به گزارش مجله خبری نگار/ایران: گفتمان دولت سیزدهم از آنجایی مورد توجه مردم واقع شد که مردم شکست گفتمان برجامیزه کردن اقتصاد و معیشت کشور را بهچشم دیده بودند. صراحت بیان دولتمردان سابق در خصوص وابسته بودن آب خوردن مردم تا ورود سرمایه به کشور مشروط به حل پرونده هستهای مصادیقی از این گفتمان بود که از سال ۱۳۹۲ فرصت یافت تا کشور را در هشت سال مدیریت دولتهای یازدهم و دوازدهم نشان دهد. در همین راستا بود که دولتمردان وقت، تمام همت خود را برای توافق بهکار گرفته، در برابر هر آنچه از قدرت موشکی و فضایی که احتمال میرفت منجر به ناراحتی طرف غربی شود موضعگیری کرده و در نهایت نیز توانستند به آنچه «فرو ریختن دیوار تحریمها» معرفی کردند دست پیدا کنند، هر چند زمان نشان داد دولتمردان وقت حتی توانایی استفاده از فرصت تعلیق نمایشی تحریمها را نیز نداشتهاند. گرچه برجام به دلیل ضعفهای ذاتی خود و بدعهدی طرف امریکایی عمر چندانی نداشت، اما کارنامه حیات کمتر از سه ساله آن در مقابل چشم مردم ایران قرار دارد و به خوبی نشان میدهد که وابسته کردن معیشت مردم به خواست طرف بدعهد امریکایی چه میزان کشور را دچار ضرر میکند.
به همین دلایل بود که مردم در سال ۱۴۰۰ با وجود آنکه نماینده گفتمان دولت قبل صراحتاً اعلام کرد در صورت پیروزی به سرعت احیای برجام را در دستور کار قرار خواهد داد مورد استقبال واقع نشد و حتی از آرای باطله نیز مقبولیت کمتری یافت. دولت سیزدهم با دستور کار اولویت خنثیسازی تحریمها و عدم وابستگی معیشت مردم به تصمیمات بیگانگان مورد توجه مردم واقع شد. دولتمردان با خنثیسازی تحریمها و فعال کردن دیپلماسی اقتصادی و استفاده از ظرفیتهای مغفول واقع شده در یک دهه اخیر توانستند اتفاقات قابل توجهی را رقم بزنند.
باز شدن گرههای قدیمی و بهبودبخشی زخمهای کهنه و تلنبار شده همچون تکمیل پروژههای خاک خورده آبرسانی تا اصلاح رویهها در نهادهای اقتصادی را میتوان در همین چهارچوب تحلیل کرد. وزارت امور خارجه که تنها مسئول پیگیری وعدههای توخالی اینستکس و فشار ایمیلی به طرف غربی بود به شأن و جایگاه اصلی خود بازگشت تا توسعه روابط با کشورهای همسایه، بهبود روابط با کشورهای آسیایی و قدرتهای نوظهور را در چهارچوب دیپلماسی اقتصادی پیگیری کند. حاصل همین تغییر رویه بود که بهانههای عدم تصویب FATF و عدم احیای برجام را کنار گذاشت و خود را بسرعت در افزایش فروش نفت، ارزآوری بیشتر، عضویت در سازمان همکاری شانگهای، امضای سندهای همکاری بلندمدت و واردات انبوه واکسن کرونا مشاهده کرد.
هر چند در پارادایم گفتمان دولت سیزدهم نیز رفع مؤثر و جدی تحریمها فراموش نشده و در این مسیر سستی صورت نگرفته است. به طوریکه تنها خط قرمز تیم مذاکرهکننده دولت جدید منافع ملی بوده و به همین سبب رفع واقعی و نه صوری تحریمها و دریافت تضامین لازم را مورد توجه قرار داده و بر آن اصرار ورزیده است، زیرا تیم مذاکرهکننده کنونی به ثمربخشی مذاکرات برای مردم اعتقاد داشته و به «توافقی که پس از آن دشمن به تحریم بیشتر و بدعهدی بدون هزینه اصرار ورزد» اعتقاد ندارد.
