به گزارش مجله خبری نگار، سایت تحلیلی «امواج مدیا» در گزارشی با عنوان «آیا پیمان جدید پاکستان–عربستان دریچهای به سوی فرصت راهبردی برای ایران میگشاید؟» نوشت: زمانی که پاکستان و عربستان سعودی در سپتامبر یک پیمان دفاعی جدید را اعلام کردند، این اقدام با واکنش منفی برخی متحدان کلیدی ریاض، مانند مصر و هند، روبهرو شد. اما مهمترین رقیب پادشاهی سعودی از سال ۱۹۷۹، یعنی جمهوری اسلامی ایران، آشکارا از این تحول استقبال کرد. مسعود پزشکیان، رئیسجمهور ایران، در سخنرانی خود در مجمع عمومی سازمان ملل متحد در نیویورک، این توافق دفاعی متقابل را آغازگر یک «نظام جامع امنیت منطقهای» توصیف کرد.
این واکنشی قابل توجه از سوی کشوری است که تا همین اواخر از سوی همسایگان عرب حوزه خلیج فارس بهعنوان «تهدید اصلی امنیت منطقهای» تلقی میشد. موضع امنیتی کشورهای خلیج مدتها در جهت مقابله با ایران تنظیم شده بود و توافق ابراهیم که با میانجیگری آمریکا حاصل شد، تا حد زیادی بهعنوان یک اتحاد عربی-اسرائیلی علیه آنچه تهدید مشترک ایران خوانده شده بود، تصور میشد.
اما این بار، برداشت تهران این است که پیمان اسلامآباد و ریاض که دو طرف را متعهد میکند در صورت حمله به یکی، دیگری به دفاع از او برخیزد، متوجه مقابله با ایران نیست. بلکه به نظر میرسد پاسخی است به افزایش تهاجمیگری اسرائیل؛ پس از بمباران بیسابقهٔ قطر در سپتامبر توسط اسرائیل، پایتختهای عربی خلیج فارس مجبور شدهاند این احتمال را جدی بگیرند که آنها نیز ممکن است هدف قرار گیرند.
نویسنده در ادامه این مطلب با منتسب کردن حمله ۲۰۱۹ به تاسیسات نفتی آرامکو عربستان به ایران در حالی که جنبش انصارالله یمن مسئولیت آن را بر عهده گرفت، مینویسد: گرمشدن روابط ایران و عربستان پس از توافق ۲۰۲۳ برای عادیسازی روابط، تصور اینکه آن سناریو دوباره تکرار شود را برای ریاض سخت کرده است.
ایران امسال اهدافی را در قطر نیز بمباران کرده است. در ژوئن، پس از حملات آمریکا به تأسیسات هستهای ایران، تهران موشکهایی را به سوی مقر پیشروی فرماندهی مرکزی آمریکا شلیک کرد. حمله به پایگاه العدید، هرچند تلفاتی به دنبال نداشت، آمادگی تهران برای هدف قراردادن نیروهای آمریکایی در کشورهای عربی خلیج فارس را نشان داد. با این حال، ایران احتمالا در صورت بروز درگیری دیگر با وجود یا بدون وجود پیمان دفاعی ریاض–اسلامآباد، داراییهای آمریکا در عربستان را هدف نخواهد گرفت.
آنچه توافق دفاعی پاکستان–عربستان انجام میدهد، کمک به رهایی تدریجی پادشاهی سعودی از اتکای عمیق امنیتی به آمریکاست. در گذر زمان، این پویایی میتواند قدرت نفوذ آمریکا را کاهش دهد. هر حرکت در این مسیر پادشاهی را در برابر فشارهای آمریکا برای اتخاذ مواضع سختگیرانه در قبال مسائل مربوط به ایران مقاومتر میکند و بالقوه فضای مانور بیشتری به تهران در منطقه میدهد.
تریتا پارسی، نائبرئیس مؤسسهٔ کوئینسی مستقر در واشنگتن، گفت: «عربستان مستقلتر و شورای همکاری خلیج فارس مستقلتر چیزی است که ایران بهمراتب آسانتر میتواند با آن تعامل کند تا ساختاری که کاملاً زیر نفوذ آمریکاست.»
