کد مطلب: ۶۷۵۶
131113083600_batman_bin_suparman_3034x171_bbc_nocre1dit

همسر مرحوم لرستانی درباره آخرین ساعات زندگی این هنرمند دوست داشتنی صحبت کرد.

به گزارش مجله خبری نگار، به نقل از نمناک، الهام ناصری همسر عارف لرستانی:عارف روزهایی که کار نداشت معمولا تا ظهر می خوابید. صدای نفس های تند عارف را حوالی ظهر شنیدم و رفتم اتاقش. گفت هوا خیلی گرمه و انگار تب دارم. درجه گذاشتم دیدی چیزی نیست. گفتم برایم حوله خیس کن و بگذار روی سر و صورتم. بدنش خیلی داغ بود اما تب نداشت. گفت ترش می کنم و معده ام ناراحت هست. بهش شربت دادم. یه کمی حرف زد. یادم نیست در مورد چه چیزی صحبت می کردم. شاید سفری بود که هفته بعد با هم در پیش داشتیم. بعد از تخت بلند شد و اومد جلوی تلویزیون" ناصری در ادامه صحبتهایش به شروع سکسکه لرستانی اشاره می کند که چند ساعتی ادامه داشت و قطع نمی شد:" بعد از ظهر که شد عارف گفت بریم قدم بزنیم. کماکان سکسکه اش ادامه داشت. همان موقع دلیل سکسکه طولانی را سرچ کردم و به نتایج عجیبی رسیدم. یکی از آنها به مسائل عصبی ربط داشت و دیگری درباره بیماری های قلبی بود. به عارف گفتم بریم بیمارستان. قبول نکرد اما بهش گفتم که به چکاپ نیاز داری"

131113083600_batman_bin_suparman_304x171_bbc_nocre1dit
 گریم عارف لرستانی برای سریال قهوه تلخ

مرحوم لرستانی و همسرش به بیمارستان رفتند وعارف در تریاژ بیمارستان عرفان مورد چکاپ قرار گرفت. قرار شد آمپولی به او بزنند که یکی از عوارضش خواب آور بودن بود. بعد از تزریق آمپول و به فاصله چند دقیقه سکسکه مرحوم لرستانی قطع شد. مرحوم لرستانی نزدیک به یک ساعت و ده دقیقه در بیمارستان بود و ساعت 9.10 به گفته همسرش، در خانه بودند. او قبل از خواب اصرار داشت که برنامه دورهمی مهران مدیری را ببیند و می گفت دوست دارم کنار خانواده ام باشم. همسر لرستانی در ادامه صحبتهایش با تی وی پلاس به این نکته اشاره کرد که او عادت داشته همیشه زودتر از عارف بخوابد و از آنجایی که آن شب عارف زودتر از خوابیده بود، او دیر خوابش برد:" تا قبل از خواب صدای خرخر و نفس کشیدن عارف را می شنیدم. بقیه اش را هم بگم؟"

131113083600_batman_bin_suparman_304x171_bbc_nocre1dit0
مچ انداختن عارف لرستانی و مهران مدیری در دورهمی 

الهام ناصری بعد از چند لحظه مکث ادامه داد:من به خاطر کارم هیچ وقت عادت نداشتم شنبه ها صبح زود از خواب بیدار شوم اما آن روز ساعت 6.30 انگار کسی تکونم داد و از خواب بیدار شدم. آگاه بودم که روز تعطیلم هست. عین آدم کوکی ها از تخت اومدم پایین و رفتم بالای سر عارف. دیدم چرا همان مدلی است که دیشب او را در تخت گذاشته بودم و اصلا تکان نخورده. نفس نمی کشید. به صورتش زدم و با صدای بلند صداش کردم. تنش را هم تکان دادم و دیدم دستش که روی پتو بود ول شد کنار تخت.

131113083600_batman_bin_suparman_304x171_bbc_nocre1dit00
مرحوم عارف لرستانی در کنار همسرش

علت فوت عارف لرستانی

آن موقع فقط یک یا حسین گفتم و گویا خیلی جیغ کشیده بودم چون همسایه ها با صدای جیغ من آمدند. فوری به لابی من زنگ زدم و گفتم به اورژانس زنگ بزنید. هنوز یک دقیقه نشده بود که همسایه بغلی با سراسیمگی آمدند و گفتند چه شده. گفتم شوهرم نفس نمی کشد. زنگ زدیم اورژانس گفتند باید ماساژ قلبی بدهیم. وقتی او را داشتند ماساژ می دادند به من گفتند که داخل اتاق نروم چون یه مقدار ملافه خونی است. دیدم زیر سر عارف خونی شده. گفتم مگه کسی او را زده؟ گفتند تا ماساژ قلبی دادند از توی دهانش کف و خون بیرون آمده. اورژانس ساعت 8 آمد و گفت سه ساعتی می شود که عارف فوت کرده است" همسر مرحوم لرستانی درباره شایعاتی که بعد از مرگ شوهرش در شبکه های اجتماعی منتشر شد در پاسخ به این سئوال که آیا قصوری انجام شده، گفت:به نظر من همه چیز عادی بود و هیچ چیز عجیب غریبی نبود که این بحثها راه بیفتد. من فکر نمی کنم قصوری انجام شده باشد.

ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر:
قوانین ارسال نظر