به گزارش مجله خبری نگار، اختلالات روانی اغلب با هم همپوشانی دارند، که میتواند تشخیص را دشوار کند. به عنوان مثال، افسردگی و اضطراب میتوانند همزمان وجود داشته باشند و علائم مشترکی داشته باشند. اسکیزوفرنی و بیاشتهایی عصبی، اوتیسم و اختلال نقص توجه/بیشفعالی نیز همینطور. اما چرا؟
تجربیات زندگی، محیط و ژنتیک همگی میتوانند بر اختلالات روانی تأثیر بگذارند، اما بخش زیادی از آن به تغییرات در ژنتیک ما برمیگردد. در طول چند سال گذشته، دانشمندان در زمینه ژنتیک روانپزشکی کشف کردهاند که رشتههای ژنتیکی مشترکی وجود دارند که میتوانند اختلالات روانی همزمان را به هم مرتبط کرده و باعث ایجاد آنها شوند.
در سال ۲۰۱۹، محققان کنسرسیوم ژنومیک روانپزشکی در دانشگاه هاروارد و دانشکده پزشکی UNC، ۱۳۶ نقطه داغ در ژنوم را شناسایی کردند که با هشت اختلال روانی مرتبط هستند. از این تعداد، ۱۰۹ نقطه داغ در چندین اختلال مشترک یا «پلیوتروپیک» بودند. با این حال، در آن زمان مشخص نبود که تغییرات ژنتیکی در این نقاط داغ چگونه با آنهایی که فقط در یک اختلال نقش دارند، متفاوت است.
یک مطالعه ژنتیکی جدید به رهبری دکتر هیجون وون، دانشیار ژنتیک و مرکز علوم اعصاب UNC، و دکتر پاتریک سالیوان، استاد برجسته روانپزشکی و ژنتیک Yeargen، با موفقیت پیامدهای عملکردی انواع ژنتیکی را به دو گروه تفکیک کردند. نتایج آنها که در مجله Cell منتشر شده است، نشان میدهد که انواع پلیوتروپیک به دلیل نقش گستردهشان در توسعه و حساسیت به تغییر، ممکن است اهداف بهینهای برای درمان باشند.
وان گفت: «پلیوتروپی به طور سنتی به عنوان یک مشکل در نظر گرفته شده است، زیرا طبقهبندی اختلالات روانی را پیچیده میکند. با این حال، اگر بتوانیم اساس ژنتیکی پلیوتروپی را درک کنیم، ممکن است به ما امکان دهد درمانهایی را توسعه دهیم که این عوامل ژنتیکی رایج را هدف قرار میدهند، که میتواند به درمان اختلالات روانی متعدد با درمانهای رایج کمک کند.»
ژنوم انسان به عنوان یک دفترچه راهنمای عملیاتی برای بدن عمل میکند و شامل دستورالعملهایی است که به ما کمک کردهاند از یک سلول واحد به یک انسان کامل تکامل یابیم. با این حال، ساختار ژنتیکی هر فرد منحصربهفرد است. مناطق خاصی از ژنوم وجود دارند که مستعد تغییرات ژنتیکی هستند.
برخی از گونههای ژنتیکی میتوانند بر فرآیندهای بیولوژیکی، مانند تولید بیش از حد پروتئینها یا تغییر در تشکیل سیناپس، تأثیر بگذارند و بر رشد مغز تأثیر بگذارند و در اختلالات روانی نقش داشته باشند. خوشبختانه، محققان به ابزارهایی برای ردیابی این گونهها و کسب اطلاعات بیشتر در مورد ریشههای بیماریها مجهز هستند.
در سال ۲۰۱۹، یک تیم بینالمللی از محققان دانشکده پزشکی UNC و کنسرسیوم ژنومیک روانپزشکی، مطالعات ارتباط گسترده ژنومی (GWAS) را در هشت اختلال انجام دادند: اختلال طیف اوتیسم، اختلال بیشفعالی کمبود توجه (ADD)، اسکیزوفرنی، اختلال دوقطبی، اختلال افسردگی اساسی، سندرم تورت، اختلال وسواس فکری-عملی (OCD) و بیاشتهایی عصبی، تا پایههای ژنتیکی مشترک اختلالات روانپزشکی را بهتر درک کنند.
