به گزارش مجله خبری نگار، وقتی در مورد اعتیاد صحبت میکنیم، فورا وابستگی به مواد یا برخی رفتارهای اجباری از جمله خرید، روابط جنسی یا رسانههای اجتماعی را مجسم میکنیم. با این حال، اعتیاد به استرس هم وجود دارد، ما میتوانیم به استرس نیز معتاد شویم. معتادهای استرس همواره نیاز به سطح بالایی از آدرنالین و کورتیزول دارند.
به عنوان مثال، افرادی که نمیتوانند یک لحظه بی کار بمانند یا زندگی خارج از شغل و کار شان برای شان معنایی ندارد، اعتیاد به استرس پیدا کرده اند. هر چند این شاخصه هیچ وضعیت بالینی توصیف شده مشخصی در راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی ندارد، اما یک پدیده روانشناختی رایج و رو به افزایش است، که روان شناسان و روان پزشک را به فکر فرو برده است.
اغلب کمال گراها به نوعی از استرس معتاد میشوند که گریزی از آن ندارند.
استرس یک مکانیسم طبیعی در مغز است. همین حقیقت فیزیولوژِکی به ما امکان میدهد رفتارهایی را برای رویارویی با چالش ها، حل مشکلات و مقابله با تهدیدات خاص پیش بگیریم. در واقع، به لطف این پاسخ روانی فیزیولوژیکی است که ما در جایگاه یک گونه جان سالم به در برده ایم. با این حال، استرس زمانی که به عادت تبدیل شود دیگر سالم و مفید نیست.
بنا بر پژوهشی منتشر شده در نوروبیولوژی سلولی و ملکولی وقتی پاسخ استرس بیش از حد یا طولانی مدت باشد، خطر ابتلا به انواع مختلفی از اختلالات بالینی وجود دارد. این روند، روند سالمی نیست. اعتیاد به استرس در اشخاصی بروز میکند که الگوی ثابتی از درگیر شدن در فعالیتهایی را نشان میدهند که سیستم عصبی سمپاتیک شان را بیش از حد فعال میکند.
ناگهان، مغز آنها به ترشح مداوم و افزایش آدرنالین، اپی نفرین و کورتیزول عادت میکند و پیرو آن سیستمهای پاداش عصبی شان را تقویت میکند.
بنا به اطلاعات منتشر شده در مقالهای در Advances in Psychosomatic Medicine فرد در اثر مصرف مواد مخدر یا به دلیل ترشح هورمونها و انتقالدهندههای عصبی در نتیجه رفتارهای خاص، حالتی از سرخوشی و لذت را که با افزایش انرژی همراه است، تجربه میکند. حال و احساسی که به اصطلاح به آن ” high ” میگویند. همین تجربهی مثبت و لذتبخش منجر به اعتیاد میشود.
اعتیاد به استرس ناسالم است و منجر به رفتارهای خود ویرانگر و به شدت خطرناک میشود. این افراد میل و نیاز دارند که ذهن و بدن خود را به حد نهایی برسانند. در واقع، اگر آنها به حالتی نرسند که سطح کورتیزول آنها در اوج باشد، احساس خوبی ندارند.
یکی از ویژگیهای بارز افراد با این مشخصات ناتوانی آنها در استراحت کردن است. آنها تصور میکنند که واقعیت ساده انجام هیچ کاری، لذت بردن از اوقات فراغت و استراحت مترادف با بی کفایتی و بهره وری پایین است. ذهن آنها به قدری به انجام چند کار، نگرانی و فعالیت مداوم عادت کرده است که نمیتوانند چیزی به اندازه بی تحرکی را تحمل کنند.
برای معتاد به استرس کافی نیست که وظایف خود را به خوبی انجام دهد، بلکه باید به برتری دست یابد. مشکل این است که آنها هرگز به اهداف غیرممکنی که برای خود تعیین میکنند دست نمییابند. این وسواس در دستیابی به چنین استانداردهای بالای تولید و کارایی آنها را به سرخوردگی و احساس دائمی شکست میکشاند. اینها واقعاً موقعیتهای خود ویرانگری هستند.
