به گزارش مجله خبری نگار/همشهری آنلاین- الهه فراهانی: نخستین محکوم مردی بود ۳۵ ساله که در ۳۰ بهمن سال ۱۴۰۰ همسرش را در جریان مشاجرهای خانوادگی به قتل رسانده بود. او روز حادثه از محل کار به خانه بازگشته و با همسرش درگیر شده بود. او در اعترافاتش گفته بود: وقتی از محل کار به خانه برگشتم، همسرم با من سرسنگین بود. بر سر خرید خانه بحثمان شد و او شروع به داد و فریاد کرد. صدای مشاجره ما محله را پر کرده بود و من که به شدت عصبانی شده بودم چند مشت به او زدم. او روی زمین افتاد و ناگهان متوجه شدم که نفس نمیکشد. برای همین با اورژانس تماس گرفتم، اما فایدهای نداشت و همسرم جانش را از دست داد و پس از آن با پلیس تماس گرفتم و دستگیر شدم. این مرد پس از بازسازی صحنه جنایت در دادگاه کیفری استان تهران محاکمه و به درخواست خانواده مقتول به قصاص محکوم شد. پس از تایید حکم قصاص در دیوانعالی کشور، تلاش واحد صلح و سازش برای گرفتن رضایت خانواده مقتول آغاز شد، اما آنها اصرار به اجرای حکم داشتند و در نهایت سحرگه دیروز این حکم در قزلحصار اجرا شد.
سحرگاه چهارشنبه مرد دیگری که او هم به اتهام قتل همسرش به قصاص محکوم شده بود، پای چوبه دار قرار گرفت. او فردی میانسال بود که ۳۰ تیرماه ۱۴۰۳، همسر سابقش را مقابل بوتیک لباسفروشی در یکی از خیابانها تهران به قتل رساند. این زوج حدود ۱۲ سال قبلتر از هم جدا شده بودند، اما بر سر حضانت بچههایشان اختلافاتی داشتند که هرگز رفع نشده بود. مرد جنایتکار پس از دستگیری درباره انگیزهاش از قتل همسرش گفت: ۱۲ سال بود که همسرم از من جدا شده، اما هنوز دوستش داشتم. با این حال او اجازه نمیداد بچهها را ببینم. بر سر همین مساله با هم اختلاف داشتیم و روز حادثه فقط میخواستم با او حرف بزنم، اما دعوا شد و کنترلم را از دست دادم و با چاقو به او ضربه زدم. پس از قتل همسرم در خیابانها سرگردان بودم و ۳ روز بعد قصد داشتم خودکشی کنم و به زندگی خودم هم پایان بدهم، اما ماموران پلیس متوجه شدند و نجاتم دادند و وقتی فهمیدند به اتهام قتل تحت تعقیب هستم، مرا بازداشت کردند. حکم قصاص این مرد پس از برگزاری جلسه محاکمه از سوی دادگاه صادر و چند ماه بعد به تایید دیوانعالی کشور درآمد و به پیش از طلوع خورشید دیروز، اجرا شد.
سومین مردی که سحرگاه چهارشنبه طناب دار بر گردنش افتاد و حکم قصاصش اجرا شد، هرمز نام داشت؛ مردی که چهارم اسفند ۱۴۰۰ در منطقه آفتاب، دوستش را با اسلحه برتا به قتل رسانده بود. هرمز از مدتی قبلتر با دوستش بر سر مسایل مالی و شخصی اختلاف داشت. به همین دلیل روز حادثه به مغازه او رفت و وقتی دید دوستش تنهاست، وی را به ضرب گلوله به قتل رساند و اقدام به سرقت مقداری از لوازم مغازه کرد. پس از این جنایت، پلیس توانست از طریق دوربینهای مداربسته قاتل را شناسایی و مدتی بعد وی را دستگیر کند. او در بازجوییها به قتل دوستش بر سر اختلافاتی که با هم داشتند اعتراف کرد و پس از کشف اسلحه در خانهاش و بازسازی صحنه قتل در دادگاه محاکمه و به قصاص محکوم شد. با تایید این حکم در دیوانعالی کشور، هرمز دیروز صبح در زندان قزلحصار پای چوبه دار قرار گرفت و مجازات شد.
اما چهارمین و آخرین مردی که سرنوشتش با چوبه دار گره خورد، سارقی بود که دست به جنایتی هولناک زد. ماجرا از این قرار بود که دهم بهمن سال ۱۴۰۱، مقتول که مردی میانسال بود در مسیر بازگشت از کار، قربانی طمع و خشونت دو سارق شد. مقتول از میان پارکی میگذشت که سارق جوان و همدستش به او نزدیک شدند. آنها قصد سرقت گوشی مقتول را داشتند، اما مقتول مقاومت کرد و ناگهان یکی از سارقان با ضربات چاقو به زندگی طعمه خود پایان داد. ضارب از سوی قضات دادگاه به قصاص محکوم شد و سحرگاه دیروز به دار مجازات آویخته شد.
در کنار این چهار حکم، سه محکوم دیگر نیز همان سحرگاه چهارشنبه به محل اجرای حکم آورده شدند. آسمان قزل حصار هنوز تاریک بود که طناب دار بر گردن ۳ زندانی دیگر که در پروندههای جداگانه مرتکب جنایت شده و حکم قصاصشان به مرحله اجرا رسیده بود، آویخته شد. این درحالی بود که واحد صلح و سازش دادسرای جنایی تهران تا آخرین دقیقه نیز تلاش میکرد تا رضایت اولیای دم جلب شود. همه چیز مهیا بود تا حکم ۳ قاتل اجرا شود، اما درست در واپسین لحظات و زمانی که زندانیان دریک قدمی مرگ قرار داشتند، اولیای دم تصمیم بزرگی گرفتند؛ به آنها مهلت و فرصت زندگی دوباره دادند. به این ترتیب ۳ زندانی از پای چوبه داربه سلول خود بازگشتند.