به گزارش مجله خبری نگار،علیرضا زاکانی شهردار تهران در مراسم یادواره شهدا و گرامیداشت شهید مدافع حرم مرتضی عبدالهی که امروز پنجشنبه چهارم آذر ۱۴۰۰ در مسجد صفا برگزار شد، گفت: همیشه وقتی تاریخ را میخوانیم به نکاتی میرسیم که درک درستی از آن نداشتیم، وقتی سعید بن عبدالله در ظهر عاشورا هنرنمایی کرد و در زمان نماز هرچه تیر پرتاب میشد خودش را در کنار هم رزمش زبیر در جلوی آن قرار میداد تا تیر به سید الشهدا نخورد، زمانی که نماز تمام شد او بر زمین افتاد وقتی سرش روی زانوی سید الشهدا بود به حضرت گفت: «وفا کردم؟»
وی بیان کرد: این نشان میدهد که شهید به جای طلبکار بودن خود را بدهکار میداند و در طول تاریخ که به شهدا نگاه میکنیم متوجه میشویم چگونه سوختند تا پرچم به دست ما برسد و امروز خدا به ما توفیق داد تا ببینیم هنوز آن شهدا هستند که در عرصههای مختلف با تمام وجود حاضر میشوند و چیزی آنها را از عرصه خارج نمیکند و یکپارچه جوش و خروش هستند.
شهردار تهران افزود: به عنوان فردی که خدا توفیق داد در کنار رزمندگان در جبهه باشم فهمم آن بود که زیست شهیدان با عنصر بندگی و اخلاص، جوهره معرفت و قیام و استقامت شکل میگیرد و این ۳ عنصر کنار هم که جمع میشود ندای «ارجعی الی ربک» را میشنوند.
زاکانی ادامه داد: با موجودی و با ویژگیهای طرف هستیم که برای همه وجود دارد و ما باید دست به انتخاب بزنیم و هرچه دز اخلاص بالاتر باشد معجزه خدا میشویم و هرچقدر معرفت و اخلاص بالا باشد در آن زمان ما اوج میگیریم.
وی با بیان این مطلب که هرچقدر قابلیت قیام و شجاعت ما در میدانهای مختلف بالا باشد، قیمت ما بالا میرود، گفت: در ذهن خود که مرور میکنم ۱۵-۱۶ نفر از بچههای رزمنده به یادم میآید که به من قبل از شهادتشان گفتند که شهید میشوند و حکایت از این است که خود آنها نحوه شرایط را برای خود انتخاب میکنند.
زاکانی ادامه داد: یکی از شهدا علی فیلسوف زاده بود که توفیق حضور مکرر در جبهه داشت و ما با هم صیغه برادری خوانده بودیم، گشت شناسایی با هم میرفتیم و در عملیاتی دیگر پای او روی مین رفت و ۱۴ روز طول کشید تا پای او را قطع کردند.
وی بیان کرد: یک ماه و خردهای گذشته بود که با پای گچی و عصای چوبی علی به من گفت، من با تو به منطقه میآیم و به او گفتم با این وضعیت کجا میخواهی بیایی که پاسخ داد میآیم اتاق عملیات فعالیت میکنم.
شهردار تهران افزود:عملیات کربلای ۸ در سال ۶۶ عملیات سنگینی بود که ۳۰۰ متر در ۳۰۰ متر گردان گردان حرکت میکردیم، آنجا دیدم علی لنگ میزند، اما منطقه را ترک نکرد و انتهای سال ۶۶ در اتوبوس به من گفت که شهید میشوم. روز چهارم عملیات علی نیم ساعت سرش روی زانوی من بود که جان داد و شهید شد، و امروز میخواهم تاکید کنم شهدا دستگیری و کمک میکنند.
وی بیان کرد: زمانی که علی شهید شد من نیم ساعتی او را نوازش کردم، او را بوسیدم و چشمش را بستم و در همان زمان توجهم جلب شد به ۳-۴ برانکارد که روی آنها شهید بود و رفتم روی آنها را کنار زدم که یکی از آنها پیر مردی بود و بر روی برانکارد دوم جوانی مثل قرص ماه بود.
شهردار تهران افزود:چهره آن در ذهن من ماند و زمان گذشت و دانشگاه که آمدیم همکلاسی داشتیم که ۲ برادر داشت که یکی از آنها مسوول بسیج و برادر دیگر او پزشک بود که در جبهههای عراق و سوریه خدمات پزشکی ارایه میکرد، روزی یکی از برادرها گفت من برادر شهید هستم و از او پرسیدم برادرت کجا شهید شد؟ آدرس که داد خود را در آن موقعیت دیدم و به او گفتم من در آنجا بودم عکسی از برادر شهیدت داری؟ عکس را که نشان داد دیدم همان جوان زیبارویی است که روی برانکارد دوم خوابیده بود.
زاکانی ادامه داد: من زنگ زدم به اخوی او که دائم به جبهه عراق و سوریه میرفت و گفتم به من بگو برادر شهیدت چه ویژگی داشت؟ گفت اخوی من دائم جبهه میرفت و در کربلای ۵ از ناحیه سر مجروح شد و ۲/۵ ماه در کما بود که به طرز معجزه آسایی برگشت و زمانی که بهبود یافت مجدد برگشت جبهه و قبل از والفجر ۱۰ و بیت المقدس ۴ به من گفت این بار شهید میشوم.
وی با تاکید بر این نکته که شهید دیگر خود را محاسبه نمیکند و همه چیز را خدا میبیند گفت: ما که در این محافل مینشینیم و از بزرگی آنها یاد میکنیم وظیفه داریم به آنها اقتدا کنیم و به سمت آنها حرکت کنیم.
شهردار تهران افزود: آن فردی که چند صباحی بیشتر میماند و زندگی میکند نبرده است و آنکه همه چیز خود را خدا قرار میدهد، خدا هم به همان اندازه به او ارج و قرب میدهد.
بر اساس گزارش پایگاه اطلاع رسانی شهر، در پایان این جلسه از تنی چند از خانواده معزز شهدا و جانبازان با حضور علیرضا زاکانی شهردارتهران تجلیل و قدردانی شد، همچنین با حضور علیرضا زاکانی شهردار تهران از دیوارکوب خیابان جنب مسجد صفا که به نام شهید مدافع حرم مرتضی عبدالهی مزین شده بود، رونمایی شد.