کد مطلب: ۳۴۲۳۹۱
۳۰ شهريور ۱۴۰۱ - ۱۶:۱۸
نشست نمایندگان شورای همکاری خلیج فارس با چینی‌ها آن هم در قلب نیویورک، نشان داد که بعد از این شیخ‌نشین‌ها سیاست‌های خود را با ساعت پکن تنظیم خواهند کرد و آمریکا باید کم کم بار و بندیل خود را بسته و از منطقه برود.

به گزارش مجله خبری نگار به نقل از الوقت، تغییر و تحولات جهانی پس از جنگ اوکراین که تاثیرات شگرفی در عرصه‌های اقتصادی و نظامی بر جای گذاشت، بسیاری از دولت‌ها را به بازنگری در سیاست‌های خود در نحوه چینش تعامل با بازیگران بین‌المللی واداشته است. شیخ‌نشین‌های عربی حاشیه خلیج فارس که از زمان جنگ جهانی دوم، روابط خود را بر مبنای همکاری و اجرای سیاست‌های آمریکا و غرب در منطقه تنظیم کرده بودند، اما در ماه‌های اخیر با برآورد جدید از تحولات جهانی، دوراندیشی را سر لوحه کار خود قرار داده‌اند تا در بازی بزرگان زیر پا له نشوند. در همین راستا، نمایندگان شورای همکاری خلیج فارس در حاشیه اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل نشست مشترکی با نمایندگان چین برگزار کردند.

محمد بن عبدالعزیز بن صالح الخلیفی، دستیار وزیر خارجه قطر در امور منطقه‌ای که به عنوان نماینده دوحه در این نشست حضور داشت، گفت که نشست مشترک در راستای گسترش روابط و تقویت دوستی میان کشور‌های عضو شورای همکاری و چین در زمینه‌های مختلف از اهمیت زیادی برخوردار است. الخلیفی گفت که این نشست فرصت تبادل نظر برای رسیدن به رویکرد مشترک برای تحقق اهداف را فراهم می‌سازد. دستیار وزیر خارجه قطر گفت که کشورش خواستار تقویت و گسترش این روابط در زمینه‌های مختلف است و از تلاش‌ها در این زمینه حمایت می‌کند. وی همچنین بر اهمیت تقویت همکاری‌های اقتصادی و تجاری میان کشور‌های عضو شورای همکاری و چین تاکید کرد.

اعراب دنبال پیدا کردن حامی قدرتمند

متمایل شدن کشور‌های عربی به سمت چین در برهه کنونی از ابعاد زیادی قابل بررسی است. اگرچه مقامات واشنگتن انتظار دارند تا کشور‌های عربی همچنان در اردوگاه غرب باشند تا بتوانند همچنان سیاست‌های منطقه‌ای خود را با کمک این شیخ‌نشین‌ها به پیش ببرند، اما سران عرب در ماه‌های اخیر نشان داده‌اند که دیگر مثل گذشته از ارباب غربی خود حرف شنوی ندارند و به خواسته‌های آن تمکین نمی‌کنند.

نوع موضع‌گیری و اقدامات آمریکا در جنگ اوکراین به خوبی این واقعیت را اثبات کرد که این ابرقدرت پوشالی دیگر توان گذشته را ندارد و نمی‌تواند از متحدانش در اقصی نقاط جهان حمایت کند. اعراب نیز به ضعف و افول آمریکا در عرصه جهانی به خوبی آگاه هستند و به همین منظور بود که سران سعودی و ابوظبی در مقابل خواسته آمریکا مبنی بر افزایش تولیدات نفتی پس از بحران اوکراین که با هدف کنترل و تثبیت قمیت در بازار‌های جهانی بود، پاسخ منفی دادند و در این مورد با سیاست‌های روسیه همسو شدند.

شیخ نشین‌های عربی که تضمین امنیت خود را به آمریکا سپرده بودند و با حمایت‌های این کشور برنامه‌های جاه‌طلبانه خود را در غرب آسیا به پیش می‌بردند، اکنون به این درک از عقلانیت رسیده‌اند که نمی‌توانند به واشنگتن اعتماد کنند. به همین خاطر، دنبال حامی قدرتمندی در جهان هستند که بتواند از اعراب حمایت کند. بر اساس برآورد سازمان‌های جهانی، چین تا سال ۲۰۳۰ با کنار زدن آمریکا، به اولین قطب اقتصادی در جهان تبدیل خواهد شد و به همین منظور کشور‌های شورای همکاری هم سعی دارند تا از قدرت روز افزون چینی‌ها در عرصه اقتصادی نهایت استفاده را بکنند. بنابراین، دیدار اعراب با نماینده چین در قلب نیویورک، بیانگر کاهش نفوذ واشنگتن در خلیج فارس و ناشی از تغییرات ملموس در عرصه جهانی است و تمایل شیوخ عربی به تعامل با چین نوعی دهن کجی به آمریکا هم محسوب می‌شود که این روز‌ها رابطه خوبی با متحدان عربی خود ندارد.

شیوخ عربی خلیج فارس که با الفبای دموکراسی بیگانه هستند و نماد و ظواهری از دموکراسی هم در این کشور‌ها به چشم نمی‌خورد و حتی در بین مردم خود نیز مشروعیتی ندارند، برای ادامه حیات و حفظ تاج و تخت خود مجبور هستند به قدرت‌های فرامنطقه‌ای متوسل شوند تا امنیت آن‌ها را تضمین کند. از آنجا که هژمونی آمریکا دچار فروپاشی شده است، لذا بازیگران جدیدی مثل چین اهمیت پیدا کرده‌اند. چین هم که در ماه‌های اخیر به دلیل تنش‌هایی که با واشنگتن داشته است، سعی دارد در مناطقی که رقیب خود نفوذ گسترده‌ای دارد با قدرت وارد شده و بتواند جایگاه خود را مستحکم کند.

