به گزارش مجله خبری نگار، فیلم «پنجره پشتی» اثری در ژانر معمایی و دلهرهآور به کارگردانی آلفرد هیچکاک محصول سال۱۹۵۴ است. بسیاری از منتقدان این فیلم را از بهترین فیلمهای هیچکاک و از بهترین فیلمهای دلهرهآور تاریخ سینما میدانند. پنجره پشتی یکفیلم تکلوکیشن است و اکثر نماهای آن در یکاتاق فیلمبرداری شده است. ماجرای این فیلم از این قرار است که عکاس خبری ماجراجویی به نام جفریز که بهدلیل شکستگی پایش خانهنشین شده، برای وقتگذرانی پنجرههای خانههای آنطرف حیاط پشتی آپارتمانش را زیرنظر میگیرد. او از یکطرف درگیر تردیدهایش برای ازدواج با نامزدش لیزاست و از طرف دیگر متوجه میشود که یکی از همسایهها همسر خودش را کشته، اما نمیتواند این را به کسی ثابت کند. سرانجام قاتل متوجه فضولیهای جفریز میشود و به سراغش میآید.
دونالد اسپوتو، نویسنده بیوگرافی چهرههای مشهور سینمایی درباره این فیلم گفته است: جیمز استوارت (بازیگر فیلم) در پنجره پشتی نقشی را ایفا میکرد که بیش از همه بهخود هیچکاک شباهت داشت. استوارت در این فیلم، نسخه کپی برابر اصل هیچکاک است. صندلی چرخدار او شبیه به صندلی کارگردانهاست و با یکدوربین به داخل منازل مردم سرک میکشد، برایشان اسم میگذارد و به کمک تخیل درباره زندگیشان داستانپردازی میکند. او مشابه هیچکاک به نظاره فرد مورد علاقهاش مینشیند و از او تعریف میکند. روحیه و اشتیاقی که هیچکاک برای پنجره پشتی داشت با فیلمهای دیگرش قابل قیاس نبود. چالشهای تکنیکی این فیلم نهتنها خسته و آزردهاش نمیکرد، بلکه باعث رضایت و انبساط خاطرش میشد. هیچکاک با فیلم پنجره پشتی انگار داشت پرواز میکرد، با روحیهای عالی و حسوحالیکه موجب میشد چشمه خلاقیتش فوران کند.
جیمز استوارت بعدها گفت: «همه مراحل ساخت و گرفتن صحنهها بدون مشکل جلو میرفت و فیلم به بهترین شکل طراحی و اجرا میشد. هیچکاک با هر چیزی که مربوط به فیلم بود راحت و آسوده طرف میشد. هیچکس نبود که نسبت به موفقیت فیلم کمترین تردیدی داشته باشد.»
آلفرد هیچکاک هم درباره این فیلم گفته است: «از داخل دوربین نگاه نمیکنم. فیلمبردار آنقدر از من شناخت دارد که بداند چه میخواهم. در مواقعی هم که مطمئن نیست، مستطیلی برایش میکشم و صحنه را داخل آن تصویر میکنم. میبینید، نکته اینجاست که اول از همه شما با یکرسانه دوبعدی سروکار دارید. مستطیلی دارید که باید پُرش کنید. به ترکیببندیاش فکر کنید. من برای این کار مجبور نیستم از دریچه دوربین نگاه کنم. قبل از هرچیز فیلمبردار خوب میداند که من در ترکیببندیها مخالف فضای خالی اطراف ِ بازیگران یا فضای اطراف سر آنها هستم؛ بهنظرم زائد است. مثل کار روزنامهنگاری است که عکسی را برمیدارد، آنقدر اطرافش را میزند تا فقط قسمت ضروریاش بماند. آنها قوانین مرا میشناسند، هیچگاه فضای خالی وارد کار نمیکنند. هرجا این را بخواهم میگویم. میبینید، بودن و نبودنم در صحنه تأثیر چندانی ندارد. وقتی به صحنه یا بازی هنرپیشگان نگاه میکنم، درواقع پرده را درنظر دارم، صحنه و رفتوآمدهای آدمها حواسم را پرت نمیکند.»
منبع: همشهری