به گزارش مجله خبری نگار، بین حق و باطل تنها چهار انگشت فاصله است. این سخن از کسی نقل شده که حق به گرد او میگردد.
عصر رسانه به انسان این امکان را میدهد که بسیار بشنود و بسیار بگوید. این در حالی است که بسیاری از ما هنوز مهارت درست سخن گفتن و درست شنیدن را به خوبی کسب نکردهایم.
همین نقطه ضعف، محل هجوم شیاطین و وسوسهگران به زندگی فردی و خانوادگی و اجتماعی ماست.
اهمیت زبان به دلیل گستردگی و تنوع نقشی است که در زندگی همه ما دارد. البته ناگفته پیداست که تعریف زبان منحصر در کلماتی نیست که از بین دو لب ما شنیده میشود. آنچه میگوییم، آنچه مینویسیم، آنچه تصویر میکنیم و آنچه نمایش میدهیم و اساسا آنچه به طور کلی با رفتار خود به هر شکلی ابراز میداریم، بخشی از زبان ماست که از مسیرها و منافذ مختلف نمودار میشود و نقش خود را در تولید تصورات دیگران از ما و آنچه زبان به آن دلالت میکند، بازی میکند.
همه روزه نمونهها و مصادیق متعددی را شاهدیم که بهانه سخنپراکنی و شایعهسازی و قصهپردازی در رسانهها شده است.
افراد و گروهها و احزاب و جناحها و سازمانهای مختلف هر روز تلاش میکنند تا با دستهبندی و مهندسی اخبار، افکار عمومی را به سمت مورد نظر خود برانند.
منافع فرهنگی و اقتصادی و سیاسی و امنیتی، انگیزهها را تحریک میکند تا هر فرصتی را برای ایجاد تلاطم در ذهنها غنیمت بدانند.
اغراض شخصی مثل میل به دیده شدن و شنیده شدن و مورد توجه قرار گرفتن نیز بر این تشویش و بینظمی میافزاید و پرگویی رسانهها فرصت هر گونه تحلیل و بررسی را از مخاطب میرباید.
افراد عادی ناگهان با آوار سنگینی از خبر هدایت شده روبرو میشوند و دچار انفعال خبری میگردند. قایق کوچک و صمیمی ساختارهای ذهنی افراد عادی به هیچ وجه آماده حل و فصل موجهای چند لایه و چند وجهی چالش طوفانهای خبری نیست. آنها آمادگی این را ندارند که همه روزه فضای بسیار زیادی از ذهن خود را خلوت کنند تا با ورود اخبار جدید، خط و ربط دادهها و تحلیل محتوای آنها به خوبی روشن گردد.
اخبار بزرگ و وحشی مانند کوسههای درنده، قلابهای کوچک ماهیگیری افراد عادی را میگیرند و آنان را طعمه میکنند.
مردم عادی، خبرها را عادی میخوانند. آنها به دلیل بساطت وجودی و صفا و سادگی که دارند، خبرهایی را که با مهارت بافته شده را از خبرهای راست و درست، تشخیص نمیدهند. اساسا ذهن مردم عادی باور نمیکند که عدهای بنشینند و برای تولید دروغ، مهندسیهای پیچیده و بدون نقص به کار بندند.
البته افراد در طیف گستردهای از دانایی و مهارت و انگیزه و اراده و تصمیم و اقدام و ترکیب متنوعی از اینها قرار دارند.
وقتی آشفتگی خبری توسط عملیاتهای رسانهای وارد فضای جامعه میشود، افراد مختلف بر اساس آمادگی دریافت و تحلیل و فهم خبر، به آن پاسخ میدهند.
آنچه که باعث میشود بخش قابل توجهی از مسمومیتهای خبری دفع و رفع شوند، رعایت تقوای زبان است.
تقوای زبان با تلاش فراوان به دست میآید. غالب افراد فاقد نمره قابل قبول در تقوای زبانی هستند.
اینکه دروغ نگوییم، تهمت نزنیم، خبرچینی نکنیم، راز را فاش نکنیم، تجسس نکنیم، شماتت نکنیم، غیبت نکنیم، زخم زبان نزنیم، مسخره نکنیم، فحش ندهیم و امثال اینها آسانترین صورتها از مصادیق رعایت تقوای زبان است.
با توجه به تعریفی که از زبان ارائه دادیم و مهارتی که وسوسهکنندگان در تولید و عرضه شبهات و شایعات دارند، کمتر کسی میتواند ادعا نماید که سازمان تقوای زبانی او بینقص بوده، تمام تلاشهای نفوذ را خنثی نموده است.
خداوند متعال همواره بندگانش را از این مسیر میآزماید تا نقاط ضعف خود را شناخته برطرف کنند.
توجه به چند مسئله شاید بتواند آمادگی ما را در مواجهه با آشفتگیهای خبری و شبههافکنیها بالاتر برد و این فرصت را به ما بدهد که در یک فرایند درستتر و دقیقتر آنچه را میبینیم و میشنویم، شناسایی کنیم و عکس العمل درست را نسبت به رد یا قبول آن داشته باشیم.
سکوت فضای بین شنیدن و گفتن است. سکوت به معنی سکون نیست. فضای سکوت، همان فضای دریافت با حوصله و بدون عجله و قضاوت دادهها و بررسی دقیق و محتاطانه آنهاست.
عجله ما برای گفتن آنچه گمان میکنیم میدانیم، خطای ما را در فهم و انتقال خبر بسیار بالا میبرد.
سکوت به ما این فرصت را میدهد که ببینیم خبر چگونه شکل گرفته و از کدام مسیر جریان پیدا کرده و در کدام مسیر قرار گرفته و به کدام سو حرکت میکند.
