به گزارش مجله خبری نگار، مارسلوی دوست داشتنی با چشمانی اشکبار از رئال رفت. مردی که پرافتخارترین بازیکن تاریخ رئال و یکی از پرافتخارترینهای این ورزش در عرصه باشگاهی است. اما جایگاه او در فوتبال بهخاطر عناوین تیمی و فردیاش نیست. داستان مارسلو را باید جای دیگری جستوجو کرد.
فوتبال ورزش عجیبی است، با یک اشتباه، هوادارانی که تا لحظهای قبل تشویقت میکردند بلافاصله از تو متنفر میشوند؛ شاید برایاینکه جبران یک اشتباه در فوتبال خیلی سخت است، شاید هم برای اینکه در بیشتر اوقات نتیجه بازی، هویت تیم و کُری خوانی با هواداران رقیب برای هوادار مهمتر است از بازیکن خودی و روند عملکردش در یک فصل. اما در اینبین حساب برخی بازیکنان جداست، بازیکنان وفادار همیشه محبوب سکوها هستند، حتی وقتی اشتباه میکنند، حتی اگر توی اوج نباشند و حتی وقتی تیم نتیجه نمیگیرد، این بازیکنان، اگر بهزور خودشان را بهتیم وصل نکرده و رفیق روزهای سخت باشند، بخشی از هویت تیم میشوند، حتی گاهی فراتر از آن و هویت تیم به آنها بستگی دارد، چون خیلی از هواداران به خاطر بازیکنانی از ایندست طرفدار یک تیم میشوند.
خلاصه گاهی هوادار میداند عملکرد تیم با حضور یک بازیکن وفادار که عمدتاً پابه سن گذاشته هم هست، ممکن است دچار چالش شود، اما بهخاطر تمام خاطراتی که از آن بازیکن دارد و بهاحترام تلاشی که داشته، جایگاه بازیکن را به مصلحت کل تیم ترجیح میدهد. این اتفاق هم یکی دیگر از عجایب و البته جذابیتهای فوتبال است.
از این دست بازیکنان در فوتبال دنیا و ایران کم داریم. مثل مالدینی و توتی در میلان و رُم. مثل فرشاد پیوس در پرسپولیس، جواد زرینچه در استقلال، نویدکیا در سپاهان و... در فوتبال امروز دنیا هم پول حرف اول را میزند و بازیکنانی مثل مارسلو کم پیدا میشوند که به یک تیم وفادار باشند، از روزهای سخت تیم تا وقتی خودشان نیمکتنشین میشوند. برای همین است که چنین بازیکنانی محبوبیت خاصی پیدا میکنند و راحت از خاطر هواداران پاک نمیشوند.
در فوتبال کشورمان داریم بازیکنانی که گاهی نه فقط هر فصل یک تیم عوض میکنند بلکه در نیمفصل هم به یک تیم تازه میروند، بازیکنانی که ظاهرا در هر فصل بهترین قرارداد ممکن را دَشت میکنند، اما چون ثبات ندارند، چون با تاکتیک و اندیشههای یک مربی و بقیه همتیمیها تثبیت نشدند هم بهترین عملکردشان را بروز ندادند، هم در بیشتر اوقات محبوبیتی ندارند. اما در فوتبال ما هم بازیکنان وفادار کم نیستند، سید جلال حسینی یکی از آنهاست. بازیکنی که از قرار معلوم دیگر انتخاب یحیی گلمحمدی نیست، اما هواداران ترجیح میدهند سید جلال باشد حتی اگر مثل گذشته با صلابت نباشد و یحیی هم گویا با فشار هواداران کوتاه آمد.
همین چیزها فوتبال را جذاب میکند؛ چون دنیای هواداریاش عین زندگی است و تفکرات حرفهای و خشک در آن غالب نشده. چون میشود فراتر از منطق، با شور و احساس هم به فوتبال نگاه کرد و بهاتفاقاتش واکنش نشان داد. چون هنوز امثال مارسلو هستند که به هواداران یادآوری کنند میشود با قلب تصمیم گرفت. فوتبال مدیون ستارههای وفادار و باتعصبی است که اجازه ندادند این ورزش از زندگی، علاقه و احساس فاصله بگیرد.