به گزارش مجله خبری نگار/ایران ورزشی: در فصل گذشته لیگ برتر فوتبال ایران ۲۰ بازیکن خارجی پای درمیدان گذاشتند، اما اگر چند نفر خاص و آشنا را قلم بگیریم، برخی از آنها فقط حالت توریستهایی را داشتند که آمدهاند پولی بگیرند و در رفاه باشند و اگر لزوم و اجبار آن پیش آمد، بازی هم بکنند! در میان تازهواردهای خارجی لیگ، فقط کوین یامگا از استقلال بود که نمره قبولی کامل گرفت و بقیه کمی تا قسمتی ناموفق و حیران بودند و بعضیها فقط اسباب تأسف شدند. یامگا از همان بازی اولش که در برابر ذوب آهن دو بار گلزنی کرد و دلیل اصلی پیروزی آبیها شد و در خلق یک فصل سرشار از اقتدار برای آنها رل مهمی را ایفا کرد، نشان داد که مایه و خمیره درونی قدرتمندی دارد و با اینکه یک پیستون راست است، اما گلزنی را هم بخوبی بلد است. چنین ارزشگذاریای برای سایر خارجیهای تازهوارد لیگ به هیچ روی امکانپذیر نیست. رودی ژستد دیگر مهاجم خارجی تازهوارد آبیهای تهرانی گل بسیار حساسی که در دربی برگشت تهران به پرسپولیس زد (و با همان گل و جلوگیری از پیروزی سرخها بواقع پایه تنزل آنها به رده دوم جدول را گذاشت)، در سایر دیدارها خدمتی به آبیها نکرد و با وجود حمایتهای وسیع و بیهوده فرهاد مجیدی از وی هرگز به سطحی نرسید که از یک مهاجم اروپایی توقع آن میرود.
چنین وصف و حالتی در مورد سایر خارجیهایی هم که در لیگ بیست و یکم برای اولینبار طعم حضور در فوتبال ایران را چشیدند، صدق میکند. دو بازیکن تاجیکستانی پرسپولیس یکی از دیگری بدتر بودند و با این که وحدت هنانوف قدری بهتر از منوچهر صفروف نشان داد، اما هر دو آنها به هیچ روی در سطح تیمی در اندازههای پرسپولیس نشان ندادند. شرزود تیمروف ازبکستانی هم با آن همه حضور و تلاش در نیم فصل دوم لیگ فقط یک گل برای همین تیم قرمزپوش پرطرفدار تهرانی زد که امید داشت او جور ناتوانیهای خیرهکننده مهدی عبدی و حضورهای محدود حامد پاکدل را بکشد و اگر شما در طول فصل هنری در نزد تیاگوفریرا، زهیر سلیمان، اریک باینانو و تیتو اکلو دیدید، ما هم آن را مشاهده کردیم.
به این ترتیب خارجیهای مفید لیگ بیست و یکم به همانهایی منحصر شدند که چند فصلی است در ایران حاضرند و در لیگ ما جا افتاده و فرمولهای بازی در آن را یافتهاند. لوسیانو پریرای برزیلی که به تازگی از فولاد به مس رفسنجان رفته، در سی و هشت سالگی نفر سوم جدول گلزنان فصل شد و موسی کولیبالی و ایاندا پاتوسی دیگر خارجیهای آشنای تیم فولاد هم نمره قبولی گرفتند. سرآمد این خارجیهای آشنا گادوین منشای نیجریهای بود که در ششمین فصل حضورش در لیگ ایران با ۱۴ گل زده آقای گل شد و گئورگی گولسیانی هم آنقدر در ترکیب سپاهان مؤثر عمل کرد که پرسپولیس اخیراً وی را به نیت تقویت خط دفاعی لرزانش خریده است.
حتی برخی خارجیهای معروف و نام آشنای لیگ ایران با اینکه در لیگ بیست و یکم ندرخشیدند، اما دلایل عدم فروغشان قابل درک بود. مثلاً کیروش استنلی مهاجم محبوب و برزیلی امیر قلعهنویی فقط در نیم فصل دوم جذب تیم فعلی ژنرال (گلگهر) شد و مدتی طول کشید در تیمی جا بیفتد که بر اثر استفاده از یک مهاجم غیرمجاز گابنی مجازات و ۷ امتیاز از مجموع پوئنهایش کسب و از این طریق ضربه فنی روحی شده بود. رافائل داسیلوا مدافع برزیلی استقلال هم در نیم فصل دوم آمد تا جای خالی مرادمند و یزدانی را پر کند که برای گذراندن خدمت سربازیشان راهی ملوان شده بودند و کم و بیش هم در کارش موفق بود، ولی هرگز یک رکن اصلی جلوه نکرد. بواقع بوژیدار رادوشویچ دروازهبان کروات و اغلب نیمکتنشین پرسپولیس که همیشه با این تیم کش و قوس مالی داشت و سرانجام قهر کرد و رفت و کریستوفر کنت دروازهبان سپاهان که در یک مقطع زمانی حدود ۱۰ بازی از ترکیب این تیم کنار گذاشته شد تا رشید مظاهری از آخرین سنگر طلاییهای اصفهان محافظت کند از معدود خارجیهای پرسابقه لیگ ایران بودند که لیگ بیستویکم نه به کام آنها گشت و نه اسباب بهروزی تیمهایشان شد.
سالها است که تأکید میشود اگر خارجی میگیرید، خوبش را بگیرید و بازیکنان کمکیفیت سایر کشورها را نیاورید، زیرا اگر بیاورید، کمکی به تیمتان نمیکنند و چنانچه پولشان را نگیرند (که معمولاً نمیگیرند) با شکایت به فیفا و دریافت دستمزدشان از این طریق قهری اسباب بدنامی بیشتر فوتبال ایران هم میشوند. با این حال سران باشگاهها و افراد تصمیمگیرنده در این خصوص باز هم به همان طریق قبلی و آشنا عمل میکنند و خارجیهایی را جذب و از آنها بهره میگیرند که در اغلب موارد نه رجحان فنی بر بازیکنان ایرانی دارند و نه با سختکوشی و همت واقعی قصد جبران کاستیهای تکنیکی خود را دارند. آنها همان توریستهایی هستند که از ایرانگردی و عضویت در یک تیم کشورمان به پولی میرسند که در سایر ممالک به سبب نظم و روال دقیقتری که بر فرایند جذب خارجیها حاکم است، هرگز فرصت اینگونه کیسه دوختنها نصیبشان نمیشود.