به گزارش مجله خبری نگار،تقی اکبری ۲۸ خرداد در گفتوگو گفت: ورود ایالات متحده به یک جنگ مستقیم با جمهوری اسلامی ایران، بهویژه در چارچوب روابط بینالملل، باید از منظرهای ژئوپلیتیک، اقتصاد انرژی، نظریه بازدارندگی و دکترینهای جنگ نامتقارن مورد تحلیل قرار گیرد. این مواجهه نه صرفاً برخوردی نظامی، بلکه یک تقابل چندلایه با پیامدهای پیچیده منطقهای و بینالمللی خواهد بود.
وی با بیان اینکه در سطح ژئوپلیتیکی، ایران موقعیت ممتازی در منطقه خلیج فارس دارد و تنگه هرمز را در اختیار دارد که یکی از استراتژیکترین معابر انرژی جهان است، افزود: حدود ۲۰ درصد از کل مصرف روزانه نفت جهان از این تنگه عبور میکند و در چارچوب نظریههای قدرت دریایی (مانند نظریه ماهان)، کنترل چنین گذرگاهی به معنای قدرت مؤثر در سیاست جهانی است.
اکبری با بیان اینکه ایران با در اختیار داشتن قابلیتهای دفاع ساحلی، مینگذاری هوشمند، قایقهای تندرو، موشکهای کروز و پهپادهای رزمی، ظرفیت بالایی برای ایجاد اخلال در این تنگه دارد، تصریح کرد: هرگونه اختلال در این منطقه باعث افزایش ناگهانی ریسک عرضه در بازار جهانی نفت و در پی آن جهش قیمت انرژی میشود.
عضو هیات علمی دانشگاه محقق اردبیلی ادامه داد: از منظر اقتصاد انرژی، شوکهای عرضه بهویژه در منابع پایهای مانند نفت، تابعی از انتظارات بازار و ریسک ژئوپلیتیکی است. با توجه به مدلهای کلان مانند مدل DSGE یا VAR ورود به چنین جنگی میتواند منجر به جهش ناگهانی قیمت نفت به بالای ۱۵۰ دلار در هر بشکه شود، که این افزایش قیمت به تورم انتظاری دامن زده و منجر به واکنشهای انقباضی بانکهای مرکزی خواهد شد. چنین فرآیندی، هم در اقتصادهای نوظهور و هم در اقتصادهای توسعهیافته، پتانسیل ایجاد رکود تورمی را دارد.
عضو شورای مرکزی کانون دانشگاهیان ایران اسلامی استان اردبیل در حوزه امنیتی و نظامی، ورود به جنگ با ایران نهتنها در چارچوب جنگ کلاسیک، بلکه در قالب جنگ ترکیبی باید بررسی شودف گفت: ایران ساختار قابل توجهی از بازیگران غیردولتی و نیروهای نیابتی را در منطقه تحت عنوان «محور مقاومت» در اختیار دارد.
وی با بیان اینکه این بازیگران میتوانند بهصورت پراکنده، اما همزمان زیرساختهای حیاتی آمریکا و متحدانش را هدف قرار دهند، افزود: در نظریههای بازدارندگی مدرن مانند بازدارندگی بسطیافته یا چندسطحی، توانمندی در پاسخگویی چندلایه و درگیر ساختن دشمن در جبهههای متعدد باعث افزایش هزینه و کاهش کارایی جنگ میشود.
اکبری با بیان اینکه توان موشکی ایران، با بردهای مختلف از فجر و ذوالفقار تا خرمشهر و سجیل و دقت فزاینده آنها، عامل بازدارندهای علیه تمرکز نیروهای دشمن در یک منطقه خاص است، ادامه داد: همچنین، بهرهگیری از پهپادهای انتحاری مانند شاهد-۱۳۶ و عملیات سایبری میتواند توازن تهدید را بهسوی جنگ نامتقارن سوق دهد. این جنگ نهتنها در عرصه فیزیکی، بلکه در فضای اطلاعاتی، سایبری و اقتصادی نیز بروز خواهد کرد.
عضو هیات علمی دانشگاه محقق اردبیلی با بیان اینکه از منظر نظریه بازیها، بهویژه مدلهای «بازی با جمع صفر» و «جنگ فرسایشی»، ورود آمریکا به جنگ مستقیم با ایران ممکن است نه به یک پیروزی قاطع، بلکه به درگیری طولانیمدت، پرهزینه و بینتیجه منجر شود، تصریح کرد: در چنین سناریویی، ایران بهجای پیروزی نظامی، هدف خود را تحمیل هزینههای غیرقابلتحمل بر دشمن قرار میدهد تا تصمیمگیریهای استراتژیک دشمن را تحت فشار قرار دهد.
عضو شورای مرکزی کانون دانشگاهیان ایران اسلامی استان اردبیل خاطرنشان کرد: مواجهه مستقیم نظامی آمریکا با ایران نهتنها بهلحاظ نظامی پیچیده و پرریسک است، بلکه بهدلیل ماهیت ترکیبی و چندبعدی آن، عواقبی فراتر از ارزیابیهای سنتی قدرت سخت خواهد داشت.
وی افزود: این مساله میتواند موازنه منطقهای را دچار تحول، امنیت انرژی جهانی را تهدید، و ثبات مالی و سیاسی غرب را بهطور مستقیم تحتالشعاع قرار دهد.
انتهای پیام