به گزارش مجله خبری نگار به نقل از Middle East Ege، مصر چند سالی است که با مشکلات عظیم اقتصادی دست و پنجه نرم میکند. طوری که ارزش ارز این کشور از ماه مارس ۲۰۲۲ (اسفند ۱۴۰۰) به نصف و دیون خارجی آنها به ۱۷۰ میلیارد دلار رسیده است. این در حالی است که عبدالفتاح سیسی، رئیسجمهور مصر طرحها و ایدههای بلندپروازانهای دارد که با کاهش کمکهای عربستان و امارات به این کشور، دیگر بعید به نظر میرسد بتواند آنها را پی بگیرد.
از زمان به قدرت رسیدن سیسی که سال ۲۰۱۳ با یک کودتای نظامی، قدرت را در دست گرفت، عربستان، امارات و کویت طی روندی ثابت کمکهای مالی شایان توجهی را به رژیم سیسی ارائه کردهاند. ریختن پولهای کلان به حسابهای دولتی مصر و بخصوص به مخزن بانک مرکزی این کشور، از شاخصترین موارد این کمکها بوده، بخصوص که این بانک ۸۰ درصد از ذخایر خارجی مصر را در خود جای داده است. با این حال برخی گزارشهای رسانهای اخیر حاکی است دولتهای غربی مورد بحث شروع به قطع واریزهای فوق کردهاند، زیرا از یکسو دیدهاند که دولت مصر قدرت حل مشکلات اقتصادیاش را در سایه این کمکها ندارد و از جانب دیگر شک دارند، سیسی از این کمکهای نقدی در همان راستایی بهره گرفته باشد که برای آن تعریف شده بود. سیسی نیز در یک کنفرانس اقتصادی که اواخر ماه اکتبر ۲۰۲۲ (دهه اول آبان ۱۴۰۱) در قاهره برگزار شد، به وضوح اذعان داشت که حجم کمکهای خارجی به کشورش کاهش یافته است.
در این میان کشورهایی مثل کویت به شکل آشکار از لزوم قطع کمکهای بینالمللی به دولت قاهره یاد کرده و دلیل آن را موجه شمرده نشدن روشهای حکومتی در مصر و سرکوب گسترده ناراضیان در این کشور توصیف کردهاند؛ رویدادی که سبب شده جوامع مختلف به اصطلاح حافظ حقوق بشر در جهان هرگونه همراهی با رژیم سیسی را تقویت خودکامگی و به تبع آن تخطی از قواعد سازمان ملل تلقی کنند که میتواند موجب پیگرد حقوقی کشورهای کمککننده به قاهره و محروم شدن آنها از برخی حقوق بینالملل شود. اگر در گذشته امثال عربستان و امارات از دولت مصر حمایت وسیع میکردند، به دلایل مختلف بود، یکی از دلایل این بود که سیسی با خشونتی هرچه بیشتر نارضایتیهای داخلی را سرکوب و به تبع آن خیزش مردمی موسوم به «بهار عربی» را که در منطقه برقرار شده بود، محدود و آن را خزان زده میکرد. این همان بهاری است که اگر مهار نشود بلای جان سران عربستان و شرکایش هم خواهد شد.
علت دیگر همراه شدن دولتهای ریاض و دوبی با سیسی این بود که رئیسجمهور مصر نهضتهای اسلامی را به بهانه مسلح بودن و با اتهام واهی رویکرد آنها به تروریسم از صحنه خارج میکرد و هنوز هم این سیاست را دارد و این نیز همسو با خواستههای عربستان و امارات است که مانند دولت مصر اینگونه تشکیلات را تروریستی معرفی میکنند. دیگر دلیل همراهی برخی کشورهای عربی خاورمیانه با سیسی وجود این باور ناصحیح بوده که این ژنرال سختگیر یک ستون تدافعی فراگیر برای کل منطقه است و میتواند هرگونه ناآرامی را نه فقط در شمال آفریقا که مصر در آن واقع است بلکه در حوزه خاورمیانه آرام کند.
شاید پارهای از همسوییهای فوق هنوز بین دولت مصر و شرکای عرباش در خاورمیانه برقرار باشد، اما شکی نیست، در طلیعه ماه دوم از سال ۲۰۲۳ بسیاری از اولویتها در این کشورهای عربی تغییر یافته و چیزهای دیگری عمده شده است. از یکسو این کشورها به این نتیجه رسیدهاند که با توجه به پیشتاز شدن سیسی در هر معادله سیاسی در قاهره و تضعیف احزاب مخالف وی دلیلی برای نگران شدن درخصوص آینده وی وجود ندارد و او با ابقا در رأس هرم قدرت در قاهره خواه ناخواه به نقش ژاندارمیاش در منطقه هم استمرار خواهد بخشید و به این ترتیب اگر در گذشته عربستان، امارات و کویت باید بهای مالی گزافی را برای این قضیه پرداخت و حسابهای مالی دولت مصر را پر میکردند، اینک امنیت مصر که به واقع امنیت آنها است، برایشان رایگان تمام خواهد شد. از طرف دیگر تغییر رویکردهای مردم مصر هم در عوض شدن موضع کشورهای عرب نسبت به این کشور شمال آفریقایی بیتأثیر نبوده است. اگر ۱۰ سال پیش اولویت نخست مردم مصر، مسائل سیاسی مصون ماندن از طوفانهای امنیتی بود، حالا که این امنیت را در زندگی خود حاضر میبینند، طبعاً به میانههای دیگر خود توجه میکنند و سرآمد آنها، مسائل معیشتی و تأمین کالاهای ضروری در این راه با قیمتهای معمول است.
مردم مصر اینک معتقدند که صرفنظر از هر رویکرد سیاسی - امنیتی جاری در این کشور ابتدا باید به مسائلی مانند داشتن سرپناههای دائمی و درآمدهای کافی بیندیشند و در این راه اقدام کنند و دولت یاریرسان درجه اول آنها باشد. شاید «مصر سیسی» توانسته باشد، تنشها و بحرانهای این کشور را تا حدی مدیریت و از مقابل چشمها دور کند، اما آنچه بر سرنوشت سیسی تأثیرگذار خواهد بود و حس اطمینان وی را به چالش خواهد کشید، میزان توفیق او در فراهم آوردن یک شرایط معیشتی بهتر برای مردم مصر است، چیزی که بعید است امثال عربستان و امارات مانند گذشته مایل به تأمین و پرداخت بودجه آن باشند.
خلیل العنانی / تحلیلگر سیاسی – اجتماعی