هر چه مهارت ما در سکوت فعال بیشتر باشد آسیبهای کمتری از جانب شبهات و شایعات به ما و از طریق ما به محیط اطرافمان وارد خواهد شد.
حلم در واقع صبر همراه با علم است. روشن است که مهارت صبر نقطه آغاز رسیدن به مهارت حلم است.
ما در هنگام صبر دچار یک تنش جدی هستیم. تلخی صبر به حدی است که به جز انسانهای خودساخته و با شخصیت قوی، قادر به انجام آن نیستند.
آنچه تلخی صبر را در ما تعدیل میکند، شهد شیرین علم است. میتوان گفت شیرینی علم، هدیه الهی در پاسخ به صبر ماست.
وقتی خبری را میشنویم، میتوانیم بلافاصله نسبت به آن واکنش نشان دهیم. در این صورت ضریب احتمال گرفتار شدن در دام خبرسازان و شبههپراکنان و شایعهپردازان بسیار بالاست.
اما اگر آموختیم که پس از شنیدن خبر در فاصله بین قبول و رد صبر کنیم تا اخبار تکمیلی و جوانب تولید و انتشار آن بیشتر معلوم گردد، آنگاه قدرت فهم خبر و تحلیل آن نسبت به انگیزههای موجود در پس پرده برای ما حاصل خواهد شد.
در این صورت پس از مدتی به ملکه علم و آگاهی خاصی خواهیم رسید که دستگاه کاملی است برای مهندسی معکوس خبرها.
آنگاه خواهیم دید که هر خبر چرا و چگونه به دست ما رسیده و چه مأموریت رمزگزاری شدهای در خویش پنهان دارد.
رسیدن به مقام حلم در دریافت خبرها شخصیت اجتماعی ما را ارتقاء خواهد بخشید و رفتار ما را پختهتر و ارزشمندتر خواهد ساخت. به طوری که پس از مدتی میتوانیم مرجعیت اجتماعی نسبت به پالایش و ویرایش اخبار را به دست آوریم.
تحقیق یعنی دقت در عناصر و عوامل و اغراض تولید و انتشار خبر. کسی که توانسته منابع خبر را شناسایی کند و بداند که خبر در چارچوب چه انگیزهای تولید و عرضه شده است، آنگاه میتواند واکنش مناسبتری نسبت به آن داشته باشد.
گاهی ساختار خود خبر دچار اشکال است و گاه سازندگان خبر مشکلاتی دارند و گاه فضای انتشار خبر شرایط مناسبی برای پرداختن به خبر ندارد.
تحقیق در ماده خبر به ما نشان خواهد داد که این خبر آیا از ساختار منطقی درستی پیروی میکند؟! آیا مقدمات آن و نحوه ترکیب مقدمات و استنتاجی که از آن صورت گرفته درست است؟!
آیا اجزاء خبر از بین قطعیات علمی است یا مشهورات شایع یا بدیهیات رایج و پذیرفته شده؟!
استحکام اجزاء خبر تا کجاست؟!
گاه خبر از جهت اجزاء تشکیل دهنده درست است؛ اما کامل نیست. یک گزاره در این میان افتاده یا بیهوده اضافه شده و به خبر بعد غلطی افزوده که نتیجهگیری از آن را دچار اشتباه و اختلال میکند.
گاهی در مورد مقدمات همه چیز درست است؛ اما هنگام نتیجهگیری اشتباه وارد خبر شده است.
گاهی مواد خبر برای ما مجهول است؛ اما خبر به گونهای پرداخته شده که آن را دانسته به شمار میآوریم و بدون سؤال از آن عبور میکنیم. این مسئله بسیار رایج است.
گاهی خبر درست و صحیح است؛ اما مانند جسدی میماند که روح شریر در آن دمیده شده است. اشکال از متن خبر نیست؛ بلکه پشتوانه آن دستگاه و شخص و سازمان و گروهی است که باعث میشود ما را دچار تردید کند که آیا این خبر درست، قطعهای از یک جورچین بزرگتر است که دروغی فراگیر را طراحی و القاء میکند؟!
لذا فرمود: اگر فاسقی خبری برایتان آورد، تحقیق کنید. این تحقیق تنها در مورد متن خبر نیست. انگیزههای خبر نیز مهم است. گاهی خبرچینها با یک خبر درست، بین دو شخص و دو خانواده و گروه و حزب و قوم و قبیله و کشور دشمنی و جنگ به راه میاندازند.
گاهی فضا آماده شنیدن خبر درست نیست. برای توضیح این قسمت به یک مثال شخصی اکتفا میکنم.
در ایام کرونا دچار آمبولی ریه شده بودم. به طور اورژانسی به بیمارستان منتقل شدم. نمیدانستم اتفاق چقدر جدی است. دکتر به همراهم دستور داده بود، به هیچ وجه در جریان شرایط وخیم خود قرار نگیرم؛ زیرا هیجان میتوانست شرایط را دشوار کند؛ لذا زاویه مونیتور متصل به بدنم نسبت به دید من کور بود تا نتوانم اعداد واقعی را ببینم.
همسرم در پاسخ به سؤال من راجع به ضربان قلب و میزان اکسیژن و فشار خون، اعداد غیرواقعی اعلام میکرد و من احساس آرامش میکردم. او به هیچ وجه نمیخواست به من دروغ بگوید. شرایط من ایجاب میکرد که واقعیت را هر چند نسبت به آن کنجکاو بودم، ندانم.
گاهی جامعه آمادگی خبر خاصی را ندارد. دوستان آن را صادقانه پنهان میکنند و دشمنان منافقانه افشا مینمایند.
مراقب شنیدهها و گفتههایمان باشیم.
تقوای زبان یکی از ضرورتهای خودسازی فردی و اجتماعی و تمدنی ماست. بیشتر به آن بپردازیم.