افرادی که اعتیاد به استرس دارند، معمولاً خود را به شدت اهل رقابت میبینند. این ویژگی به خودی خود میتواند دستاوردهای بزرگی به همراه داشته باشد. اما، گاهی اوقات آنها را طعمه حالتهای اضطراب بالا میکند. همیشه چیزی یا کسی وجود دارد که با او خود را به چالش بکشند. همیشه یک هدف جدید در افق برای آنها وجود دارد تا ارزش و مهارتهای خود را نشان دهند.
تقریباً بدون اینکه متوجه شوند، سطح آدرنالین و کورتیزول آنها دائماً فعال شان میکند، آنها را به صعود به ارتفاعات جدید سوق میدهد و به دیگران نشان میدهد که چه چیزی میتوانند به دست آورند. جای تعجب نیست که حفظ این سبک زندگی برای مدت طولانی سالم نیست.
بدون شک واژه معتاد به کار را برای تعریف افرادی که به کار معتاد هستند شنیده اید. در واقع، آنها زندگی میکنند تا کار کنند، زیرا این گونه است که تصویر خود را میسازند و وجود خود را درک میکنند. اعتیاد به استرس اغلب در افرادی رخ میدهد که نیاز دارند همیشه در محیط کار باشند و در نتیجه بقیه زندگی خود را نادیده میگیرند.
افرادی که اعتیاد به استرس دارند، معمولاً در جستجوی راههایی برای فرار از احساسات منفی یا فشارهای روانی هستند. این افراد ممکن است به رفتارهای پرخطری روی آورند که به آنها احساس سرخوشی یا ”های بودن” میدهد.
این رفتارها، مانند رانندگی سریع، مصرف مواد مخدر یا نوشیدن الکل، میتوانند باعث ترشح هورمونهای استرس و آدرنالین در بدن شوند. این ترشح هورمونها و مواد شیمیایی، حس لذت و شادابی موقتی ایجاد میکند که به فرد احساس خوبی میدهد. با این حال، این حس خوب معمولاً کوتاهمدت است و پس از آن فرد ممکن است دوباره به دنبال تجربیات مشابه برود تا آن احساس را دوباره تجربه کند.
ارتباط بین استرس مزمن و حملات پانیک (پانیک اتک) ثابت شده اند
استرس مزمن و عدم تنظیم آن: استرس مزمن به وضعیتی اشاره دارد که فرد به طور مداوم تحت فشارهای روانی و احساسی قرار دارد و نمیتواند به طور مؤثر با این فشارها مقابله کند.
حملات پانیک: حملات پانیک نوعی اختلال اضطرابی هستند که با احساس ناگهانی ترس یا وحشت شدید همراه هستند. این حملات معمولاً با علائم جسمی مانند تپش قلب، تعریق، تنگی نفس و احساس از دست دادن کنترل یا مرگ همراهند.
تأثیر استرس بر بدن و ذهن: وقتی فرد در حالت استرس مزمن قرار دارد، بدن و مغز او در یک وضعیت تنش بالا و کنترل عاطفی گرفتار میشوند. این وضعیت میتواند منجر به خستگی روانی و جسمی شدید شود. در واقع، فرد ممکن است احساس کند که تحت فشار دائمی است و نمیتواند از آن فرار کند.
اعتیاد به استرس در معتادان استرس در صورت عدم کنترل جسم شان را درگیر میکند. استرس مداوم خود را در طیف گستردهای از علائم فیزیکی و مشکلات سلامتی نشان میدهد. اعتیاد به استرس مستقیماً بر سلامت جسمی و روانی فرد تأثیر میگذارد. علاوه بر این، معمول است که این بیماران طعمه انواع دیگر اعتیاد نیز بشوند.
استرسهای گاه به گاه و با زمان محدود مفید و سودمند است. اما، زمانی که این پاسخ تا حد تبدیل شدن به یک مکانیسم اعتیاد آور مزمن میشود، عواقب آن نگران کننده است. اگرچه جامعه علمی معتقد است که در نظر گرفتن استرس به عنوان یک ماده اعتیاد آور مشکل ساز است، اما میپذیرد که ظاهر این رفتار خطراتی به همراه دارد.
تحقیقات منتشر شده در مجله EXCLI ادعا میکند که اثرات این موقعیتها از تغییرات ساده در هموستاز تا علائم تهدید کننده زندگی متغیر است. بنابراین، بیایید ببینیم که چه اتفاقی ممکن است برای یک معتاد به استرس بیفتد.
