به گزارش مجله خبری نگار،امروزه بحرانهای محیط زیستی به عنوان یک مساله اصلی برای کشورهای خودنمایی میکند؛ بحرانهایی که نتیجه دخالت و بهرهوری نامعقول انسان از طبیعت پیرامون است. به همین دلیل هم این خطر وجود دارد که انسان سکونتگاه خود را به نابودی بکشاند. به طوری که گستردگی و اهمیت این موضوع، توجه دانشمندان را برای نجات آن برانگیخته است. به دلیل قرار گرفتن ایران در یکی از مناطق خشک و نیمه خشک و وجود محدودیت منابع آبی، همواره با محدودیت آب مواجه است. از جمله آلودگیهای محیطی که اثرات پیدا و پنهان زیادی بر جسم و روان شهروندان دارد، آلودگی هوا است تا آنجا که براساس اطلاعات شرکت کنترل کیفیت هوای تهران، هیچ روزی در سه ماهه تابستان گذشته در شرایط پاک نبوده است.
به گزارش مجله خبری نگار،اهمیت این موضوع باعث شده گفت وگویی با «محمدرضا محبوب فر» کارشناس حوزه سلامت و بحرانهای محیطی و عضو انجمن بهداشت محیط ایران انجام دهد که در ادامه متن گفتگو را میخوانیم:
مهمترین آثار و پیامد اجتماعی ناشی از مشکلات آلودگی هوا را ۲ آلاینده ازن و ذرات معلق است. متاسفانه نه تنها تهران بلکه بسیاری از شهرهای کشور تابستان امسال را در حسرت داشتن حتی یک روز هوای پاک پشت سر گذاشتند و براساس آمار شرکت کنترل کیفیت هوای تهران، هیچ روزی در سه ماه تابستان در پایتخت هوا پاک نبوده است. این مساله نه تنها در تهران بلکه برای دیگر مراکز استانها از جمله اصفهان، شیراز، اهواز، اراک، تبریز، مشهد و قم هم صادق بوده است. نخستین آلایندهای که در بحبوحه آلودگی هوا در تابستان امسال مشاهده شده آلاینده ازن است و در رتبه بعدی ذرات معلق کمتر از ۲.۵ میکرون است. پس ۲ آلاینده ازن و ذرات معلق علت اصلی آلودگی هوای تهران و دیگر شهرهای کشور بود. آمار آلودگی هوا در مقایسه با سال گذشته و سالهای قبل نشان میدهد که امسال آلودگی هوا در تهران و دیگر شهرهای کشور بسیار تشدید شده است.
در تابستان ۱۳۹۹- ۱۴۰۰ ما شاهد یک موج بی سابقه بحران بی آبی و کم آبی در کشور بودیم و این به دلیل تخریب محیط زیست در کشور و کاهش محسوس و شدید منابع آب کشور که به صورت انتقال آب و سدسازیها در ایران اتفاق افتاد که سبب تخریب محیط زیست، منابع آب و خاک کشور، تخریب جنگلها شد که در نهایت به تغییر اقلیم در کشور انجامیده است. در نتیجه این تغییر اقلیم، درجه حرارت هوا افزایش پیدا کرده، میزان رطوبت کاهش و در نتیجه بارندگیها هم کم شده است؛ یعنی حتی سیستمهای پر فشار و پر انرژی هم که از خارج کشور به داخل وارد میشوند به دلیل گرمای هوا و فقدان رطوبت لازم، قدرت بارش آنچنانی در پهنههای نقشه جغرافیایی ایران به ویژه در نقاطی که ما در واقع همیشه منتظر بارندگی بودیم، مثل استانهای واقع شده در رشته کوههای البرز و رشته کوههای زاگرس به دلیل افزایش درجه حرارت هوا، کاهش رطوبت در کنار بحرانهایی مثل بی آبی و کاهش منابع آبی کشور کاهش بسیار محسوسی داشته است. همین آلاینده ازن که رتبه اول آلودگی هوا در پایتخت و شهرهای کشور بوده از جمله آلایندههای ثانویه است که در جو هوا، زیر نور خورشید و با افزایش درجه حرارتی تولید شده و مقدار حجمی آن بر حسب ppm (تعداد ذرات در میلیون، روشی برای تعیین مقدار غلظت مواد است) معادل با ۱میلی گرم از یک ماده در لیتر از یک مایع افزایش پیدا کرده است.
وقتی در کشور تغییر اقلیم را تجربه میکنیم از طرفی سیستم هوای سرد و پر فشار وارد کشور میشود، در داخل کشور هم سیستم کم فشار و هوای گرم وجود دارد، از طرف دیگر منابع آبی در دسترس نیست و ۹۰ درصد تالابهای کشور در پهنای سرزمینی ایران از جنوب، شمال، شرق و غرب متاسفانه خشکیده و بی آب شده اند، اتفاقی که میافتد این است که منابع آب سطحی از جمله دریاچه ها، رودخانهها و تالابها وقتی که خشک میشوند، بستر آنها در واقع واجد و حاوی ریزگردها و سطح شنی میشوند. از طرفی وقتی تغییر اقلیم داریم و سیستمهای پرفشار وارد کشور میشوند، نمیتوانند ایجاد بارندگی بکنند و اتفاقی که پیش میآید این است که تولید باد میکنند و وزش باد در کشور افزایش پیدا میکند. وقتی که وزش باد در کشور افزایش پیدا میکند، این باد تولید شده بر روی خاک تالابها و منابع آب سطحی خشکیده شده شروع به وزش میکند و ریزگردها و شنها در هوا پراکنده میشوند که تا مسافتهای طولانی در حرکت هستند. به عنوان مثال اصفهان و مناطق اطراف آن مورد هجوم ریزگردها از سمت تالاب گاوخونی و رودخانه زاینده رود است که اکنون کاملاً خشک شده است. تهران نیز در معرض ریزگردها از سمت دریاچه ارومیه، دریاچه نمک در قم و دیگری از جانب شمال کشور مثل رودخانههای چالوس، جاجرود و رودخانه کرج است. اهواز، آبادان و شهرهای استان خوزستان نیز تحت تأثیر رودخانههای کارون، دز، کرخه و دیگر منابع آب سطحی در خوزستان هستند که الان کاملاً خشک شده اند؛ بنابراین با وجود این شرایط طبیعی است که ما با ریزگردها و پدیده گرد و غبار مواجه بشویم.