به گفته پارسی، اتکای امنیتی عربستان به آمریکا فضایی ایجاد میکند که در آن «ایران نمیتواند روابطش با همسایگان نزدیکش را بهبود دهد مگر اینکه روابطش را با کشوری آنسوی دو اقیانوس بهبود بخشد. با توجه به اینکه رابطه ایران و آمریکا هیچ نشانهای از بهبود در آینده نزدیک ندارد، تداوم این وضعیت به معنای آن است که ممکن است سعودیها و ایرانیها هرگز نتوانند روابطی مبتنی بر اعتماد عمیق ایجاد کنند. شاید به همین دلیل باشد که عربستان اخیراً برای تسهیل گفتوگو میان تهران و واشنگتن تلاش میکند؛ عباس عراقچی، وزیر امور خارجه، نیز تأکید کرده است که ایران در این زمینه «بهطور کامل به عربستان اعتماد دارد.»
نویسنده در ادامه این مطلب با اشاره به تمایل ایران برای بومیسازی امنیت منطقهای، ادعا کرد که در داخل ایران دو نگاه به مساله بهبود رابطه با عربستان و نیت سعودی وجود دارد: نگاهی که بهویژه دولت پزشکیان به چشم میخورد و تمایل دارد پیمان پاکستان–عربستان را بپذیرد و از پیوستن ایران به آن با هدف تشکیل یک «ناتوی اسلامی» حمایت کند. نگاه دومی نیز وجود دارد که معتقد است نفوذ آمریکا در عربستان آنقدر عمیق است که تنوعبخشی عربستان به منابع امنیتیاش برای دور کردن پادشاهی از مدار آمریکا کافی نیست.
با این حال، تردیدی نیست که عربستان سعودی و دیگر کشورهای عربی خلیج فارس، آمریکا را شریک امنیتی غیرقابل اتکایی میبینند. حتی پیش از ناکامی دولت دونالد ترامپ در جلوگیری از حملهٔ اسرائیل به قطر، سعودیها از اینکه آمریکا در سال ۲۰۱۹ پس از از کار افتادن تأسیسات اصلی نفتیشان به کمکشان نیامد، دلخور بودند.
در آن زمان، پادشاهی سعودی ظاهرا به این نتیجه رسید که بهبود روابط با ایران بهترین راه تضمین امنیت است؛ نتیجهای که سرانجام به توافق ۲۰۲۳ با میانجیگری چین برای پایان هفت سال خصومت با تهران انجامید. بهطور مشابه، بمباران قطر توسط اسرائیل نیز احتمالاً سعودیها را به ایران نزدیکتر خواهد کرد، حتی با وجود بیاعتمادی باقیمانده.
ریاض بیتردید بهدنبال کسب تضمینهای امنیتی محکم از ابرقدرت جهانی است. گزارشها حاکی است که عربستان درحال گفتوگو با دولت ترامپ است تا به تعهدی دفاعی از سوی آمریکا دست یابد که مشابه تعهدی است که قطر پس از حملهٔ اسرائیل به دوحه دریافت کرد. اما آمریکا بعید است از مطالبهٔ خود یعنی عادیسازی روابط عربستان با اسرائیل در ازای چنین توافقی عقبنشینی کند.
محمد بن سلمان، ولیعهد سعودی، در دیداری پرتنش با رئیسجمهور ترامپ در اوایل ماه جاری روشن ساخت که عربستان تنها در صورتی به توافقهای ابراهیم میپیوندد که اسرائیل مسیر واقعی تشکیل یک کشور فلسطینی را بپذیرد، مصالحهای که اسرائیل نخواهد پذیرفت. اما دو طرف بر سر معاملهای برای فروش جنگندههای F-۳۵ به عربستان توافق کردند که نشان میدهد فروش تسلیحات پیشرفته از نظر سیاسی امکانپذیرتر از یک پیمان دفاعی رسمی است.
تا زمانی که آمریکا از ارائه تضمینهای رسمی امنیتی به عربستان سر باز میزند، ریاض به تلاش برای تکمیل زرادخانه آمریکایی خود با پیمانهای رسمی و غیررسمی با دیگر شرکا ادامه خواهد داد.
این وضعیت این پرسش را ایجاد میکند که عربستان با کدام کشورها همکاری دفاعی را دنبال خواهد کرد؟ یکی از گزینههای جدید میتواند ایران باشد، احتمالی که پیش از امضای پیمان دفاعی پاکستان–عربستان کمتر جدی گرفته میشد.
نویسنده در پایان این نوشتار ادعا میکند که «برخلاف ذهنیتهای صفر و صدی گذشته، گفتوگو میان ایران و آمریکا احتمالا موتور محرک همکاری عمیقتر میان ریاض و تهران خواهد بود نه عاملی برای سوءظن. اینکه پادشاهی چگونه و تا چه حد میتواند در تحقق چنین نتیجهای نقشآفرینی کند، هنوز مشخص نیست.»