به گزارش مجله خبری نگار/همشهری: هفته گذشته حضور یک پرورشدهنده الاغ در برنامه تلویزیونی میدان، حاشیهساز شد و الاغ سواری مجری این برنامه بیشازپیش به داغ شدن این حواشی انجامید. پرورش الاغ با درآمد سالانه ۴ میلیارد تومانی و حاشیه سود ۵۰ درصدی چیزی نیست که توجه جویندگان کار را آنهم در اقتصاد متورم و بسته ایران جلب نکند؛ اما آیا واقعیت همانی است که میگویند؟
در اقتصاد، میزان سود رابطه مستقیمی با میزان کار، جنس سرمایه و رابطه عرضه و تقاضا دارد و هیچکسبوکاری برای مدت طولانی نمیتواند در یک اقتصاد آزاد و رقابتی، خارج از این قواعد به سود غیرمتعارف برسد. بر همین اساس است که وقتی اغلب فعالان بخش کشاورزی و حوزه دامپروری با حاشیه سود پایین مواجه هستند و مزارع پرورش الاغ هم در یک دهه گذشته توسعه پیدا کردهاند، نمیتوان بهراحتی از کنار ادعاهایی نظیر حاشیه سود ۵۰ درصدی پرورش الاغ گذشت.
نسل الاغ در بسیاری از روستاهای ایران منقرض شده، اما ابداً این بازار بهقدری عمیق نیست که بتواند برای چندین سرمایهگذار، حاشیه سود بالا به ارمغان بیاورد. اشباع بازار و آزموده شدن یک کسبوکار جدید در بازار، روی دیگر ماجرای کارآفرینیهای ظاهراً عجیب و غریب است. اوایل دهه ۹۰ بود که یک بانوی کارآفرین یزدی بهعنوان نخستین پرورشدهنده الاغ در این استان موردتوجه رسانهها قرار گرفت؛ اما چند سال بعد که این بانوی کارآفرین از مشکلات حرفه خود و بهصرفه نبودن آن گلایه میکرد، ماجرا مانند روز اول در رسانهها داغ نشد؛ چراکه عنصر جذابیت و تازگی که در خبر اول مخاطب را جذب میکرد، دیگر وجود نداشت.
چند سال پیش، ویدئویی از یک کشاورز که صاحب ۹۰ رأس الاغ بود، در فضای مجازی داغ شد؛ الاغهایی که در مراتع میچریدند و روزانه از شیر و عنبرنسارا، حدود یکمیلیون تومان درآمد نصیب کشاورز میکردند؛ اما این تمام ماجرا نیست. به شیوهای که در مورد پرورش الاغ و درآمد سرشار آن صحبت میشود، اگر در مورد گاوداری یا دامپروری نیز حسابوکتاب شود، این کسبوکارها بهشدت سودآور بهنظر خواهد رسید درحالیکه واقعیت ماجرا چیز دیگری است و حاشیه سود آنها گاهی به نقطه صفر متمایل میشود. آنچه در ماجرای پرورش الاغ و کسب سود نجومی بهنظر میرسد، تلاش برای سلبریتیسازی در حوزه کسبوکار است که میتواند آسیبهای بسیار بزرگی به همراه داشته باشد.
اهمیت الاغ در زندگی قدیم بهقدری بود که در سال ۱۳۲۹، وقتی آمریکاییها برنامه اصل ۴ را برای اصلاح ساختار اقتصاد ایران و توسعه آن را با حکومت پهلوی امضا کردند، واردات الاغ از قبرس برای اصلاح نژاد الاغ در ایران نیز موردتوجه قرار گرفت و ۱۰۵ رأس الاغ از قبرس به ایران صادر شد. البته این اصلاحات بهواسطه تقلیدی بودن و مغایرت با مشخصات بومی کشاورزی ایرانی شکست خورد و فقط حکایت وارد کردن الاغ از قبرس برای ایران باقی ماند.