکال پیکتوگرافی برای ایجاد یک شکل صوتی نهفته در ذهن خواننده به جای مفهوم اصلی شی کشیده شده است.
این امر باعث شد که از نوشتن کلمات خالص به خط آوایی جزئی منتقل شود؛ بنابراین، به عنوان مثال، تصویر یک دست نه تنها برای eru سومری ("دست") بلکه برای هجا آوایی šu در هر زمینه مورد نیاز ظاهر میشود. کلمات سومری عمدتا تک هجایی بودند، بنابراین علائم به طور کلی هجا را نشان میداد، و مخلوط حاصله را خط کلمه-هجا مینامند.
حکاکی خط میخی روی سنگ
> موجودی نمادهای آوایی از این پس سومریها را قادر میسازد تا عناصر دستوری را با مکملهای آوایی که به واژه علائم (لوگوگرام یا ایدئوگرام) اضافه شده است، نشان دهند. از آنجا که سومری دارای بسیاری از کلمات صدایی یکنواخت (همجنس) بود، چندین لوگراف اغلب ارزشهای آوایی یکسانی را به دست میآورد و در نویسه نویسی مدرن متمایز میشود - (برای مثال، ba، bá، bà، ba۴)
از آنجا که یک لوگوگرام اغلب چندین مفهوم مرتبط با نامهای مختلف را نشان میداد (به عنوان مثال، "خورشید"، "روز"، "روشن")، میتوانست بیش از یک مقدار آوایی را در نظر بگیرد (این ویژگی چند صدایی نامیده میشود).
در طول هزاره سوم، نوشتار پی درپی استفاده بیشتری پیدا کرد و پیکتوگرافها به نقاشیهای خطی معمولی تبدیل شدند. با توجه به استفاده رایج از لوحهای سفالی به عنوان متریال نوشتاری (سنگ، فلز یا چوب نیز گاه به گاه استفاده میشد)، ضربههای خطی با فشار دادن به خاک رس نرم با لبه کج قلم، ظاهر گوهای به خود گرفت. خطوط منحنی از نوشتن ناپدید شدند و ترتیب عادی علائم به صورت دو طرفه از چپ به راست و بدون تقسیم کلمه ثابت شد. این تغییر از ستونهای قبلی که به سمت پایین حرکت میکردند مستلزم چرخاندن علائم در یک طرف بود.
قبل از اتمام این تحولات، سیستم نوشتاری سومری توسط اکدیان، مهاجمان سامی که در میانه هزاره سوم در بین النهرین مستقر شدند، اتخاذ شد. در تطبیق خط با زبان کاملاً متفاوت، آکادیان لوگوها و ترکیب لوگوها را برای مفاهیم پیچیده تری حفظ کردند، اما آنها را به عنوان کلمات مربوط به اکدی تلفظ کردند.
آنها همچنین ارزشهای آوایی را حفظ کردند، اما آنها را بسیار فراتر از موجودی اولیه انواع سومری (هجاهای باز یا بسته مانند ba یا ab) گسترش دادند. ارزشهای هجایی پیچیده تری از لوگومرهای سومری (از نوع kan، mul، bat) به سطح آوایی منتقل شد و چند صدایی به عنوان یک عارضه جدی در خط میخی اکدی تبدیل شد (به عنوان مثال، تصویر اصلی "خورشید" را میتوان از نظر آوایی به صورتهای زیر خواند:
(Ud، tam، tú، par، laḫ، ḫiš)
اولین نوع خط میخی سامی در بین النهرین اکدی قدیم نامیده میشود که برای مثال در کتیبههای حاکم سارگون اکد (درگذشته حدود ۲۲۷۹ پیش از میلاد) دیده میشود. سومر، جنوبیترین بخش کشور، همچنان به صورت یک توده شل از دولت شهرهای مستقل بود تا اینکه در آخرین تجلی مختصر فرهنگ بخصوص سومری، متحد شد.
سپس هژمونی سیاسی به طور قطعی به اکدیان منتقل شد و حمورابی پادشاه بابل (درگذشت ۱۷۵۰ پیش از میلاد) تمام بین النهرین جنوبی را متحد کرد؛ بنابراین بابل مرکز بزرگ و تأثیرگذار فرهنگ بین النهرین شد. کد حمورابی به خط میخی بابلی قدیم نوشته شده است، که در طول دورههای متغیر و درخشان بعدی تاریخ بابل به انواع بابلی میانی و جدید توسعه یافته است.
خط میخی قدیمی آشوری بیشتر در سوابق مستعمره نشینان تجاری آشوری در مرکز آسیای صغیر (حدود ۱۹۵۰ پیش از میلاد مسیح؛ به اصطلاح لوحهای کاپادوکیا) و آشوری میانه در یک قانون گسترده قانون و اسناد دیگر مورد تایید قرار گرفته است. دوره آشوری نو، عصر بزرگ قدرت آشوریان بود و این نگارش در پروندههای گسترده کتابخانه آشوربانی پال در نینوا (حدود ۶۵۰ پیش از میلاد) به اوج خود رسید.
گسترش خط میخی در خارج از بین النهرین در هزاره سوم آغاز شد، هنگامی که کشور ایلام در جنوب غربی ایران با فرهنگ بین النهرین در تماس بود و سیستم نوشتن را در پیش گرفت. کنار خط میخی خط عیلامی تا هزاره اول قبل از میلاد ادامه یافت، هنگامی که احتمالاً الگوی خارجی را برای ایرانیان هند و اروپایی برای ایجاد یک خط میخی ساده به الفبایی ساده شده برای زبان فارسی قدیم ارائه کرد.
فونت خط میخی
حوریان در شمال بین النهرین و در قسمتهای فوقانی فرات خط میخی قدیمی اکدی را در حدود سال ۲۰۰۰ قبل از میلاد به کار گرفتند و آن را به هیتیهای هندواروپایی منتقل کردند، که تقریباً در آن زمان به آسیای مرکزی حمله کرده بودند
نمونه خط میخی روی دیوار
بسیاری از فرهنگهایی که از خط میخی (حوری، هیتی، اورارتویی) استفاده میکردند، یکی یکی ناپدید شدند و سوابق مکتوب آنها به فراموشی سپرده شد. سرنوشت مشابهی عموماً با سرعت و کامل حیرت انگیز بر خط میخی غلبه کرد. یکی از دلایل پیشرفت پیروزمندانه خط فنیقی در بخشهای غربی خاورمیانه و سرزمینهای کلاسیک در اروپای مدیترانهای بود.
برای این سیستم نوشتاری با کارایی و اقتصاد برتر، خط میخی نمیتواند رقابت جدی را ارائه دهد. اعتبار بین المللی هزاره دوم آن در ۵۰۰ قبل از میلاد به پایان رسیده بود و بین النهرین به یک وابستگی ایرانی تبدیل شده بود. اواخر بابل و آشوری اصطلاحات ادبی مصنوعی کمی، اما در حال مرگ بودند. ناپدید شدن خط میخی آنقدر کامل بود که یونانیان کلاسیک عملاً از وجود آن بی اطلاع بودند، به جز هرودوت که سفرهای زیادی کرده بود و در گذرنامه به آشور گراماتا ("حروف آشوری") اشاره میکند.
نمونهای از خط میخی