به گزارش مجله خبری نگار/ ایران: طی این چهار دههای که از تاریخ انقلاب اسلامی میگذرد، بر پژوهشگران مسجل شده است که رسانههای فارسی زبان خارج نشین، نه تنها ماهیت مستقلی ندارند؛ بلکه به لحاظ مالی، تشکیلاتی و محتوایی به دولتها و سازمانهای متخاصم با ایران وابستهاند و این دولتها و سازمانها هستند که سیاست و رویکردهای محتوایی و اجرایی این رسانهها را تعیین میکنند. راه میانبر برای تشخیص این وابستگی، بررسی و واکاوی ساختارهای تشکیلاتی و خروجی محتوایی این رسانهها است.
چنین کاری با توجه به کثرت رسانههای مذکور، در یک نوشتار مقدور نیست، از همین رو، بهتر است به طور سریالی در هر شماره به یکی از قطبهای پیشران عملیات روانی ضدانقلاب پرداخته شود. برای این کار، در ابتدا به سراغ بنگاه خبرپراکنی بیبیسی فارسی میرویم که هم به لحاظ سابقه تاریخی و هم به لحاظ دامنه تأثیر و خروجی محتوایی و معیارهای دیگر، نسبت به هم قطاران و رقبای خود، تقدم دارد. هرچند بر ناظران پوشیده نیست که خصوصاً پس از پروژه فشار حداکثری ترامپ و توجه ویژه دولتهای امریکا، رژیم صهیونیستی و عربستان سعودی به طیفهای غیررسمی و خطرناکتر ضدانقلاب همچون سازمان منافقین و فرشگرد و مانند آنها، از تعداد مخاطبان رسانههای رسمی همچون بیبیسی فارسی کاسته شده است.
علت دوم کاهش سطح کیفی تولیدات و میزان مخاطبین بیبیسی نیز به انتقال برخی مدیران، مجریان و خبرنگاران با سابقه این شبکه به رسانههای رقیب همچون ایران اینترنشنال بازمیگردد که در مقابل پیشنهادهای وسوسهانگیز این رسانه وابسته به دربار سعودی نتوانستند مقاومت کنند و در نهایت به استخدام ایران اینترنشنال درآمدند. علت دیگر و مهمتر به تحولات درون شبکهای بیبیسی و جابهجایی مدیریتی در این شبکه بازمیگردد. پس از اینکه صادق صبا بیبیسی را ترک کرد و رزیتا لطفی (از مؤسسان بهایی بیبی سی) جای او نشست، اختلافات داخلی شبکه بالا گرفت و کارکنان قدیمی بیبیسی یا این شبکه را به قصد ایران اینترنشنال ترک کردند یا بیسروصدا درون همین شبکه منزوی و به تعبیری حتی ممنوع التصویر شدند.
رادیو بیبیسی فارسی، در دسامبر ۱۹۴۰ یعنی در اولین سال پس از شروع جنگ جهانی دوم با هدف مقابله با متحدین و به طور خاص، برای مقابله با نفوذ دولت آلمان در ایران تأسیس شد. رقیب اصلی رادیو بیبیسی در آن مقطع، رادیو برلین (فارسی زبان) بود که ایده آن توسط گوبلس (وزیر تبلیغات رایش) در سال ۱۹۳۸ و دو سال قبل از بیبیسی فارسی عملیاتی شد. از این جهت، میتوان گفت بیبیسی فارسی به لحاظ زمانی از نخستین رسانههای فارسی زبان است، هرچند که فقط به لحاظ زبانی، رسانهای فارسی زبان محسوب میشود؛ زیرا به لحاظ ماهوی و محتوایی، رسانهای وابسته به دولتی بیگانه و متخاصم (وزارت خارجه انگلستان) بوده که همواره از بدو تأسیس، منویات این دولت را اجرا کرده و میکند. شبکه تلویزیونی بیبیسی فارسی، اما رسانهای جدیدتر است و سابقه تأسیس آن به زمستان سال ۱۳۸۷ (چند ماه قبل از آشوب خیابانی سال ۱۳۸۸) بازمیگردد و آنچه در این نوشتار موضوعیت دارد، تحلیل عملکرد و ساختار همین شبکه تلویزیونی بیبیسی فارسی است، نه بخش رادیویی آن، هرچند که در مواضعی ناگزیر از ذکر نقش رادیوی بیبیسی هم میشویم.
