به گزارش مجله خبری نگار، امروزه پس از سپری شدن دوران شیفتگی از حضور پلاستیک، نوبت به دوران هراس رسیده است: تا هفتاد سال دیگر، سالانه ۳۵۰ میلیون تن زباله پلاستیکی در سراسر جهان تولید میشود. ما در حال نوشیدن، خوردن و نفس کشیدن پلاستیک هستیم. برای مقابله با این فاجعۀ ساختۀ دست بشر، صنایع پتروشیمی دستآویزی پیشنهاد میدهند که به نظرشان معجزهآساست: بازیافت.
لابیها در اواخر دهه ۱۹۸۰ آن را به نماد اقتصادی تشبیه کردند که در آن هیچ چیز به هدر نمیرود و هر چیزی قابل تبدیل به محصولی دیگر است. اقتصادی که با تولید محصولات قابل بازیافت علیرغم آسیب به محیط زیست توانست استفاده مجدد از دورریزها را باب کند.
این فرآیند که هوشمندانهتر از سوزاندن یا دفن پلاستیک معرفی شده و گویا با طبیعت سازگارتر است، نهایتاً امروز به یکی از اولویتهای سیاسی جهانی تبدیل شده است. اما نتایج آن چندان امیدوار کننده نیست، پس از چهار دهه تبلیغات، متوجه میشویم کمتر از ۱۰ درصد از ۶.۳ میلیارد تن پلاستیک تولید و دور ریخته شده بازیافت شده است.
در جهانی که قطبنمای اقتصادی شرکتها بر اساس محاسبۀ هزینه-سود قرار دارد، چرا صنایع و توزیعکنندگان اروپایی باید محصولات بازیافتی را ترجیح دهند که گرانتر از محصولات «خالص» جدید هستند؟
اما کلاهبرداری بزرگ بازیافت جای دیگری نهفته است، چرا که فرآیند بازیافت هرگز از نظر فنی یا اقتصادی قابل اجرا نبوده است و صنایع مربوطه از مدتها قبل از آن آگاهی داشتند. اما آنها برروی فساد مقامات و سادهلوحی عامه مردم چشم حساب میکردند.
امروزاز هزاران نوع پلاستیک تولید شده، تنها دو نوع دارای ویژگیهایی هستند که بازیافت شان را ممکن میسازد، PETها و پلیاتیلنهای (PEHD) با چگالی بالا؛ بنابراین برای بازیافت نیاز است که این دو نوع پلاستیک با دقت از بقیه تفکیک دقیق شوند. امری که هزینهها را افزایش میدهند و منجر به کنار گذاشتن برخی محصولات میشود.
صنایع پتروشیمی همیشه از این موانع ساختاری باخبر بودهاند. اما از اواسط دهه ۱۹۸۰ ایده بازیافت را پذیرفتند، و این امر برای خنثی کردن اعتراضات علیه دفن زباله در فضای باز، طرد فرهنگ یکبار مصرف و یا جلوگیری از خطر مقررات بیش از حد سختگیرانه بوده است.
یکی از شرکتکنندگان در جلسه انجمن اروپایی تولیدکنندگان پلاستیک (Plastics Europe) در ۲ ژانویه ۱۹۹۴ اعلام کرد: «ما باید نبردی ریشهای آغاز کنیم و مانند سایر رقبا جنگی چریکی راه بیندازیم».
میلیونها دلار به صندوق آژانسهای ارتباطی سرازیر شد تا وجود «راهحلها» تاکید کنند و کلماتی مانند «مدرنیته»، «رویکرد یکپارچه برای مدیریت پلاستیکها» و ... را در ذهنها جا بیندازند. این صنعت اکنون به فضیلت «بازیافت پیشرفته» خود میبالد، فرآیندی که به دنبال سوزاندن یا تجزیه شیمیایی است که آلایندهتر از روش کلاسیک میباشد و تنها ۱ تا ۱۴ درصد مادهای را تولید میکند که قابل استفاده مجدد است.
در سال ۲۰۲۲، دادستان کل کالیفرنیا با تکیه بر گزارش CCI، علیه تولیدکنندگان پلیمرها بهدلیل «نقش آنها در بحران جهانی آلودگی پلاستیکی» یک پرونده قضائی گشود. اما کدام دادگاه بینالمللی بشریت را از رفتار جنایتکارانه آنها در امان خواهد گذاشت؟