کد مطلب: ۴۹۴۷۹
شاهدخت فراموش‌شده جنگ جهانی در بازار کتاب ایران

«شاهدختی که فراموش شد» روایت شاهزاده هندی‌تباری است که برای رویارویی با هیتلر به سازمان عملیات ویژه بریتانیا پیوست و قهرمانانه مبارزه کرد؛ اما نامش به ناحق در تاریخ گم شد.

به گزارش مجله خبری نگار، «آینده‌ی نور موسیقی بود، آینده‌ی نور سراییدن برصفحاتی بود که انسان در تب‌آلودگی و لرزش جان قلم می‌زند. پس چرا خود را به میان این کارزار افکند، حال آنکه هیچ چیز او را به این کار وانمی داشت؟ چرا دشوارترین شیوه‌ی مبارزه را انتخاب کرد، شیوه‌ای که در آن نه از لباس نظامی خبری بود و نه از قاعده‌ی پیکار؟ او که در آرامش کتاب‌ها عمر می‌گذراند و در طنین چنگ می زیست، چرا خود را با چنین خطر بزرگی رو در رو ساخت؟ او که فقط با ایزدان شرق آشنا بود، چرا برای اندیشه‌ای از غرب جانش را از کف داد؟ فرانسه و انگلستان فراموشش کرده‌اند و همراه با او، همرزمانش را نیز از یاد برده اند. اما اگر توانستیم از آن دوزخ رهایی یابیم، باید به یاد داشته باشیم که نور یاری رسانمان بوده است» (ص.۲)
شاهدختی که فراموش شد را لوران ژوفرن (Laurent Joffrin) رونامه‌نگار و و نویسنده معاصر فرانسوی به نثری شاعرانه نوشته است. ژوفرن تحصیلاتش را در زمینه‌ علوم سیاسی در مرکز مطالعات سیاسی پاریس و مرکز مطالعات تاریخی و علم اقتصاد در سوربن به پایان رساند. او اخیراً، در آوریل ۲۰۲۰، رسماً اعلام کرد دنیای روزنامه‌نگاری را پس از چهل سال فعالیت ترک خواهد کرد تا به سودای دیرینه‌اش، دنیای سیاست بپردازد. وی تا به حال بیش از بیست اثر تاریخی و اجتماعی و نیز چند رمان موفق به چاپ رسانده است.
لوران ژوفرن، شاهدختی که فراموش شد را با الهام از زندگی واقعی یک زن مبارز و هندی‌تبار، نور ویجی خان، نوشته است و برای ادای احترام به او نامش را در داستان تغییر نداده است. ژوفرن رمانش را وامدار نویسنده‌ بریتانیایی، ژان اورتون فولر، می‌داند زندگینامه کامل و اندوه‌بار نور را با عنوان مادلِن در سال ١٩۵٢ نگاشته است.
در بخشی از کتاب می‌خوانیم:

اسپونر با حاضر جوابی گفت: ... احساساتیه. یعنی عارفه‌ای که از واقعیت جنگ مفهوم گنگی توی ذهنش شکل گرفت بهتره بگم کلا از واقعیت مفهوم گنگی توی ذهنش دارد. به علاوه ، از نظر فیزیکی هم به مانکن های شانل شباهت داره. یا به رقصنده‌های عربی! هفته نمیگذره که دستگیر می‌شه به شما قول شرف میدم!

و با قیافه‌ای که رقت و ترحمش را نسبت به نور نشان می‌داد، گفت:

- همچنین باید اضافه کنم که ایشان شعر هم مینویسه ...

جوآن ساندرسون با لحنی عصبانی گفته‌ی اسپونر را تصحیح کرد :

- اسم ایشان ویجی خان، خان، یک لقب اشرافی در هند. آقای اسپونر، باید به شما یادآوری کنم که سزار و اسکندر هم شعر می نوشتند ، پس این مسئله نمیتونه ملاک باشه و تازه، اگه ایشان زن زیباییه، همین مسئله میتونه مأموران بازرسی رو دستپاچه کنه، این یک برگ برنده است و ایراد هم به حساب نمی آد! (ص.۸۸)

ژوفرن رمان خود را در ۳۸ فصل به‌همراه یک دیباچه و موخره نگاشته است و میترا زارعی آن را از زبان فرانسه به فارسی برگردانده است. مترجم آشکارا در این ترجمه تلاش کرده ضمن وفاداری به نثر شاعرانه ژوفرن با آوردن پاورقی‌های فراوان نکته مبهمی برای مخاطب ایرانی باقی نگذارد.

شاهدختی که فراموش شد را نشر لوگوس  در ۵۳۲ صفحه و  در شمارگان ۴۰۰ نسخه وارد بازار کتاب کرده است.

منبع: ایرنا

برچسب ها: کتاب کتاب خواندن
ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر:
قوانین ارسال نظر