به گزارش مجله خبری نگار، قاسم جعفری ـ معاون هماهنگ کننده معاونت پارلمانی رئیس جمهور: روزها و سالهای آغازین دهه شصت را خوب به یاد دارم که طلبه سادهای بودم در حجره مدرسه علمیه ـ البته هنوز هم به شکر حق جدا از برخی تغییرات و تحولات طبیعی و مورد انتظار همان طلبه ساده ام ـ دوست هم حجرهای داشتم که مثل خودم بچه روستایی بود و همچون خیلیها با نداری و سختی دست و پنجه نرم میکرد.
یک روز که گویا فشار فقر زمین گیرش کرده بود گفت میخواهم بروم جبهه شهید شوم و از شر تمام این مشکلات و تیرگی روزگار خلاصی یابم! رفتن به جبهه و جهاد آن هم با این نیت واقعا سوال انگیز بود و با آموختههای اندک آن سن و سالم از معارف دینی ناسازگاری داشت.
کمی با او مباحثه کردم و، چون دچار انقباض شدید روحی بود به شیوهای که روحیه فروپاشیده اش را تشدید نکند بحث را فیصله داد. شاید به ماه نرسید که حقیر توفیق هجرت به سرزمین جهاد را یافتم و تا امروز از آن عزیز که امیدوارم بر مدار سعادت زندگی کند بی خبرم.
البته همیشه این خیال خوش در ذهنم خلجان داشته است که چه خوب میشد با شهادتی در راه خدا راه میان بر تا بهشت را میرفتم و دیگر از جاده عمری کم و بیش ادامه دار این همه فراز و فرود، غم و اندوه، بلا و امتحان و ... را در بحر متلاطم زندگی تجربه نمیکردم، اما عرضه حال و اعتقاد به آیینه حق نمای معارف دینی به ما ثابت میکند که هنر اصلی به توفیق و تقدیر الهی ماندن و ثبات قدم داشتن است بی آن که از روح تحسر و غبطه ما نسبت به شهدای عزیز چیزی کاسته شود.
امام سجاد علیه السلام میگوید؛ «خدایا تا بر مسیر بندگی میروم عمرم را دراز کن و قبل از سرسپردگی به شرور و افتادن در چراگاه شیطان و مستوجب عذاب شدن جانم را بستان!» هر جوانی که از امام (ره) درخواست دعا برای شهادت داشت او میفرمود برای پیروزی تان دعا میکنم.
عالم وارسته آیت الله مشکینی قدس نفسه در خطبه نماز فطر هر ساله با اصرار و الحاح درک رمضانی دیگر را تمنا میکرد. واصلان به حقیقت دنیا را مزرعه آخرت میدانند و از این که فرصت بیشتری برای کشت و برداشت بیشتر نصیب شان شود با طیب خاطر استقبال میکنند.
شهادت تحفه بی نظیر الهی است، اما برای آنان که صابر و محتسب اند مقام جانبازی و اسارت هر لحظه اش اجر شهادت به ارمغان دارد. رزمندهای و ایثارگری که دهها ماه با دشمن خدا جنگیده است بسته به خلوص نیت اجری کمتر از شهیدان آسمانی ندارد. خدا رفعت شان دهد امثال حاج قاسمها را که از عمق جان میخواندند: «اَحْیِنی یا رَبِّ سَعیدا وَ تَوَفَّنی شهیدا»؛ خدایا! مرا سعید زنده بدار و شهید بمیران.
به تعبیری شهادت فضلی بی مثال است، اما تعجیل و تاجیل آن را باید به حکمت خدایی اش واگذارد. امام علی (علیه السلام) برای خود و فرمانده بی نظیرش مالک، شهادت در پایان کار را طلب کرده است. عمر طولانی برخی برای یاری دین و خدمت به خلق خدا برکت است. بی حکمت نیست که سید علی خامنهای مد ظله از حادثه تروریستی تیر ماه سال شصت نجات مییابد تا حکومتی را که تحقق اسلام ناب داعیه اوست سکانداری کند. تا به حال هر رزمنده و بسیجی و جانباز از ایشان دعای شهادت خواسته اند او برای سلامت و توفیق خدمت آنان دعا کرده است.
