به گزارش مجله خبری نگار/خراسان: نگرانیها از افزایش تنش آبی در کشورهای عراق و سوریه، مقامات این دو کشور را پای یک میز مشترک نشاند تا با هم توافق کنند که در برابر سدسازیهای ترکیه، به عنوان عامل مهم و اثرگذار در کاهش آب ورودی به دجله و فرات، موضع مشترکی داشته باشند؛ تصمیمی که بدون شک هدف اول آن، تامین نیازهای خود عراق و سوریه است، اما ما هم در آن سهم خواهیم داشت، اگر دیپلماسی آب را از خواب بیدار کنیم.
افغانستان، ترکمنستان، ترکیه، عراق، سوریه و.... اینها کشورهای همسایه ما هستند که با بعضی آبهای مشترک مرزی داریم و برخی هم سوغات کانونهای گرد و غبارشان را برای ما میفرستند. هم نگران تامین شدن حقابه رودخانههای مرزیمان از این کشورها هستیم و هم حاضریم هر گونه همکاری داشته باشیم که از شر کانونهای گرد و غبارشان راحت شویم. اما سالهاست دیپلماسی ما در حوزه آب و محیط زیست، کمرنگ بوده است؛ شاید بهخاطر اینکه فکر میکردیم کشوری پرآب و بینیاز هستیم، در حالی که تردید داشتن درباره خشک و نیمه خشک بودن ایران و خوشخیالی نسبت به بهرهمندی از منابع آبی فراوان، یک اشتباه محض و استراتژیک بوده و هست.
دولت سیزدهم البته تلاش کرده دغدغه مهم آبهای مرزی را جدیتر از قبل پیگیری کند؛ مصداقش مذاکرات مستقیم با طالبان درباره حقابه هیرمند و گفتگو با مقامات ترکیه درباره حقابه ارس، دجله و فرات. دجله و فرات اگرچه در خاک عراق و سوریه است، اما هم هورالعظیم خوزستان ما را تحت تاثیر قرار میدهد، هم قدرت کانونهای گرد و غبار این دو کشور را علیه ما بیشتر میکند؛ و حالا اتحاد ۲ کشور همسایه
حالا آنطور که ایرنا به نقل از خبرگزاری عراقی (واع) اعلام کرده، «مهدی رشید الحمدانی» وزیر منابع آبی عراق و «تمام رعد» همتای سوری او، نشستی در دمشق برگزار و بر لزوم تداوم همکاریهای مشترک و یکپارچگی مواضع دو کشور برای دستیابی به حقابههای کشورهایشان تاکید کردهاند.
این که همپیمان شدن این دو کشور همسایه، چه تاثیراتی برای ما دارد، موضوعی است که پاسخ آن را از دکتر «حجت میان آبادی» پژوهشگر مطرح دیپلماسی آب جویا شدهایم و او میگوید: این موضوع هم میتواند برای ما یک فرصت باشد و هم میتواند نگرانیهای فعالان حوزه آب را بیشتر کند.
میان آبادی تصریح میکند: اگر ما به صورت حساب شده، با یک برنامه ریزی مناسب و ابزارهای لازم خودمان را در زمین طراحی شده توسط عراق و سوریه قرار دهیم و بتوانیم دیپلماسی آب را فعال کنیم، قطعا قدرت کشورهای متضرر از سدسازیهای ترکیه بیشتر خواهد شد.
اما میان آبادی یک نگرانی بزرگ را هم مطرح میکند: طبیعتا برای کشورهای عراق و سوریه، اولویت این توافق و همپیمانی، برای تحقق اهداف خودشان است و اگر ما همانند گذشته، در حوزه دیپلماسی آب ضعیف عمل کنیم، ممکن است مشکلات بیشتری در انتظارمان باشد.
میان آبادی گلایههای متعدد شنیده شده در سالهای اخیر را هم تکرار میکند و جان کلامش این است که «طی دهههای گذشته، دیپلماسی آب در کشور ما جدی گرفته نشده است». او یک مثال تروتازه هم برای این ادعای خود دارد و میگوید: همین چند وقت قبل در یک کنوانسیون جهانی، وزیر منابع آبی عراق به صورت فعال مطالبات کشورش را پیگیری و از ظرفیت نهادهای دیپلماسی استفاده کرد، اما ما صرفا به مذاکرات و جلسات کاملا رسمی و محدود بسنده کردیم و این رویکرد، یکی از خطاهای بزرگ ما در حوزه دیپلماسی آب بوده است.
میان آبادی میگوید: موضوعی مانند سدسازیهای ترکیه از چندین سال قبل آغاز شده و ما باید پیش بینی این روزها را میکردیم، اما با گذشت این همه سال، همچنان با مشکلاتی در این زمینه مواجهیم. وی میافزاید: تا به امروز مطالعات علمی جامعی درباره اثرات سدسازیهای ترکیه، سوریه و عراق در بحرانهای زیست محیطی کشور ما انجام نشده و با وجود قطعیت تاثیر این اقدامات، مستندات علمی آن در اختیارمان نیست و میزان این اثرگذاری را نمیدانیم.
او میافزاید: نکته مهم دیگر این است که در منطقهای که آب، بعضا به یک ابزار سیاسی و بعضا نظامی تبدیل شده و به عنوان یک عامل به شدت حساس برای فعالیت و نفوذ کشورهای خارج از منطقه مورد استفاده قرار میگیرد، ما برای این سوال پاسخی نداریم که «استراتژیهای ما در دیپلماسی آب چه بوده است؟» میان آبادی تصریح میکند: نه تنها این سوال هنوز بی پاسخ است، بلکه حتی بین مسئولان کشور هم اتفاق نظر و جمع بندی مشخصی روی این موضوع وجود ندارد و این یکی از دلایلی بوده که در این سالها دیپلماسی فعالی نداشته ایم.