به گزارش مجله خبری نگار،جایگزین کردن قدردانی با تذکرهای مداوم میتواند انگیزه درونی افراد برای اصلاح رفتار را تقویت کرده و چرخه فرساینده رنجش و بیهیجانی ناشی از غرزدن را متوقف کند.
روانشناسی سالهاست نشان داده است غر زدن، هرچند برای بسیاری از افراد بخشی از گفتوگوهای روزمره است، تأثیر چندانی در تغییر رفتار دیگران ندارد. در مقابل، پژوهشهای تازه ثابت کردهاند که یک راهکار ذهنی ساده، اما کمتر شناختهشده میتواند نتایج بسیار مؤثرتری ایجاد کند؛ راهکاری که شاید در نگاه نخست کاملاً برخلاف غریزه معمول ما باشد.
در بسیاری از خانهها، الگوی تکرارشوندهای از تذکرهای مداوم وجود دارد. در نمونهای که منجر به طرح پرسش اصلی مقاله شد، فردی شرح میدهد که همسرش پس از دوش گرفتن بارها فراموش میکند لباسهای کثیف را در سبد رخت قرار دهد و او نیز ناچار میشود بارها و بارها این موضوع را یادآوری کند.
با وجود ۱۵ سال زندگی مشترک، نتیجه این یادآوریهای پیدرپی تقریباً هیچ بوده و همچنان در بسیاری از روزها جورابی مچالهشده یا لباسی بر زمین دیده میشود. این مسئله در حالی رخ میدهد که فردِ مورد انتقاد، در جنبههای دیگر فردی مسئولیتپذیر و بافکر توصیف شده است؛ بنابراین پرسش اصلی این است که چرا تذکرهای مداوم اثر نمیکند؟
پژوهشگران روانشناسی توضیح میدهند که غر زدن معمولاً از این تصور نشأت میگیرد که «اگر مدام درخواست را تکرار نکنیم، طرف مقابل آن را انجام نخواهد داد». اسکات وتزلر، روانشناس، در گفتوگویی با روزنامه والاستریت ژورنال تأکید میکند که این رفتار، به جای تشویق فرد به تغییر، احساس تحقیرشدن را در او تقویت میکند و باعث میشود فرد عمداً یا ناخودآگاه در برابر درخواست مقاومت نشان دهد.
در نتیجه، فرد غرزننده بیشتر تکرار میکند و چرخهای از رنجش و دلخوری شکل میگیرد. پژوهشها نشان میدهد این چرخه نهتنها در روابط عاطفی، بلکه میان والدین و فرزندان، شرکای کاری و حتی مدیران و کارکنان نیز بیفایده است. مطالعات متعدد اثبات کردهاند که حجم زیاد غرزدن با رضایت پایین در رابطه همراه است و عملاً توانایی افراد در ایجاد تغییرات مثبت را کاهش میدهد.
در یک مطالعه تازه از دانشگاه تورنتو، محققان پیشنهاد متفاوتی ارائه میکنند: ابراز قدردانی. روانشناس ناتالی سیسون و همکارانش در این پژوهش سه مطالعه جداگانه را درباره نقش قدردانی در تغییر رفتار زوجها انجام دادند.
در یکی از این تحقیقات، از ۱۵۱ زوج خواسته شد برای مدتی تعاملات روزانه خود را ثبت کنند؛ بهویژه لحظاتی که یکی از زوجین در تلاش برای تغییر رفتار مشخصی بود. تحلیل این دادهها نشان داد هرچه فرد بیشتر احساس کند تلاشهایش مورد قدردانی قرار گرفته، تمایل بیشتری برای ادامه تغییر از خود نشان میدهد. حتی پس از گذشت نه ماه، زوجهایی که سطح بالاتری از قدردانی را تجربه کرده بودند، بیشترین میزان تغییر را گزارش کردند.
بر اساس جمعبندی «انجمن روانشناسی بریتانیا»، یافتهها نشان میدهد اگر از طرف مقابل بخواهید رفتار خاصی را تغییر دهد و او نیز اعلام کند که برای این تغییر آماده است، قدردانی شما میتواند انگیزه درونی او را تقویت کند؛ انگیزهای که احتمال موفقیت را بالا میبرد.
در نگاه نخست، این نتایج بدیهی بهنظر میرسند. زمانی که فردی حتی برای یک تلاش کوچک مورد تحسین قرار میگیرد، انرژی مثبت بیشتری میگیرد و نگاهش نسبت به خود و رابطه بهتر میشود. در مقابل، غرزدن احساس منفی ایجاد کرده و تمایل به همکاری را کاهش میدهد. اما در عمل، اجرای این رویکرد برای بسیاری دشوار است. هنگامی که فرد پس از دهها بار یادآوری، فقط یکبار تغییر کوچکی میبیند، قدردانی شاید آخرین واکنشی باشد که به ذهن میرسد.
با این حال، اگر هدف اصلی تأثیرگذاری باشد نه تخلیه ناراحتی، روانشناسی توصیه میکند راهی متفاوت انتخاب شود. همانطور که تشویق مثبت بهترین شیوه تربیت حیوانات خانگی محسوب میشود، در روابط انسانی نیز نتیجهبخشتر از انتقاد مداوم است.
این نخستین پژوهش درباره تغییر رفتار دیگران نیست و کارشناسان ایدههای مکمل دیگری نیز ارائه کردهاند. بیجی فاگ، مدیر آزمایشگاه فناوری اقناعی دانشگاه استنفورد، توصیه میکند از «موج انگیزشی» فرد استفاده شود. به این معنا که در لحظههایی که فرد آمادگی بیشتری برای تغییر دارد، باید حمایت عملی و ملموس ارائه شود. برای نمونه، اگر شخصی علاقهمند به ورزش است، اما نمیداند از کجا شروع کند، همراهی او در بازدید از باشگاهها یا کمک به طراحی برنامه زمانی میتواند مؤثر باشد.
روانشناس دوون پرایس نیز پیشنهاد میکند ریشههای مقاومت فرد در برابر تغییر بررسی شود. شاید بینظمی صبحگاهی همسر ناشی از کمبود زمان باشد و با جابهجایی برخی وظایف، مشکل برطرف شود. یا شاید کارمندی که انجام یک پروژه را به تعویق میاندازد، از ترس شکست دچار تعلل شده باشد و آموزش بیشتر یا حمایت عاطفی بتواند این مانع را رفع کند.
کارشناس مدیریت زمان، لورا وندرکام، توصیه میکند در مواجهه با افرادی که نیاز به تغییر دارند، ابتدا درباره مسیرهای بهبود فردی خود صحبت کنید. برای نمونه، اگر یکی از کارکنان در مدیریت زمان ضعف دارد، مرور تجربههای شخصی شما درباره اولویتبندی یا برنامهریزی میتواند دریچه گفتوگویی سازنده را باز کند.
جمعبندی کارشناسان روشن است: غر زدن شاید عصبانیت و نارضایتی را کمی تخلیه کند، اما تقریباً هیچ نقشی در تغییر رفتار ندارد. برای ایجاد تغییر واقعی، باید از رویکردهای دیگری مانند قدردانی، حمایت عملی و گفتوگوی باز استفاده کرد. رویکردهایی که بهجای ایجاد مقاومت، انگیزه درونی فرد را تقویت میکنند و احتمال دستیابی به نتیجه مطلوب را افزایش میدهند.
منبع: عصر ایران