مجله خبری-سبک زندگی نگار،ضرب المثل گونهای از بیان است که معمولاً تاریخچه و داستانی پندآموز در پس بعضی از آنها نهفته است. بسیاری از این داستانها از یاد رفته اند، و پیشینهٔ برخی از امثال بر بعضی از مردم روشن نیست؛ با این حال، در سخن به کار میرود. شکل درست این واژه «مَثَل» است و ضرب در ابتدای آن اضافه است. به عبارتِ دیگر، «ضرب المثل» به معنای مَثَل زدن (به فارسی: داستان زدن) است.
عبارت مثلی بالا کنایه از بدبختی و بیچارگی است که در وضعی غیر متقربه دامنگیر شود و آدمی را از اوج عزت و شرافت به حضیض مذلت و افلاس و مسکنت سرنگون کند و مال و منال و دار و ندار را یکسره به زوال و نیستی کشاند. در چنین موردی تنها عبارتی که میتواند وافی به مقصود و مبین حال آن فلک زده واقع شود این است که اصطلاحا گفته شود: «فلانی به خاک سیاه نشسته» و یا به عبارت دیگر: «فلانی را به خاک سیاه نشانده اند.»
در این مقاله بحث بر سر خاک سیاه است که دانسته شود این خاک چیست و چه عاملی آن را به صورت ضرب المثل در آورده است.
به طوری که صاحب معجم البلدان نقل کرده، در نزدیکی بیت المقدس و شش میلی شهر رمله کورهای است به نام عمواس که: «طاعون معروف سال هیجدهم هجری در روزگار خلافت عمر در این ناحیه پدید آمده بود و از آنجا به دیگر نواحی شام سرایت کرد. تعداد تلفات این طاعون را بیست و پنج هزار تن نوشته اند.»
در این طاعون که به نام عمواس خوانده شده جمعی از اصحاب پیغمبر (ص) به اسامی ابو عبیده جراح و معاذبن جبل و یزیدبن ابی سفیان نیز هلاک شدند، ولی عمر عاص آن داهی محیل و دور اندیش عرب، چون وضع را وخیم دید با بسیاری از متعبان خویش از منطقه عمواس گریخته جام سالم به در بردند.
مطلب مورد بحث ما این است که سام مزبور را عام الرماد، یعنی: سال خاکستر هم نام نهادند و در این زمینه صاحب کتاب عجایب المخلوقات مینویسد:
«.. و بعد از آن عام الرماد. در آن سال خاک سیاه ببارید و بیست و پنج هزار آدمی درین سال بمرد؛ و این خاک در صحرا و در خانها و حجرها ببارید، تا مرد از جامه خواب بر خاستی بر خاک سیاه بودی. آن را عام الرماد گفتند.»
در زمان پیامبر، یکسال طوفانی آمد که تمام آن خاکهای سیاه بود و انقدر شدید بود که در خانههای مردم هم نفوذ کرده و همه جا را خاکستر گونه کرده بود. در آن سالی که خاک سیاه بارید، گفته اند نزدیک ۲۵ هزار نفر جان خود را از دست دادند. آن سال را عام الرماد نامیدند یعنی سال خاکستر.
ریشه این ضرب المثل هم به این حادثه تلخ تاریخی برمی گردد.
۱– خاک سیاه کنایه از بداقبالی و بدیختی است. یعنی فلانی بدبخت شد و روزگارش همچون خاک، تیره گشت.
۲- به خاکِ سیاه نشاندنِ کسی، کنایه از بیچاره کردن اوست. درواقع فقط یک ظالم سنگدل میتواند کسی را به خاک سیاه بنشاند مگر آنکه، کسی که بدبخت میشود دشمن مسلمانان باشد. در این صورت به خاک سیاه نشاندنش مجازات ستمهایی است که خودش به ناحق به دیگران کرده است. ه
۳- همه درهای امید و دارایی را به روی کسی بستن. به گونهای که از فرط نداری و فقر و بیچارگی، هرلحظه آرزوی مرگ کند. این مَثل، اوج مشکلات را نشان میدهد. زمانی که انسان از هرچیز و هرکسی ناامید است بجز خدا.
۴- مثال: اوضاع مالی ام به شدت خراب است. چندین میلیون از پولم را در یک شراکت با دوست قدیمی از دست دادم. او با این نامردیای که کرد، مرا به خاک سیاه نشاند.