اعتیاد به استرسی که ماهها و سالها طول بکشد، عواقب مضری دارد و میتواند باعث تغییراتی مانند:
سردرد
بی خوابی
فشار خون بالا
دردهای عضلانی
مشکلات حافظه
مشکلات قلبی
پیری زودرس
تغییر در الگوهای غذایی
تغییرات گوارشی و رودهای
خطر انفارکتوس عروق مغزی
تضعیف سیستم ایمنی بدن
اعتیاد به استرس کلید ایجاد بسیاری از مشکلات سلامت روان است. همانطور که در مجله Neuropsychiatry and Clinical Neurosciences نشان داده شده است، استرس مزمن از پایههای عصبی زیستی افسردگی حمایت میکند.
ترشح مداوم کورتیکوتروپین و کورتیزول تأثیر جدی بر مغز دارد و در نتیجه این خطر را افزایش میدهد. اما، این تنها یکی نیست. موارد زیر نیز میتوانند ظاهر شوند:
ایزوله سازی اجتماعی
تکانشگری بیشتر
اختلالات پانیک
اختلالات اضطرابی
خطر رفتارهای اعتیاد آور
اختلال وسواس فکری عملی
روابط بین فردی ناخوشایند
افرادی که معتاد به کار هستند، مبتلا به سندرم فریبکار هستند یا رقابتیتر هستند، بیشتر در معرض خطر ابتلا به اعتیاد به استرس هستند.
فرد معتاد به استرس نیاز بیشتری به شرکت در فعالیتهایی دارد تا شایستگی خود را به خود ثابت کند و همچنین تصویر خود را بهبود بخشد. آنها معمولاً معتاد به کار، به شدت رقابتی یا مبتلا به سندروم فریبکار هستند.
کمی در احوال خود درنگ کنید. آیا گاهی اوقات نیاز به کار ۲۴ ساعته برای اثبات خود احساس میکنید؟
آیا احساس میکنید که استراحت و انجام هیچ کاری تقریباً یک گناه کبیره است و چیزی است که به سادگی نمیتوانید از عهده آن برآیید، زیرا معتقدید که انجام هیچ کاری به معنای ضعیف و ناتوان بودن است؟
اگر فکر میکنید برخی نشانهها در مورد شما صدق میکند، ابتدا باید در مورد اتفاقاتی که با افراد نزدیکتان میافتد صحبت کنید. در واقع، حمایت اجتماعی کلیدی است و به شما این امکان را میدهد که آگاه شوید که باید تغییر کنید.
به توصیههای زیر توجه کنید:
خودپنداره و عزت نفس خود را بهبود بخشید.
تکنیکهای تنظیم استرس را یاد بگیرید.
ورزشها یا فعالیتهایی که شما را مجبور به فعال شدن میکند، انجام دهید.
سرگرمیهای جدیدی فراتر از کار پیدا کنید.
تکنیکهای تنفس، تمدد اعصاب و مدیتیشن را در برنامه روزانه خود وارد کنید.
برنامههای خود را دوباره فرموله کنید شما باید زمان کار، فراغت و استراحت را تعیین کنید.
مراقبت از خود را تمرین کنید. شما باید دوباره احساس لذت کنید. بنابراین، شروع به مراقبت از خود کنید و زمانی را به خود اختصاص دهید.
به دنبال گروههای پشتیبانی باشید. افرادی هستند که مشابه شما را پشت سر گذاشته اند و میتوانند به شما کمک کنند.
عادات خوب زندگی را ترویج دهید. مراقب رژیم غذایی خود باشید و سیگار کشیدن یا انجام هر گونه رفتار مضر دیگر را کنار بگذارید.
خود را از محیطها و افرادی که نیاز شما به همیشه مشغول بودن را افزایش میدهند، دور کنید. در صورت لزوم، شغل خود را تغییر دهید.
یاد بگیرید که استراحت کنید. برای انجام این کار، باید افکار و باورهای خود را دوباره فرموله کنید تا بفهمید که استراحت به معنای اتلاف وقت نیست، بلکه به معنای سلامتی است.
منبع:همشهری