شعر و متن جالب برای گرمای تابستان به همراه عکس

هوای عزیز، جلوی خودنماییت را بگیر. ما می‌دانیم که دمت گرمه!

***

که این گرمای سوزان کشت ما را / برای هم بیا هندونه گردیم

***

در این هوای گرم کدام بیشتر می‌چسبد؟
• هندوانه خنک
• استخر آب
• یخ در بهشت با طعم آلبالو
• یک ماچ آبدار از گونه شما

***

اگر به بهشت نروم، حداقل می‌دانم جهنم با این گرما چه حسی دارد!

***

هوا اینقد گرمه که پاشدم برم بیرون ….
فرشته‌ای که رو شونه‌ی چپم می‌شینه گفت:
به جان خودم پاتو از در بزاری بیرون ما را ببری زیر آفتاب
برات گناه مینویسم ….
بتمرگ همینجا …

***

هوا یه جوری گرم شده که، لباسای شسته شده از پشت پنجره هی خودشونو می‌کوبونن به شیشه و میگن: داداش تو رو خدا یه دقیقه درو باز کن با هم حرف بزنیم به خدا خشک شدم.

***

از تابستان پرسیدم عشق یعنی چه؟
گفت: فعلا در گرمای وجودش غرقم ...

***

اونقدر خونه ما کولر خاموشه….
دیشب از اداره برق زنگ زدن به بابام گفتن حاجی هوا گرمه کولرو روشن کن پولش با ما

***

مث مادری که تو این تابستونی نمیتونه فرت و زرت به بچش گیر بده بگه بشین سردرس و مشقت!

***

اونقدر خونه ما کولر خاموشه....
دیشب از اداره برق و نیرو زنگ زدن به بابام گفتن
حاجے هوا گرمه کولرو روشن کن
پولش با ما

***

الآن من ب درجه از بلوغ فکری رسیدم که میتونم هر کسیو با هر فکر عقیده نظر سلیقه درک کنم به جز پسری که تو این ذل گرما ریش و مو میذار در حد راپنزل واقعا از درکش عاجزم

***

خورشید یه جوری میزنه انگار دعوا داره؟!
یواش وحشی سووووختیم

***

به شخصه تنها حکمتی ک میتونم پشت این گرما ببینم اینه که خدا داره تستمون میکنه درجه جهنمو تنظیم کنه

***

هر برنامه تفریحی واسه تابستان میچینم
تهش میرسم به ” با کدوم پول”؟!

***

حالا آغوش گرم یار هیچی!
یه آغوش سرد هم نداریم از این هوای گرم بهش پناه ببریم…

***

الان حال میده شومینه رو روشن کنی بشینی کنارش پتو رو هم بکشی رو خودت چایی بخوری، تابستان فکر نکنه اون برنده‌ی این بازی کثیفه

***

عاقا اونجا که شمام زندگی میکنید انقدر سرده یا فقط خانواده‌ی ما انقدر احساس سرما میکنن.........
الان فهمیدید ما همیشه کولرمون روشنه یا بیشتر توضیح بدم

***

جدی تابستان عاشق می‌شید؟
چه‌جوری تو این گرما خر می‌شید؟
من فقط می‌تونم سگ بشم

***

معمولا روز اول تابستان با خودم عهد میکنم ۵ زبان زنده دنیا + اتوکد، طراحی سایت و برنامه نویسی رو یاد بگیرم.
ولی آخرش ۵۰ تا سریال میبینم

***

انقد گرمه حتی کولر هم دیگه جواب نمیده
seen میکنه فقط

***

یه سوال از دختر‌ها
خفه نمیشید تو این هوا گرم موهاتون باز میذارید یه شال هم میندازید روش؟
والا من یه تارش بیافته رو گردنم حس میکنم داره تو گوشتم فرو میره

***

آقا شما تابستون هر جات درد بگیره
مامان بابات معتقدن بخاطر باد کولره

***

هرچی باهام سردتر برخورد میکنه بهش وابسته ترمیشم.......
کولرخونمونو میگم
چیه خو؟
میخواستی باکی باشم؟

***

یه تاکسی گرفتم همین که سوار شدم راننده کولر ماشین رو خاموش کرد.
‏.
‏.
‏.
‏.
انگار مثلا اون پنکوئنه باید تو سرما
بمونه من شترم تو بیابونم سرما
روم اثر نداره

***

دیگه خسته شدم.. روز و شبم با جنگ و درگیری میگذره.........
روزا با مگسا
شبا با پشه هاااا..
دم طلوع و غروب خورشیدم با هردو جناح
چه وضیه خدایی؟
مگس خر است، ولی پشه خر‌تر است

***

اوایل بهار میگفتم تابستان شه این کارو میکنم اون کارو میکنم.
ولی الان تنها کاری که میتونم تو این گرما بکنم زنده موندنه

***

بهار هم دارد می‌رود…
تابستان یعنی
آشتی دوباره‌ی دست‌های تو با طبیعت!
مگر سر جنگ داری بانو؟!
هر سال با تیر می‌آیی…!

***

مرگ ۱۲ نفر در اروپا به سبب رسیدن درجه حرارت به ۳۶ درجه سانتیگراد است.
اما در کشور ما درجه حرارت تا ۵۶ درجه هم میرسد:
ومردم در حیاط خونه چای می‌نوشند…؛ و بچه‌ها در پارک فوتبال بازی میکنن:
‏‏
پدر کولر را خاموش میکند…
و یک نفر هم کت و شلوار پوشیده
و یکی داره بالای بام ‏‏خانه دوش میگیره
و اون یکی دوچرخش رو تعمیر میکنه
و دومی خوابیده و روی خودش پتو انداخته؛ و یکی با موتور سیکلت تک چرخ میزند؛ و چند نفر دارند در پارک می‌دوند…
و مردم به بیابان و دشت میروند
یه نفر هم داره آفتاب میگیره
و همشون هم خوشحال اند و دارن زندگی خودشون رو میکنن
عجب ملت باحالی هستید
ملتی که با انرژی خورشیدی کار میکنن
بله اینجا ایران است!

***

از من به شما نصیحت!
اگه باباتون خواست کولر گازى بخره خوشحال نشید!
اجازه ندین بخره!
شما نمیدونین این بابا‌ها فکراى شومى تو سرشونه!
میخوان خودشونو راحت کنن با ریموت خاموش کنن وقتى هم میرن سر کار ریموتو با خودشون میبرن!
ما به همین آبى هم راضى هستیم زحمت نکشید

***

شعر طنز درباره گرمای تابستان‌

ای خدا، باز هم هوا گرم است
سخت ناجور و ناروا گرم است‌
می‌زنم داد:‌ای خدا! گرم است‌ای خدای زمین! خدای زمان!
فصلِ مرگِ من است تابستان

کارِ این آفتابِ سوزان است
بی‌حیا، دائما فروزان است
آه، شب هم شبیهِ روزان است
لااقل پس تو باد را بوزان!
فصلِ مرگِ من است تابستان

آمده موسمِ کباب شدن
فصلِ بی‌برقی و مذاب شدن
هی عرق ریختن، هی آب شدن
آی باران، بیا، بیا باران!
فصلِ مرگِ من است تابستان