به لحاظ جغرافیایی، بیبیسی فارسی سعی دارد تمام مناطق فارس زبان را پوشش بدهد، از این جهت است که تولید محتوای بخش فارسی آن (شامل رایو و تلویزیون و سایر ابزارها) صرفاً به ایران اختصاص نداشته و شامل کشورهای افغانستان و تاجیکستان هم میشود. در تحلیل این اقدام باید توجه داشت که این برنامه به طور کلی ذیل سیاست خارجی استعماری دولت انگلیس و توسعه طلبی کنونی آن تعریف میشود. اگر از این منظر به مسأله بنگریم ملاحظه خواهیم کرد که چند هدف بر این پوشش منطقهای مترتب میشود: نخست، مقابله با نفوذ فرهنگی و سیاسی ایران در آسیای مرکزی، دوم، حفظ نفوذ سنتی تاریخی و فرهنگی انگلستان در این منطقه و سوم، زمینهسازی برای تثبیت و تقویت نفوذ سیاسی دولت انگلیس.
آمار منتشر شده توسط خود سرویس جهانی بیبیسی در مورد بودجه سالانه تمام بخشهای آن (اعم از انگلیسی، فارسی و عربی و...) مؤید دریافت بالغ بر ۴ میلیارد و ۷۰۰ میلیون پوند است که وزارت خارجه انگلیس آن را پرداخت میکند. بودجه شبکه تلویزیونی بیبیسی فارسی نیز به گفته مدیران ارشد آن در سال ۲۰۱۵، معادل ۱۵ میلیون پوند (۲۲ میلیون دلار) در سال بوده که طبق ادعای مقامات این شبکه، توسط وزارت امور خارجه انگلستان پرداخت میشود. شبکه بیبیسی فارسی، رسانهای دولتی است که فارغ از مبادی رسمی دریافت بودجه، باید به افراد و جریانهای ذینفوذ یهودی در تأمین مالی و تعیین خطمشیهای این شبکه اشاره کرد، موضوعی که چندی پیش کوروش بیبیان مدیر یهودی شبکه لس آنجلسی «جام جم» از آن پرده برداشت و در گفتگو با شهرام همایون به نقش «جف کوهن» و پسرعمویش «جف کلاین» در تأمین منابع مالی بیبیسی فارسی و شبکه سلطنت طلب «من و تو» در لندن اشاره کرد.
به لحاظ سازمانی، بخش فارسی بیبیسی، شامل رادیو، تلویزیون، وب سایت، صفحه توئیتر، صفحه اینستاگرام و کانال تلگرام زیرمجموعهای از سرویس جهانی بیبیسی است که رزیتا لطفی ریاست آن را برعهده دارد و همانطور که گفته شد فعالیت آن به زبان فارسی برای کشورهای ایران، تاجیکستان و افغانستان صورت میگیرد.
دو رخداد در تاریخ کشور را که بیبیسی فارسی مستقیماً روی آنها نقش داشت میتوان بهعنوان اقدامات نمادینی در جهت ایرانستیزی این رسانه انگلیسی تلقی کرد؛ نخست، کودتای ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ و دیگری براندازی نرم سال ۱۳۸۸. درمورد هر دو رخداد آن قدر سند و نشانه پیرامون نقش رادیو و تلویزیون بیبیسی فراوان است که نیاز چندانی به بازخوانی متون تاریخی نیست، ولی از باب اینکه متن، خالی از استناد تاریخی نباشد، میتوان به گزارش یکی از کارشناسان سازمان CIA در مقطع کودتای ۲۸ مرداد اشاره کرد.
براساس گزارش دونالد ویلبر (کارشناس سیا)، اسدالله رشیدیان (مهره انگلیسی مآب دربار پهلوی) به شاه گزارش داد که از رادیو بیبیسی فارسی هم درخواست کمک شده تا شاه اطمینان حاصل کند که دولتهای امریکا و انگلیس از کودتا حمایت میکنند. او میگوید قرار شد که رادیو بیبیسی فارسی جمله «الان نیمه شب است» را به «الان دقیقاً نیمه شب است» تغییر دهد تا شاه آن را بشنود و مطمئن شود که امریکا و بریتانیا از طرح سرنگونی دولت مصدق پشتیبانی میکنند.
