به گزارش مجله خبری نگار/ایران ورزشی: بازگشت کارلوس کیروش به تیم ملی ایران در فاصله قریب به دو ماه و اندی تا آغاز جام جهانی اتفاق شگفتانگیزی است که تنها در جغرافیای ایران رخ میدهد. مردی که پس از ناکامی در جام ملتهای آسیا ۲۰۱۹ امارات در سکوت و تنهایی و بدون بدرقه ایران را ترک کرد و تندترین الفاظ را به رئیس وقت فدراسیون نسبت داد و او را دروغگو خطاب کرد، اما پس از سه سال پر فراز و نشیب با ویلموتس و سپس اسکوچیچ همان رئیس سابق که دروغگو خطاب شده بود، فرش قرمز را سخاوتمندانه زیر پای کیروش پهن میکند تا او حضور در پنجمین جام جهانی زندگیاش را تجربه کند.
حد فاصل این ۳ سال اتفاقات بسیاری رخ داده. کیروش دور دنیا را از امریکای جنوبی تا شاخ آفریقا زده و البته کولهبار ناکامیهایش سنگینتر شده. او با کلمبیا در کوپا امریکا ناکام بود و در مسیر صعود به جام جهانی با یک شکست بد اخراج شد. همین سناریو در مصر برای او رخ داد و هم در جام ملتهای آفریقا ناکام بود و هم در حسرت صعود به جام جهانی ماند. در اینسو تیم ملی ایران با ویلموتس تا لبه پرتگاه حذف از جام جهانی رفت و با اسکوچیچ از این پیچ خطرناک به سلامت عبور کرد و صعود رشکبرانگیزی به قطر ۲۰۲۲ داشت؛ زودتر از همه ادوار و بدون شکست تا لحظه صعود. اما اسکوچیچ در نهایت در آرزوی جام جهانی باقی ماند و نتوانست بلیت قطر ۲۰۲۲ را اوکی کند. این اتفاقات البته پوسته ماجراست که با هسته اصلی تفاوتهای شگرفی دارد.
اسکوچیچ به رغم این موفقیت احترامبرانگیز هرگز در طول ۲ سال حضورش روی نیمکت تیم ملی اقتدار و اتوریته لازم را نداشت و نتوانست در میان افکار عمومی خود را در قامت یک سرمربی واقعی جا بیندازد. او هرگز به اندازه دستاوردهایش قدر ندید، چرا که تصویر یک مربی واقعی را از خود بروز نداد. آنچه سبب شده بود همیشه علامت سؤال پررنگی پیرامون شایستگی و صلاحیت او برای هدایت ایران در جام جهانی وجود داشته باشد.
از سوی دیگر کیروش بیتردید در این فاصله محدود و ناچیز باقی مانده تا جام جهانی برای ایران بهترین گزینه است. مردی که دنیا را دور زده و تجارب گرانبهایی در چمدانش دارد؛ حتی اگر اکثر این تجارب با ناکامی همراه بوده باشد. کیروش معمار اصلی تیم فعلی است که تقریباً تمامی نفراتش را خودش دیده، به تیم ملی دعوت کرده و به آنها بازی داده و ارتباط عاطفی و نزدیکی با اسکواد فعلی دارد. او کاریزما و اتوریته کافی برای کنترل رختکن را داراست و البته استاد جنگهای روانی است.
آنچه در معرکه بزرگ جام جهانی و در تقابل با غولهای همگروه ایران میتواند کارساز باشد. کیروش برای فوتبال ایران یک قهرمان بدون جام است؛ مردی که هر چند در ایران هیچ موفقیت بزرگی را تجربه نکرده، اما دستاوردهایش در ساختن یک نسل جدید و یک تیم جدید و البته قابل احترام هرگز کتمان شدنی نیست؛ بنابراین در تنگنای فعلی چارهای بجز اعتماد به او نداریم؛ گرینه امتحان پس دادهای که شاید نتواند برای ما موفقیتی را به ارمغان بیاورد، اما با او تقریباً مطمئنیم فاجعهای رخ نخواهد داد. اطمینانی که هرگز به اسکوچیچ نداشتیم.