این تجزیه و تحلیل قبلاً ۱۳۶ نقطه حساس روی ژنوم را شناسایی کرده بود که تأثیر علّی بر یک یا چند مورد از هشت اختلال روانی دارند. از این تعداد، ۱۰۹ مورد از این مکانها در بیش از یک اختلال یکسان بودند.
وان و همکارانش در آخرین مطالعه خود میخواستند درباره انواع ژنتیکی موجود در این ۱۳۶ نقطه داغ بیشتر بدانند. آنها با استفاده از یک فناوری قدرتمند به نام سنجشهای گزارشگر موازی گسترده، قصد داشتند شناسایی کنند که کدام انواع سببی ممکن است در تنظیم ژن اختلال ایجاد کنند.
تنظیم ژن، چگونگی و زمان ساخت پروتئینها در بدن را کنترل میکند و به دستگاههای کوچک اجازه میدهد طیف وسیعی از عملکردها را در بدن انجام دهند. اگر گونههای خاصی در این فرآیند مهم اختلال ایجاد کنند، محققان میتوانند از این اطلاعات برای تمرکز بر گونههای مورد علاقه و استفاده از آنها به عنوان اهداف جدید برای درمان استفاده کنند.
محققان ابتدا تمام ۱۷۸۴۱ گونه ژنتیکی را از ۱۳۶ نقطه داغ گرفته و آنها را به سلولهای عصبی انسان وارد کردند تا ببینند که چگونه در یک سیستم زنده رفتار میکنند. پس از اجرای گونهها از طریق یک سنجش گزارشگر بسیار موازی، محققان دریافتند که ۶۸۳ گونه از ۱۷۸۴۱ گونه ژنتیکی اثرات قابل اندازهگیری بر تنظیم ژن دارند.
سپس محققان ۶۸۳ گونه را به دو گروه تقسیم کردند: آنهایی که در چندین اختلال مشترک هستند (گونههای پلیوتروپیک) و آنهایی که مختص یک اختلال هستند (گونههای خاص اختلال). پس از طبقهبندی، محققان یک روش علمی آزمایششده و معتبر را به کار بردند: آنها را با هم مقایسه و مقابله کردند.
مشخص شد که گونههای پلیوتروپیک در مقایسه با گونههای خاص اختلال، فعالتر و حساستر به تغییر هستند. محققان خاطرنشان کردند که گونههای پلیوتروپیک در مقایسه با گونههای خاص بیماری، برای مدت زمان بسیار طولانیتری در طول رشد مغز فعال هستند. این فعالیت گسترده نشان میدهد که گونههای پلیوتروپیک ممکن است بر مراحل مختلف رشد عصبی تأثیر بگذارند و به طور بالقوه در ایجاد صفات و اختلالات مختلف مشاهده شده نقش داشته باشند.
علاوه بر این، به نظر میرسد ژنهایی که تحت تأثیر این گونههای پلیوتروپیک قرار میگیرند، نسبت به تغییر حساستر هستند، به این معنی که اختلال در این ژنها ممکن است تأثیر بیشتری بر سلامت فرد داشته باشد.
وان گفت: «پروتئینهای تولید شده توسط این ژنها نیز ارتباط تنگاتنگی با سایر پروتئینها دارند. تغییرات در این پروتئینها به طور خاص میتواند در سراسر شبکه گسترش یابد و به طور بالقوه اثرات گستردهای بر مغز ایجاد کند.»
این یافتهها گامی مهم در جهت درک چگونگی نقش ژنتیک در علائم رایج در اختلالات روانی است. هدف قرار دادن این گونهها و ژنها و مسیرهای مرتبط با آنها میتواند راه را برای درمانهایی که میتوانند چندین اختلال را به طور همزمان درمان کنند، هموار کند.