کشور‌های عربی منطقه روابط خوبی با چین دارند و حجم تجارت این کشور‌ها با پکن، سالانه بیش از ۲۵۰ میلیارد دلار برآورد شده است و این رقم هر سال نیز در حال افزایش است. خود عربستان سعودی که چندین دهه تحت لوای آمریکا قرار داشت، بیشترین تجارت خارجی خود را با چینی‌ها دارد و حاکی از این است که اعراب نیز به جایگاه پکن در معادلات جهانی به خوبی واقف هستند. باتوجه به اینکه چین هم در منابع انرژی و زیرساخت‌های کشور‌های عربی سرمایه گذاری‌های کلانی را انجام داده است تا بتواند از این منابع غنی برای اقتصاد در حال رشد خود بهره بگیرد، این مسئله تعاملات دو طرف را بیش از پیش تقویت کرده است. همچنین، چین برای اجرای طرح «یک کمربند و یک جاده» خود روی کشور‌های حاشیه خلیج فارس هم حساب ویژه‌ای باز کرده است و این کشور‌ها بخشی از پروژه کلان پکن برای تحقق آمال جهانی خود هستند. باتوجه به اینکه خاورمیانه، قلب این کریدور بزرگ به شمار می‌رود، مقامات چین به دنبال قدرت‌های تاثیرگذار در منطقه رفته و قرارداد‌های بلندمدتی با ایران، عربستان سعودی و امارات برای تحقق این پروژه کلان اقتصادی امضا کرده‌اند.

روابط امنیتی اعراب با چین

اگرچه اعراب در حال حاضر تنها از بعد اقتصادی با چین تعامل دارند، اما با دور شدن از سیاست‌های آمریکا، دور از انتظار نیست که روابط امنیتی و نظامی هم با این کشور برقرار کنند. همچنانکه عربستان سعودی سال گذشته بر اساس قرارداد‌های مخفیانه‌ای که با چین داشت، قرار بود موشک‌های بالستیک را در خاک خود تولید کند، اما درز اخبار این توافق در رسانه‌ها و متعاقب آن واکنش تند مقامات کاخ سفید، سبب شد تا سعودی‌ها فعلا برنامه همکاری نظامی با پکن را متوقف کنند.

اما شرایط جهانی در یکسال گذشته تا حد زیادی تغییر یافته است و آمریکا اکنون در جایگاهی نیست که برای سران عرب تعیین و تکلیف کند. چین هم همزمان با رشد اقتصادی، در عرصه نظامی پیشرفت‌های چشکمگیری داشته و اکنون پس از آمریکا، بیشترین بودجه نظامی جهان را به خود اختصاص داده است. تولید تسلیحات مدرن چینی که با نوع آمریکایی آن برابری می‌کند جذابیت زیادی برای شیخ‌نشین‌ها دارد و فرصت مناسبی است تا بتوانند بازار‌های تسلیحاتی خود را متنوع کنند. حضور بازیگران متعدد در امور امنیتی کشور‌های عربی، برای بقای حاکمان عرب نیز نوعی امتیاز محسوب می‌شود که در مواقع بحرانی می‌توانند به کمک آن‌ها بشتابند.

از طرفی، حضور برخی کشور‌های عربی به عنوان شرکای بحث و گفتگو در سازمان همکاری شانگ‌های که اخیرا با دعوت چین انجام شد، بیانگر این است که چین سعی دارد اعراب را به اردوگاه خود بکشاند و در سازمان‌های منطقه‌ای متکی به خود، سهیم کند، اقدامی که با هدف رویارویی با نهاد‌های اقتصادی و امنیتی برساخته آمریکا در دهه‌های اخیر انجام می‌شود. از سوی دیگر، چشم‌انداز روابط بین‌المللی چین که پایه‌های آن بر مبنای صلح خواهی و پرهیز از بکارگیری قدرت سخت و عدم مداخله در امور کشور‌های دیگر بنا شده است، فرصت خوبی برای کشور‌های غرب آسیا است تا با همکاری این غول نوظهور همگرایی در منطقه را که با مداخلات چندین دهه‌ای آمریکا از بین رفته است، افزایش دهند تا امنیت در خلیج فارس حاکم شود.

در پایان خاطرنشان می‌شود با ظهور و افول قدرت‌های بزرگ، ائتلاف‌های منطقه‌ای و جهانی مستقر نیز رنگ می‌بازند و نظم و همکاری‌های جدیدی جای آنرا می‌گیرند. زمانی آمریکا و انگلیس شرکای استراتژیک شیخ‌نشین‌های عربی بودند، اما اکنون شرایط بین‌المللی تغییر یافته است و قدرت‌هایی مثل چین با قابلیت‌هایی که در عرصه‌های اقتصادی و نظامی دارند، در پی طراحی نظم جدیدی در جهان هستند که چالشی بزرگ برای هژمونی رو به افول آمریکا به حساب می‌آید. هرچند واشنگتن درصدد است تا کشور‌های عربی منطقه را از جبهه روسی-چینی دور نگه دارد، اما حاکمان شورای همکاری با روی آوردن به چین، می‌خواهند موازنه‌ای در روابط خود با غرب ایجاد کنند تا در مواقع بحرانی حداقل بتوانند به یکی از این دو قدرت بزرگ اتکا کنند.

ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر:
قوانین ارسال نظر