نقش تلویزیون بیبیسی فارسی در اغتشاشات سال ۱۳۸۸ و استفاده از اسم رمز «تقلب» در طرح براندازی آن سال نیز قابل انکار نیست. زمینهسازی روانی برای باورپذیر کردن دروغ تاریخی تقلب، معرفی مناطق درگیری، انعکاس مواضع فتنه گران و تخریب وجهه حاکمیت و دولت نهم از اصلیترین رویکردهای جنگ روانی این شبکه در آن ایام بود. همچنین با اینکه ساعات پخش تلویزیونی این شبکه محدود بود؛ اما در طول ایام درگیریها و اغتشاشات خیابانی سال ۸۸، ساعات تولید برنامه خود را به حالت شبانه روزی و ۲۴ ساعته افزایش داد.
دی ماه ۹۴ و همزمان با تغییر مدیریت بیبی سی، خبرگزاری مشرق در گزارشی از فساد مالی سرشبکه خبرنگاران و فعالان سیاسی و حقوق بشری خارج از کشور پرده برداشت. در این گزارش به نام افرادی مانند حسین باستانی و مسعود بهنود برمیخوریم که مبالغ هنگفتی را از سازمانها و بنیادهای ضدایرانی نظیر بنیاد «هیفوس» برای شبکهسازی در داخل کشور میان خبرنگاران همسو، دریافت کردهاند. در بخشی از این گزارش آمده است:
«پس از افشای خانه تیمی و بازداشت حلقههای ارتباطی آن در داخل کشور، فسادهای مالی سرکردههای این گروه نیز علنی شد و مشخص شد بخش اعظم پولهای گرفتهشده از بنیادهای برانداز نظیر هیفوس توسط افرادی نظیر حسین باستانی، هرگز برای اهداف مورد نظر هزینه نشده و اختلاس صورت گرفته است. حجم رسوایی به حدی رسید که تأمینکنندگان مالی «روزآنلاین» تصمیم به تعطیلی آن گرفتند.»
نکته قابل ذکر درباره این گزارش این است که اسامی مذکور مانند حسین باستانی و مسعود بهنود از اصلیترین گردانندگان بیبیسی فارسی هستند که پیش از تأسیس شبکه تلویزیونی بیبیسی فارسی، روزنامهای اینترنتی به نام «روزآنلاین» را با حمایت دولت هلند و پارلمان اروپا راه انداختند که در حقیقت، مرکزی برای سازماندهی تشکیلاتی و محتوایی میان خبرنگاران اصلاحطلب تندرو با طیف خارجنشین بود.
صرف نظر از فساد مالی مدیران و خبرنگاران بیبیسی باید به مفاسدی از قبیل روابط نامشروع و فساد اخلاقی کارکنان این شبکه مانند تجاوز به مجریان زن اشاره کرد که گریبان مدیران این شبکه فارسی زبان را گرفته است. علنی شدن خبر تجاوز صادق صبا (مدیر سابق شبکه) به پونه قدوسی (مجری شبکه) یکی از مصادیق بارز فساد اخلاقی در این شبکه است که توسط ناظران به نوک کوه یخ فساد جنسی در این شبکه تعبیر شد.
سخن پایانی اینکه وقتی به مجموعه نیروی انسانی بیبیسی فارسی مینگریم به یک ترکیب ثابت برمی خوریم: بهائیت و اصلاحطلبی. به بیان دیگر، از یک سو، عمده کادر مدیریتی بیبیسی را اعضای فرقه بهائیت تشکیل میدهند و از سوی دیگر، نیروهای تولید کننده محتوا برای این رسانه ضدایرانی را خبرنگارانی تشکیل میدهند که سابقه کار در مطبوعات و نشریات دوم خردادی را در پرونده دارند؛ افرادی مانند حسین باستانی، فرناز قاضیزاده و همسرش سینا مُطلبی، مسعود بهنود، علی اصغر رمضانپور (سردبیر خبر کنونی ایران اینترنشنال و معاون وزیر ارشاد دولت اصلاحات) و سعیده هاشمی (خبرنگار پیشین رادیو فردا) و... نیروهایی با پیشینه اصلاحطلبی هستند که در گذشته و حال حاضر با بیبیسی فارسی و سایر رسانههای جریان ضدانقلاب همکاری کرده و میکنند.