به گزارش مجله خبری نگار یادداشت ـ قاسم جعفری عضو شورای مرکزی کانون دانشگاهیان ایران اسلامی: بسیج یعنی آمادگی برای همه احتمالات معهود از دنیای پر ماجرا که تاریخش گویای واقعیات سهمگین تلخ و شیرین است.
روزی ملتی برای بر هم زدن بساط شاه بازی و سلطان زدگی و حاکمیت استبداد بسیج میشود و ثمره اش میشود انقلاب اسلامی که چشم بشریت را به افقهای لایتناهی خداگونگی روشن میکند. باری هم دشمنی بد ذات و بازیچه ابلیسیان هوای تجاوز به خاک گهربار مام میهن به سرش میزند که همت همین بسیجیان مهیای جهاد صدامیان بی مقدار را در هزار دام صلابت و اقتدار، چنان گرفتار میکنند که درس عبرت پر و پیمانی شود برای همه بد خواهان و سگ سگالانی که هوای تعرض به این بوم و بر را در سر میپرورانند.
بسیجی یعنی تخلق به اخلاق فاضله الهی که همواره غم مردم میخورد و در اوج دیگر دوستی یار با وفای دوران عسر و سختی ملت است و از گره گشایی برای گرفتاران لذتی میبرد که رویای رسیدن به حور و قصور در برابرش ذکر ناشدنی است.
بسیجی تنها حاضر صف اول جمعه و جماعت نیست گر چه آن را بر خود واجب میداند و زیور ایمانیاش میشمارد، اما فخر اساسی یک بسیجی آن است که اولا بهترینها را برای مردمش میخواهد. ثانیا دعا میکند مکروه و بلایی بر آنان نازل نشود ثالثا در صورت بروز حوادث و بلایای طبیعی و مترقبه و نامترقبه، چون فرشته نجات زودتر از دیگران بی منتتر از همه و با احساس بدهکاری به مردم بر بالینشان و در کنار آنان حضور موثر، کارا و گره گشا دارد.
بسیجی ها، چون پیامبران که از بین مردم بودند از جنس مردمند؛ در عین حالی که با عسرت و تنگدستی زندگی میکنند به مصداق «(. وَیُؤۡثِرُونَ عَلَىٰۤ أَنفُسِهِمۡ وَلَوۡ کَانَ بِهِمۡ خَصَاصَةࣱۚ وَمَن یُوقَ شُحَّ نَفۡسِهِۦ فَأُو۟لَـٰۤىِٕکَ هُمُ ٱلۡمُفۡلِحُونَ) الحشر ۹]دیگران را بر خود ترجیح میدهند. بسیجی اخلاق نبوی (ص) دارد و، چون پیامبرش که طبیب دوار بود در کوی و برزن در قالب گروه جهادی، انجمن خیریه، مساعدت و همراهی و در یک کلمه با هر روشی فردی و جمعی که «مواسات مومنانه» را معنا کند به یاری نیازمندان میشتابند.
بسیجی وقتی رنج مردم را میبیند و در آن سو مرفهان بی درد و گرفتار در خوی اشرافی را نظاره میکند، چون مارگزیده به خود میپیچد و دلش میخواهد که طومار این بلایای بدتر از صاعقه و زلزله را با هر روش و راه درستی که شدنی است در هم بپیچد و خلقی را از شر زالو صفتان بی مقدار کم سود و پر ضرر آسایه بخشد.
بسیجی به استقلال و عزت و آرامش و برخورداری حیات مردمش میاندیشد و سینه اش مالامال عطوفت و مهربانی است. خیل بسیجیان موفقیت جنبش علمی و زمینه سازی برای رسیدن به قله دانش و توسعه مرزهای اندیشه ورزی تکنولوژی و توسعه را در عین اعتقاد عملی به تعامل و بهره گیری از تجربه بشری در هر کجا متکی بر خودباوری و تلاشگری میدانند.
بسیجیان گرفتار چنبره توهمات نمیشوند، اما در اوج قله دوست شناسی و دشمن شناسی با بال حکمت نظری و عملی پرواز میکنند. بسیجیان خود را امانت داران، صانعان و مرزبانان فرهنگ و تمدن ایرانی اسلامی میدانند و، چون سربازی آماده فداکاری برای حراست از شعائر و آموزههای دینی پیوسته مهیا و دست به کارند.
بسیجیان قدر حقیقت و شهیدان راه حق و فضیلت را میفهمند و هر آنکس را که نماد ایثار و شهادت دارد ارج مینهند. بسیجیان صاحبان هنرند و هنرمندان شریفی را که دل در گرو ملک و ملت دارند عزیز میشمارند.
بسیج به تعبیر قرآن کلمه طیبه و شجره همیشه بهاری است که برای همگان در همه وقت میوههای پر طراوتش را دارد.
آری بسیجیان آیههای خوش معنا و پر مغز قرآنند. آنان یاران وفادار و بصیر، ولی اند و ریزش باران محبت بر دل پژمردگان و زندگانی بخش افسردگانی اند که به واسطه قهر حق ناباوران و اربابان زرمدار و قارون صفت به استضعاف کشیده شده اند.
بسیجیان تیر چله آه دل درماندگانند و غمگسار مظلومان. ریش داران با ریشه اند و حجاب شعاران خدا اندیشه. سفیر وحدتند و شهیر خدمت. مبنای نگاهشان الهی است و گستره خدمتشان انسانی. هم نرمند و هم خشن هم رامند هم ناآرام. آری در اقتدای به مولای بزرگشان علی علیه السلام تو گویی مجمع اضدادند و، چون جانب خدا را نگه میدارند آنجا که صلاح دین و مملکت است از حق مسلم خود در میگذرند.
بسیجیان بیراهه نمیروند و هدف را گم نمیکنند. پیوسته به قله مینگرند و در پیمایش راه نارفته مدام در حرکتند. بسیجیان هر چند جسمشان خسته مینماید، اما روحشان مالامال نشاط است و از غمان دنیا وارسته اند.
در یک کلمه بسیجیان لشکر خدایند و از هر آنچه غیر اوست جدایند. الگو و اسوه آنان حاج قاسم سلیمانی (ره) است و مقتدایشان روح خدا است و، ولی حاضر در میدان. بسیجیان ترجمان خطبه پارسایان علی بن ابی طالبند و تفسیر تمام بیانات قرآن در باره متقیان. یادمان باشد هر آنکس متحلی به این صفات است بسیجی است و آنکه دور از آن است یک مدعی. بسیجی روزت مبارک!