امروز در بوران حوادث و طوفان آشوب ماندن و از حق دفاع کردن اجری دارد که شهیدان هم بر آن رشک میبرند. مدتی قبل که در بیت الزهرای حاج قاسم ره در دیار کریمان بودیم یک همرزمش میگفت موقعی قصد سفر به سوریه داشتیم از او خواستیم برای شهادتمان دعا کند؛ پاسخ داد به زودی فتنههایی بزرگ شکل میگیرد و آنانی که پای کارند برای دفاع از حریم ولایت چنان وارد گود میشوند که حتی شهدا به حالشان غبطه میخورند.
حوادث سه ماهه اخیر محک خوبی بود تا صادقان از مدعیان شناخته شوند. گر چه مثل همیشه دشمن در سیاه چاله اشتباه محاسباتی سقوط کرد و تمام سرمایههای پنهانی اش را رو کرد. برخی مشهورین در گروههای مختلف هنری، ورزشی، سیاسی، فرهنگی، دانشگاهی، حوزوی و ... پرده از نفاق چند دهه برداشتند و آشکارا در صف دشمنان قرار گرفتند.
برخیها که به خاطر همین مردم و ارزشهای دینی و انقلابی برای خود اعتباری کسب کرده اند آبرو و شخصیت و دارایی خود را حتی بر موجودیت نظام ترجیح دادند؛ یا سکوت کردند یا جوری حرف زدند که وجدان دردشان را مرهم کنند و از سویی مبادا براندازان و فتنه گران از دستشان برنجند! عدهای سعی کردند هر چقدر جان و ناموس دلبستگان به نظام را نادیده میگیرند در لفافه حتی با صراحت در حمایت از سربازان میدانی ارباب فتنه ترکیبی دهان واکنند و قلم بفرسایند! عدهای که در مواقع غنیمت و برداشت محصول معمولا صف اولی اند در این ایام که مردم و نظام نیاز به یاری داشتند با جاخالی دادن ترجیح دادند به نحوی گم باشند که تو گویی اصلا نبوده اند.
اما بنازم به آنان که در پای خوبیها ایستادند و در موضع نیاز دست یاری شان را از ملت و نظام مردم سالار اسلامی در لحظه نیاز دریغ نکردند. نظامی که تراث فرهنگی، اجتماعی و سیاسی اسلام ناب و ثمره خون دل خوردنها و مساعی همه جانبه مجاهدان علم و بیان و بنان و جهاد و رزم فی سبیل الله هزاران راست قامت تاریخ این سرزمین اهورایی است.
امام المتقین (ع) فرمود: در میانه میدان و دگرگونی روزگار جوهر مردان آشکار میشود. این سه ماه پر تلاطم که بر ملت تحمیل شد یکی از همان مقاطع است در حدی قیامت دنیایی بود که سر ضمیر و درون بسیاری را برملا کرد. اما مومنان واقعی و مدعیان صادق به درستی «مِنَ المُؤمِنینَ رِجالٌ صَدَقوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَیهِ ۖ فَمِنهُم مَن قَضىٰ نَحبَهُ وَمِنهُم مَن یَنتَظِرُ ۖ وَما بَدَّلوا تَبدیلًا» (اﻷحزاب: ۲۳) را معنا کردند.
در پایان این مقال دعایی را تقدیم میکنم که امام هادی علیه السلام به یکی از اصحاب خاص و پا به رزمش ابوهاشم الجعفری آموخت «ای شنواترین وای بیناترین!ای سریع الحسابترین وای بهترین حکم کنندگان بر محمد و آلش درود فرست. رزق مرا را توسعه بخش عمرم را طولانی کن با رحمتت بر من منت گذار. مرا در گروهی قرار ده که برای دینت از آنان یاری میجویی و دیگری را در این مقصود بر من انتخاب مکن».
مسوولان امور در ردههای مختلف، علمای بلاد، اساتید حوزه و دانشگاه و فرهنگیان شریف، صاحب نظران و فعالان اجتماعی فرهنگی و سیاسی و .. هریک باید در حال خویش بنگرند در این دوره پر تلاطم و عصر اضطراب اندیشهها توفیق یاری خدا و دینش را یافتند یا خیر؟
راستی حاج قاسم، شهید قدس و ساکنان بهشت عدن هم نشینان انبیاء و اولیا و متنعم از غفران و رضوان الهی به حال کدام افراد غبطه میخورند؟