از مهر ماه یعنی روز پنجشنبه ما وارد سال آبی ۱۴۰۰ - ۱۴۰۱ شدیم که این سال آبی هم دست کمی از سال آبی گذشته که ۳۱ شهریور ماه به پایان رسید، ندارد؛ یعنی همچنان کشور درگیر تغییر اقلیم است و بارندگیها شدیداً کاهش پیدا میکند، درجه حرارت افزایش و رطوبت نیز کاهش پیدا میکند. ما آتش سوزی طبیعی و خود به خودی جنگلها را در فصل زمستان در رشته کوههای البرز و رشته کوههای زاگرس خواهیم داشت که باعث تشدید مشکل کم آبی میشود و در نتیجه آلودگی هوا هم افزایش خواهد یافت.
راه حلها در این زمینه زیاد است، اما در اینجا به چند مورد اشاره میشود. راهکار اول اینکه باید یک اراده سیاسی وجود داشته باشد و بیشتر از این اجازه ندهد که مافیای آب و محیط زیست در عرصههای طبیعی کشور تاخت و تازه کنند و سبب تخریب محیط زیست شوند. راهکار دوم اینکه اگر معاونت دیپلماسی آب در وزارت امورخارجه جمهوری اسلامی شکل بگیرد ما میتوانیم به آبهای مرزی به حقابه ایران از کشورهایی مثل افغانستان، عراق، ترکیه، سوریه و دیگر کشورهای همسایه امید داشته باشیم.
سومین راهکار اینکه باید تغییر اقلیم در کشور ایران شکسته شود. با وجود آغاز به کار دولت جدید هنوز برای سازمان حفاظت محیط زیست مدیریتی در نظر گرفته نشده است در صورتی که میبایست به محیط زیست و به آب و خاک کشور حتماً توجه و حمایتهای لازم صورت بگیرد. راهکار چهارم اینکه باید منابع آب کشور را احیا کرد. شما میدانید که ۳۰ درصد آب پشت سدهای کشور تبخیر میشود. این ۳۰ درصد مختص محیط زیست، منابع آب سطحی، تالابها، رودخانهها و دریاچههایی است که الان خشک شده است.
راهکار پنجم این است که باید طرحهای انتقال آب قبلی را که اکنون هیچ منفعتی ندارد و آسیب زا و در حال نابودی کشور است، تعطیل و منتفی اعلام کرد تا منابع آب سطحی طبیعت حقابه خودش را دریافت کند. چون اگر طبیعت حقابه خودش را دریافت کند، مشکلات کشاورزان، مردم روستا و شهر در خصوص کم آبی هم برطرف میشود. ششمین راهکار اینکه ما باید دریچههای سدهایی که الان مغایر با محیط زیست است بر روی منابع آبی کشور و محیط زیست باز کنیم. اگر طرحهای انتقال آب و سدسازیها را متوقف کنیم و دریچه سدها را باز کنیم منافعی از قبیل: تغییر اقلیم در کشور شکسته میشود، طراوت، سرسبزی و آب به طبیعت باز میگردد، محیط زیست کشور نفس راحتی میکشد که منافع این امر در واقع بسیار بیشتر از ضرر و زیان است.
به عنوان مثال طرحهای انتقال آبی را که الان برای صنعت و کشاورزی و دیگر موارد تعریف شده است به نفع گردشگری و مشاغلی که در این صنعت تولید میشود، تعریف کنیم. در واقع با حذف طرحهای انتقال آب و سدسازیها شاهد آثار شگرفی در اقتصاد و معیشت کشور خواهیم بود؛ بنابراین باید تغییر اقلیم شکسته شود به صورتی که کاهش درجه حرارت صورت بگیرد، رطوبت افزایش پیدا کند و ما بارندگی را مجدد در کشور داشته باشیم که همه این مسایل هم یک اراده سیاسی میخواهد و بسیار راحت میشود که وضعیت محیط زیست کشور را نجات داد.
باید در ادارات و سازمانهای مختلفی که مرتبط با آب، خاک و محیط زیست کشور هستند، اولویت محیط زیست باشد به عنوان راهکار هفتم باید هر عملیات عمرانی پیوست محیط زیستی داشته باشد و اگر محیط زیست اجازه نداد، منابع آب و خاک اجازه نداد، اصلاً این طرحهای عمرانی اجرا نشود. الان اتفاقی که حتی در کشورهای صنعتی میافتد، این است که مثلاً یک آزادراه، یک اتوبان یا یک خیابانی را که پرترافیک تشخیص میدهند یا اعلام میشود که اینها در واقع مسبب آلودگی هوا هستند، تخریب میکنند و آنها را به پیاده رو یا فضای سبز تبدیل میکنند. جنگلهای خود را منابع آب و خاک خود را احیا میکنتد و اگر کوچکترین تخریبی را مشاهده کردند، بلافاصله ردگیری و آن را متوقف میکنند. منابع آب و خاک و منابع محیط زیستی کشورها به سان چشم مردم برای آنها حیاتی و ارزشمند است و با تمام توان مراقبت میکنند. این خیلی مهم است و ما باید به این نقطه برسیم.