در حالی دولت سیزدهم نه با خزانه خالی که با خزانه بدهکار فعالیت خود را آغاز کرد که در یک و نیم سال گذشته، دو تسویه بدهی بزرگ در طول تاریخ نظام صندوقداری و بازنشستگی صورت گرفت و طی آن ۸۸ هزار میلیارد تومان بدهی صندوقها به بانکها تسویه شد و بانکها از حالت ناترازی به تراز مثبت رسیدند. همچنین ۱۸۰ هزار میلیارد تومان بدهی دولت به صندوق تأمین اجتماعی نیز تأمین و پرداخت شد. این اتفاق به آن معناست که دولت تا حد قابل توجهی در خنثیسازی تحریمها و افزایش درآمدها موفق عمل کرده است و توانسته در یک زمان کوتاه بیشتر از ۲۰۰ هزار میلیارد تومان از بدهی ۶۰۰ هزار میلیارد تومانی دولتهای گذشته را تسویه کند. از میان برداشتن دیوار بلند بیاعتمادی بین مردم و دولت که حاصل ارتباط حداقلی مسئولان اجرایی و نظرسنجی پشت شیشههای دودی در خط ویژه مسیر ولنجک تا پاستور بود خود را به ارتباط بیواسطه مردم دورافتادهترین مناطق کشور با مسئولان دولتی داد تا مردم بار دیگر با دولتی از جنس خود تعامل داشته باشند.
اکنون، اما موفقیتهای گفتمان دولت سیزدهم باعث شده تا یک جریان خاص که حیات خود را در عدم موفقیت رقیب میدانند با ورود به عرصه رسانه به بنبست نمایی روی آورده و حل مشکلات کشور را در بازگشت به افراد و ایدههای تکراری سابق معرفی کنند. این جریان که در دوره قدرت نیز با بهانه کردن مسائل خارجی به نامهنگاری به مقامات عالی کشور برای بهانهتراشی در خصوص ناکارآمدی خود مبادرت میکرد همچنان نیز بر اجرای نسخههای آزمون داده تأکید دارد. در آخرین مورد اسحاق جهانگیری معاون اول دولتهای یازدهم و دوازدهم به انتقاد از وضعیت موجود در حوزه انرژی همچون نفت، گاز و برق پرداخته است. جهانگیری در حالی ژست منتقد وضعیت موجود در این حوزهها را گرفته که دولت سیزدهم با بهبود روابط تخریب شده ایران و ترکمنستان در دولت سابق، به امضای قرارداد سوآپ گازی مبادرت کرده است، در حوزه نفت با رکوردشکنی در فروش نفت منجر به عصبانیت امریکاییها شده و تنها در سال اول دولت سیزدهم با افزایش ۶ هزار مگاواتی ظرفیت نیروگاهی کشور با سرعت بالا در حال جبران جدی کمکاریهای گذشته است.
معاون اول دولتهای پیشین همچنین با اشاره به مسأله سرمایهگذاری در کشور گفته است: «سالهاست به دلیل تحریمها و برخی سیاستهای داخلی، ورود تکنولوژی جدید و سرمایه لازم در بخش نفت، گاز و برق متناسب با ظرفیت کشور و نیاز جامعه انجام نگرفته است.» این ادعا در حالی است که در سال اول دولت سیزدهم بیش از ۳ برابر سال اول برجام سرمایه خارجی جذب شده است. در حالی عملکرد یک سال اول دولت سیزدهم در صدور مجوزهای سرمایهگذاری در حدود ۵ میلیارد دلار بوده که این عدد در سال ۹۵ در حدود ۱،۷ میلیارد دلار بوده است و نشان میدهد گفتمان سابق بهرغم ادعاهای رفع تحریم تا چه حد کشور را در عرصههای مختلف به عقب پرتاب کرده است.
به نظر میرسد دولتمردان سابق چه در بیرون از قدرت و چه در قدرت راهحل مشکلات را در پیمودن راههایی معرفی میکنند که یک بار طی شده است و مردم همچنان آسیبهای آن را در زندگی خود احساس میکنند.