کد مطلب: ۱۰۱۸۹۸
۲۱ اسفند ۱۳۹۹ - ۰۹:۵۲
رسالت ناتمام سینما

در این تاریخ ۱۲۶ ساله سینمای جهان، سهم درست‌ودرمان آخرین دین آسمانی و پیامبر گرامی اسلام، تنها دو فیلم است؛ اولین و شاخص‌ترین‌اش فیلم الرساله مشهور به محمد رسول‌الله ساخته مصطفی عقاد، فیلمساز فقید سوریه‌ای، محصول سال ۱۹۷۶ است (که البته ابتدا یک نسخه عربی آن را با بازیگران عرب ساخت و بعد سراغ تولید نسخه جهانی آن با بازیگران بین‌المللی رفت) و دومی هم فیلم محمد رسول‌الله ساخته مجید مجیدی.

به گزارش مجله خبری نگار، «تا وقتی فکر و برنامه‌ریزی برای تولید آثار سینمایی درباره اسلام و شخصیت‌های برجسته دینی و مذهبی و انتشار آن در جهان نداشته باشیم، تنها فعالیت در این فضا منحصر به واکنش و انتشار بیانیه خواهد بود. نسبت به چه چیزی؟ نسبت به فیلم‌های شیطنت‌باری که غربی‌ها هر از گاهی در عناد با اسلام و با نگاهی اسلام‌ستیزانه می‌سازند تا شمایلی وحشت‌آفرین و دور از واقعیت از دین و پیامبر مهربانی تصویر کنند. اما چرا سینمای جهان اسلام در این زمینه منفعل و دست بالا واکنشی عمل می‌کند و از کنش و ساخت آثاری جذاب و شایسته در این زمینه گریزان است؟ اصلا تولید فیلم‌های جذاب و شایسته پیشکش، سینمای جهان اسلام حتی به لحاظ تعداد و کمیت هم قدم‌های مهمی در این زمینه برنداشته که بخواهیم از آن میان، چند فیلم را به‌ عنوان آثاری شاخص و برجسته انتخاب کنیم.

در این تاریخ ۱۲۶ ساله سینمای جهان، سهم درست‌ودرمان آخرین دین آسمانی و پیامبر گرامی اسلام، تنها دو فیلم است؛ اولین و شاخص‌ترین‌اش فیلم الرساله مشهور به محمد رسول‌الله ساخته مصطفی عقاد، فیلمساز فقید سوریه‌ای، محصول سال ۱۹۷۶ است (که البته ابتدا یک نسخه عربی آن را با بازیگران عرب ساخت و بعد سراغ تولید نسخه جهانی آن با بازیگران بین‌المللی رفت) و دومی هم فیلم محمد رسول‌الله ساخته مجید مجیدی.

فیلم اول با مشارکت برخی سینماگران محبوب و شناخته‌شده همچون آنتونی کوئین در نقش حضرت حمزه، عموی پیامبر اسلام، ایرنه پاپاس در نقش هند و آهنگسازی موریس ژار و ... ساخته شد و نمایش مستمر آن در سال‌های اواخر دهه ۷۰ میلادی و همزمانی‌اش با انقلاب اسلامی ایران، تلاقی جالب و معناداری در جهان اسلام و میان مسلمانان و آزادیخواهان جهان پیدا کرد و دایره اثرگذاری‌اش وسیع بود. تمرکز فیلم روی بعثت و رسالت پیامبر و دشمنی دشمنان اسلام هم بار دراماتیک و مهیجی داشت و در ترکیب با قصه‌پردازی عقاد، ضمن جلب رضایت مخاطبان مسلمان، حتی تماشاگران دیگر ادیان را هم با خود همراه می‌کرد.

فیلم مجید مجیدی هم گرچه ویژگی‌های مثبت و ارزشمندی داشت (از جمله این‌ که فیلم‌های سینمای جهان درباره پیامبر اسلام را از یک به دو رساند) و مروج چهره مهربان اسلام و حضرت محمد (ص) بود اما متاسفانه نتیجه درخشان و چشمگیری نداشت. فیلم به‌ دلیل ضعف در فیلمنامه و حیرانی انتخاب شخصیت اصلی قابل رویت و اثرگذار که بار قهرمانی فیلم را به دوش بکشد (مثل نقش حمزه در فیلم عقاد)، حتی در مواجهه با برخی مخاطبان سینمای ایران هم چندان موفق عمل نمی‌کند و بنا را روی ذهنیت قبلی تماشاگر و آشنایی او با تاریخ صدر اسلام می‌گذارد. در چنین وضعیتی، چندان فکری برای ارتباط با مخاطبان جهانی و اثرگذاری بر آنها نشده است. اصرار کارگردان بر استفاده از بازیگران ایرانی هم در این زمینه مزید علت شده؛ در حالی‌ که بهره‌گیری از دست‌ کم یکی - دو بازیگر مشهور جهانی، می‌توانست تضمینی نسبی برای اکران جهانی و ارتباط مخاطبان خارجی با اثر و دریافت پیام‌ها و مفاهیم والای مورد نظر و مطروحه در فیلم باشد.

مجیدی برای ارتباط بیشتر با تماشاگر، به جای تمرکز روی تصاویری صرفا شاعرانه و متکی بر چشم‌اندازهای زیبا، باید بیشتر از این روی استحکام و جذابیت فیلمنامه و شخصیت‌پردازی‌ها کار می‌کرد و قصه‌اش را دراماتیک‌تر پیش می‌برد؛ ضمن این‌ که چون از ابتدا بنا را روی فیلم سه قسمتی درباره زندگی پیامبر گذاشته بود و در این اولین قسمت، سراغ کودکی حضرت محمد (ص) رفت، کاملا امکان معرفی همه ابعاد شخصیت ایشان و بسیاری از ماجراهای دراماتیک مقاطع سنی دیگر پیامبر را پیدا نکرد.»

منبع: جام جم

ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر:
قوانین ارسال نظر