به گزارش مجله خبری نگار،دانشمندان دانشکده پزشکی Duke-NUS و همکارانشان چندین سویه ناشناخته از ویروسهای آنفولانزای خوکی را کشف کردهاند که در ۱۵ سال گذشته بدون شناسایی در جمعیت خوکهای کامبوج در گردش بودهاند و به طور بالقوه خطر همهگیری را ایجاد میکنند. این سویهها شامل ویروسهایی هستند که از انسان به خوکها منتقل شدهاند، و همچنین برخی ویروسها با ژنهایی که منشأ آنها آمریکای شمالی است.
مقالهای که در مجله PNAS منتشر شده است، بر لزوم نظارت سیستماتیک برای شناسایی و پیشگیری زودهنگام از گونههای جدید ویروس برای جلوگیری از همهگیریهای آینده تأکید میکند.
مطالعهای به رهبری محققان ایوان سو، گوین اسمیت و مایکل زلر از برنامه بیماریهای عفونی نوظهور (EID)، مجموعههای متنوعی از ویروسهای آنفولانزای A را که به صورت همزمان در خوکها در گردش هستند، شناسایی کرده است.
محققان خاطرنشان کردند که خوکها واسطهای کلیدی در ظهور و گسترش بالقوه ویروسهای آنفولانزا بین حیوانات و انسانها هستند، زیرا محیط مناسبی را برای جابجایی قطعات ژنی بین میزبانهای پرنده، خوک و انسان فراهم میکنند که در نهایت منجر به ظهور ویروسهای جدید میشود. با افزایش چشمگیر تولید گوشت خوک در ۵۰ سال گذشته، تجارت و جابجایی بینالمللی خطرات را بیشتر افزایش داده است.
«تکامل طولانیمدت دودمانهای متنوع منجر به ویروسهای ژنتیکی متمایزی شده است که به طور مداوم در جمعیتهای خوکها در گردش بودهاند و برای دههها کشف نشده باقی ماندهاند. مطالعه ما چشمانداز ژنومی پنهان و پیچیده تکامل ویروس آنفولانزای خوکی در جنوب شرقی آسیا را آشکار میکند و این منطقه را به عنوان نقطه کانونی تنوع ویروس و خطر ویروسهای نوظهور شناسایی میکند.» این گفتهی دانشیار ایوان سو از دانشگاه دوک-NUS و نویسنده ارشد این مطالعه است.
در این مطالعه، دانشیار سو و همکارانش از دانشگاه دوک-NUS با همکارانی از مؤسسات مختلف، از جمله مؤسسه ملی تحقیقات سلامت و تولید حیوانات در پنوم پن و دانشکده بهداشت و پزشکی گرمسیری لندن، همکاری کردند.
از مارس ۲۰۲۰ تا ژوئیه ۲۰۲۲، آنها نظارت بر آنفولانزای خوکی را در ۱۸ کشتارگاه در کامبوج انجام دادند. آنها ۴۰۸۹ نمونه سواب بینی از خوکها در مناطق مختلف چهار استان جمعآوری کردند. از این تعداد، ۷۲ خوک (یا حدود ۲٪ از خوکها) از نظر آنفولانزای نوع A مثبت بودند.
دانشمندان نه گروه مختلف از ویروسهای آنفولانزای خوکی نوع A را شناسایی کردهاند که حداقل هفت مورد از آنها برای مدت دو تا ۱۵ سال شناسایی نشده بودند.
این موارد شامل چندین دودمان H۳ است که از انسان به خوک منتقل شده و تقریباً به مدت ۱۰ سال بدون شناسایی در گردش بودهاند؛ و همچنین زیرگروه H۱N۱ که شایع بوده و احتمالاً در طول همهگیری سال ۲۰۰۹ از انسان سرچشمه گرفته است. دو ویروس فصلی در خوکها در استانهای کندال، پنوم پن و تاکئو شناسایی شدهاند و احتمالاً از تایلند منشأ گرفتهاند.
این تیم همچنین یک گونه جدید خوکی اروپایی از H۱N۲ (که در اصل از پرندگان سرچشمه گرفته بود) با ژنهای آمریکای شمالی را در کامبوج شناسایی کرد. اگرچه آنها اولین کسانی بودند که این گونه را کشف کردند، تجزیه و تحلیل ژنومی آنها نشان میدهد که از سال ۲۰۱۴ در میان خوکهای منطقه در حال گردش بوده است، که نیاز به نظارت بهتر را برجسته میکند.
دانشمندان با بررسی عمیقتر حرکت ویروسها در مرزهای جغرافیایی، کشف کردند که ویروسهای آنفولانزای خوکی اروپایی در اوایل دهه ۲۰۰۰ به صورت پراکنده به جنوب مرکزی چین و جنوب شرقی آسیا وارد شدهاند.
دادههای ژنتیکی نشان داده است که جنوب مرکزی چین از حدود سال ۲۰۱۰ به عنوان منبع اصلی انتقال ویروس آنفولانزای خوکی از نوع اروپایی در منطقه عمل کرده است، و پس از آن ویروسها متعاقباً به طور گستردهتری در سراسر چین و کشورهای جنوب شرقی آسیا مانند کامبوج گسترش یافتهاند.
پروفسور گوین اسمیت، مدیر برنامه EID و نویسنده این مطالعه، گفت: «اگرچه ویروسهای آنفولانزای خوکی معمولاً علائم خفیفی در خوکها ایجاد میکنند، اما به دلیل اینکه جمعیت انسانی ممکن است فاقد ایمنی باشند یا محافظت کافی در برابر گونههای جدید ویروسهای آنفولانزای خوکی نداشته باشند، تهدیدی برای همهگیری برای انسانها محسوب میشوند.»
برای درک تهدید همهگیری ناشی از ویروسهای جدید، از جمله نحوه تعامل آنها با ویروسهای انسانی و میزان سهولت شیوع آنها، تحقیقات بیشتری مورد نیاز است. برای این منظور، این تیم در حال حاضر در حال توسعه پلتفرمی است که میتواند زیرگروههای ژنتیکی اصلی آنفولانزای خوکی را شناسایی کند.
این غربالگری محدود به زیرگروههای خوک و انسان نخواهد بود، بلکه توالیهای پرندگان را نیز شامل میشود. با استفاده از این روش، آنها قادر خواهند بود ارزیابی کنند که آیا خوکها و انسانها به زیرگروههای آنفولانزا آلوده شدهاند یا خیر.
پروفسور پاتریک تان، معاون ارشد پژوهشی دانشگاه دوک-NUS، گفت: «نظارت منظم و مداوم برای شناسایی ویروسهای جدید ضروری است تا بتوان خطر انتقال آنها را ارزیابی کرد. بنابراین، بسیار مهم است که روشهای نظارتی مؤثرتر و مداومتر با ابزارهای تحلیلی خودکار ادغام شوند تا به سرعت اطلاعات مربوط به تغییرات در عوامل بیماریزای انسانی و حیوانی ارائه شود.»